نویسنده: فیضان جعفرعلی
مترجم: محمدرضی معروفی
مترجم: محمدرضی معروفی
اشاره
قرآن مجید سنگ بنای تمدن اسلامی است و مسلمانان آموزههای قرآنی را الگو و سرمشق زندگی خودشان قرار داده و مورد مطالعه قرار میدادهاند و میدهند. از سوی دیگر محققان غیرمسلمان نیز با انگیزه اینكه قرآن كتاب مقدس اسلام است، آن را مورد مطالعه قرار دادهاند. در میان پژوهشگران غیرمسلمان، محققان هندومذهب نیز توجه خاصی به قرآن و مفاهیم قرآن داشتهاند. اگر به تاریخ مطالعات قرآنی هندوان نگاه كنیم، متوجه میشویم كه از همان قرن سوم راجگان هندو علاقه به مفاهیم قرآنی داشتهاند. چنان كه در مورد یكی از راجههای سند «راجه مهروگ» (وی در مناطق كشمیر حكومت میكرد) نوشته شده است كه وی در سال 270هـ به حاكم شهر منصوره عبدالله بن عمر نامه فرستاد كه كسی را برایم بفرست كه زبان هندی بلد باشد و بتواند برایم قرآن را به زبان هند یا سندی ترجمه كند. بنابراین كسی برای پادشاه معرفی میشود كه به چندین زبان تسلط داشت و او ظرف سه سال قرآن را برای راجه مهروگ ترجمه میكند. راجه از خواندن مطالب قرآنی تحت تأثیر قرار میگیرد. (1) به نظر میرسد هنگامی كه اسلام وارد شبه قاره هند شد، بلافاصله هندوان در جستجوی درك مبانی اسلام بودهاند و میخواستند با مفاهیم كتاب مقدس مسلمانان آشنا شوند، اما از قرن سوم و چهارم به بعد سراغی درباره ترجمه یا پژوهشی در رابطه به اینكه آیا هندوان قرآن را ترجمه كردهاند نداریم. علت نبود آن شاید این باشد كه در قرنهای بعدی، هند شاهد حملات پی در پی مسلمانان بوده است و مسلمانان به معابدشان حمله برده و آن را تخریب كردند و هندوان در مقابل آنان احساس تنفر میكردهاند و ضرورتی نمیدیدند كه مبانی اسلامی را بخوانند یا مورد مطالعه قرار بدهند؛ چرا كه از اعمال مسلمانها پی میبردند كه اینها براساس مبنای اسلامی این كار را انجام میدهند و از سوی دیگر هنگامی كه مسلمانان در شبه قاره هند به اقتدار رسیدند، نیازی به ترجمه قرآن به زبان هندویی یا محلی و... نبوده است؛ چرا كه در حكومت آنان، زبان عربی و فارسی در مدارس و مراكز علمی آن زمان آموزش داده میشد. از این رو هندوان نیز زبانهای عربی و فارسی را یاد میگرفتند و از این طریق شاید قرآن را مطالعه میكردهاند، ولی بعد از ورود انگلیسیها در شبه قاره هند، سازمانی در اوایل قرن نوزدهم میلادی به نام فورت ولیم كالج با هدف ترجمه كتابهای فارسی و اردو و سانسكریت و... به زبانهای مختلف دایر شد كه ترجمه نویسی در جامعه هند را ارتقاء بخشید. بنابراین در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی ما شاهد ترجمهها و پژوهشهای قرآنی توسط محققان هندو مذهب در شبه قاره هستیم كه كارهای قابل توجهی برای درك مبانی اسلام و مفاهیم قرآنی كردهاند و خواستند تا آنها را برای همكیشانشان ارائه دهند.در این نوشتار بر آن شدیم تا پژوهشهای كسانی را كه بیشتر نگاه مثبتی به قرآن داشتهاند اجمالاً معرفی نماییم تا خوانندگان محترم با كارهای پژوهشی محققان هندومذهب آشنا گردند. البته گفتنی است كه همه تحقیقات و ترجمههای محققان هندو تحت تأثیر ترجمهها و تحقیقات علمای اهل سنت است. ما كارهای علمی و پژوهشی آنان را به دو بخش تقسیم كردهایم. بخش اول متعلق به ترجمههای قرآن است و بخش دوم مربوط به تحقیقات و پژوهشهای آنان.
ترجمه ها
1. گریش چندراسین (Grish chandrasin) قرآن را به زبان جدید بنگالی ترجمه كرده است. این ترجمه در سال های 1881-1886م مشتمل بر سه جلد و بدون نصوص عربی به چاپ رسیده است. (2)2. سركار خانم ستیادیوی جی (Satya Deviji) به زبان ساده و سلیس هندی قرآن را ترجمه كرده كه در سال 1914م انتشارات تاراینترالی، بنارس آن را به چاپ رساند. از این ترجمه نسخهای كه ظاهراً جزء اول آن بوده است در بخش نسخه خطی كتابخانه پندنی كنیاودیالیا بنارس نگهداری میشود. نسخهی موجود صرفاً دربردارندهی ترجمه سوره فاتحه و بقره است. (3)
3. پروفسور دكتر چلوكوزی نارائن راد Dr. chelocozi narain rad (1890-1951م) نیز قرآن را در سال 1930م به زبان تیلگو ترجمه كرد. وی استاد زبان و ادبیات تیلگو در اناتیورا كالج (ایالت آندراپرادیش) بوده است. او وقت زیادی در این كار ترجمه گذاشت تا كار را انجام دهد و ترجمه را از سال 1915م شروع كرده و در سال 1930م به تكمیل رساند و در سال 1938م توسط انتشارات شاردا پریس بنارس دوباره منتشر شد.
این ترجمه مشتمل بر یك جلد و 754 صفحات است. مترجم در آغاز این كتاب مطالبی در مورد عرب و تاریخ اسلام داشته است كه عناوین آن بدین ترتیب است: 1. عرب و عاداتشان 2. سیرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) 3. اسلام. او هنگام ترجمه از كسانی كمك میگرفته است كه با زبان و احادیث عربی آشنا بودهاند و آیه به آیه آن را ترجمه كرده است. (4)
4. پریم سرن پرنت (prem saran prant) قرآن را به سه بخش ترجمه كرده كه از میان آن تنها بخش اول و دوم كه مشتمل بر ترجمه سورههای الفاتحه، بقره، مائده و سوره انعام بود در سال 1940م از انتشارات پریم پستكالیه، آگرا به چاپ رسیده است، ولی بخش سوم در كتابخانه كاشی آریا سماج در شهر بنارس نگهداری میشود. مترجم در آغاز ترجمه میگوید كه او از اندیشه آقای ماهاتما گاندی خیلی متأثر شده و به حكم آقای سوامی برهمانند سرسوتی (Brahammanand sarasvati) دست به این كار زده كه هدفش گسترش دادن آموزههای قرآنی در میان مردم هندومذهب بوده است. (5)
5. پاندت رام چندر دهلوی (Pandit Ram chandra dehlavi) به زبان عربی خیلی تسلط داشت. او بخشهایی از قرآن را به زبان هند ترجمه كرد كه جناب سوامی دیانند سرسوتی در كتاب خودش «ستیارتا پراكاش» مورد نقد قرار داده بود. این ترجمه در سال 1943م مشتمل بر 36 صفحه به چاپ رسید. ترجمه از یك طرف صفحه عربی و در صفحه دیگری ترجمه است، ولی آغاز و انجام كتاب افتاده و در كتابخانه كنیا مها ودیالیا بنارس نگهداری میشود. (6)
6. نند كماراواستهی (nand kumar awasthi) در سال 1969م قرآن را به زبان هندی ترجمه كرده و این كتاب همراه با تلفظ عربی به هندی نیز است. البته این متن از روی ترجمههای مستند انگلیسی قرآن ترجمه شده است. بعد از این پسرش وینیه كماراواستهی نیز با تشویق پدرش ترجمه دیگری از قرآن را انجام داده است. (7)
7. رمیش لاكیش واراد (Ramesh Lakesh Varad) 1065 آیه قرآنی را به عنوان «قرآن سائرامو» به زبان تیلگو ترجمه كرده و در سال 1974م انتشارات گاندی ساهیتیا پراچرانلایمو، چكاداپلی حیدرآباد آن را چاپ كرده است. (8)
8. وینیه كماراواستهی (Vinay Kumar Awasthi) تفسیر قرآن از مولانا عبدالماجد دریاآبادی را به زبان هندی ترجمه كرده كه جلد اولش مشتمل بر 512 صفحات بوده و توسط انتشارات لكهنو كتاب گهر به چاپ رسید. (9)
9. ستیادیوورما (Satyadev Varma) قرآن را به زبان سانسكرت ترجمه كرد و «سانسكرتم قرآنم» نام گذاشت. این كتاب را انتشارات لكشمی پبلیكشن دهلی نو در سال 1990م به چاپ رساند. مترجم در مقدمه، موضوعاتی از قرآن همچون صفات خدا، دین، ازل و ابدیت، عذاب و تناسخ ارواح را بیان كرده با كتابهای مقدس هندوان تطبیق داده است. (10)
10. كونیور رگووان نیر (Koniver Raghuvan Nayer) یكی از دانشمندان هندی بوده كه بر زبانهای سانسكریت و ملیالم تسلط داشته است. او براساس ترجمه انگلیسی قرآن توسط یوسف علی، قرآن را به زبان ملیالم ترجمه كرده است و بنابر ناآشنایی با زبان عربی دچار اشتباهات زیادی شده است. (11)
11. ونیكاتا (Vinaikata) قرآن را به زبان تیلگو ترجمه كرده و آقای س. ن. كریشنان راو كه مدیر یكی از روزنامه معروف هند «سدگرو» بوده، قرآن را به زبان ملیالم ترجمه كرده است. (12)
علاوه بر آن كسانی كه سورههای مختلف قرآنی همچون سوره یاسین، الرحمن و الملك را به زبانهایی چون هندی، بنگالی و... ترجمه كردهاند عبارتند از: بسلا كماربنرجی (Bisla kumar banarji) در سال 1937م، دیوناراچرن بنرجی (Devna charan Banarji) در سال 1882م، رام چندرناته مشرا (Ram chandra Nath Mishra) در سال 1997م. (13) همچنین پریم شرن جی (Prem sharanji) ترجمههای سوره اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد و سوره ابراهیم را به عنوان «قرآن: مول اوربهاشانواد» از انتشارات پریم پستكاله ج. ایس. پرینتنگ پریس آگره به چاپ رساند.
تحقیقات مستقل
1. ر. ب. هریش چندرا (R. B. Harish Chandra) پژوهشی با عنوان Khuda Quranic Philosophy نوشت كه این كتاب مشتمل بر 98 صفحات است و در سال 1979م از انتشارات پریچیه اورسزدهلی به چاپ رسید.2. منگل ا. بوچ (Mangal I. Buch) كتابی مشتمل بر 88 صفحه با عنوان Ethics of Glorious Koran به رشته تحریر درآورده كه در سال 1990م برودا گود كومپینینس پریس آن را منتشر كرد.
3. پندت سوندرلال (Pandit Sundarlal) كتاب مقدس هندوان «گیتا» و قرآن را مورد بررسی قرار داده و اشتراكات موجود آن دو را مورد مطالعه قرار داده است. كتابش اولاً به عنوان گیتا و قرآن (the Gita and Quran) توسط انتشارات ایندو میدل ایست كلچرل استدیز حیدرآباد به زبان انگلیسی چاپ شد و بعدها به زبانهای هندی و اردو نیز ترجمه شده و با نام «گیتااور قرآن» منتشر شده است. ترجمه اردوی این كتاب مشتمل بر 270 صفحه است و در سال 1936م از انتشارات وشوانی پریس اله آباد به چاپ رسیده است.
4. لاكشمن آریوپدیشك (Lakshaman Arayupdeshik) نیز كتابی به نام «ویدا و قرآن» به زبان هندی نوشته است. وی در این كتاب تعلیمات قرآنی و كتاب مقدس هندوان «ویدا» را مورد بررسی قرار داده است. این كتاب در سال 1941م توسط سازمانی به زبان اردو ترجمه شده است. انتشارات ویدك پستكالیه آریه سماج برلالائنس دهلی آن را در دو جلد و حدود 400 صفحات منتشر كرده است.
5. وینوبها (Vinobha) كتابی راجع به ماهیت قرآن به زبان انگلیسی نوشت. مؤلف كتاب را با نام ماهیت قرآن (The Essence of Quran) در سال 1962م مشتمل بر 255 صفحه از انتشارات سرو سیواپركاشن به چاپ رساند. با توجه به مطالب خوبی كه در این پژوهش بیان شده است، همان انتشارات آن را در سال 1966م به زبان هندی ترجمه كرده و با عنوان «قرآنسار» به چاپ رساند. مؤلف در این نگارش سعی كرده است موضوعات قرآنی همچون نماز، روزه، صفات خدا، توحید، آخرت و قیامت را مورد بررسی قرار داده، عقاید هندوان را نیز نسبت به اینچنین موضوعات ذكر كند.
6. پندت رگونات پرساد مشرا (Pandit raghunath Parsad Mishra) نیز در كتاب خودش «قرآن آدرش» (قرآن مثالی) موضوعات قرآنی چون جنت و دوزخ، موت و حیات، پیامبر و انبیاء و نماز و... را مورد مطالعه قرار داده است. این اثر او مشتمل بر 169 صفحه است و در سال 1914م توسط استیم پرینتینگ پریس لكهنو به چاپ رسیده است.
7. آقای مهیندر آریا (Mahendra Arya) كتابی به عنوان «وید اور قرآن كی سمیكچا»، یعنی تعریفی از قرآن و ویدا، مشتمل بر 154 صفحه به روش مكالماتی به رشته تحریر درآورده است، اما وی در این كتاب با لهجه تعصب آمیز سخن گفته است و همه مطالب قرآن را در مقابل كتاب مقدس هندوان كمتر قرار داده و بر موضوعات قرآنی نقد میكند. البته روش آن در این پژوهش علمی نیست و خودش بر زبان عربی تسلط نداشته و از ترجمههای موجود قرآن استفاده كرده است.
8. موكندن هم كتابی به نام اصول مشابه در قرآن و گیتا (Congruencies of fundamentals in the quran and the bhagwatgita) مشتمل بر 42 صفحات نوشته كه در سال 1990م انتشارات سمكالین پركاش به چاپ رسانده است و همچنان كه از عنوان مشخص است مؤلف خواسته اشتراكات آموزههای قرآنی و گیتا را به میان بیاورد. با توجه به مطالعه این كتاب به نظر میرسد كه وی میخواسته براساس نكات مشترك یكی از ویژگیهای بارز هر دو، یعنی حفظ و سلامتی افراد نیك و صالح و از بین رفتن فاسدین، را بیان كرده و جامعه را پیام سلامتی و امن بدهد.
9. او-پی-گهای پژوهشی با عنوان منتخبات از قرآن (selections from the quran) به رشته تحریر درآورده است كه در سال 1992م از انتشارات انستیتویت آف پرسنل دپلومنت استرلنك دهلی چاپ شده است. این كتاب با سر سخنی از پروفسور رشیدالدین خان آغاز میشود است. سپس مؤلف بعد از مقدمهای سیرت پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نزول وحی بر آن حضرت را اجمالاً مورد بحث قرار میدهد. سپس مبانی اسلام را با عناوین ذیل مورد بررسی قرار میدهد: 1. ایمان بالله 2. نماز پنج گانه 3. درباره اموال خیریه و رفتار حسنه با پدر و مادر و همچنین با همسایه و یتیم و... 4. روزهها ماه رمضان 5. مناسك حج و...
10. باندی سری نواس راو، برای اثبات عیسائیت از دیدگاه قرآنی، پژوهشی به نام مسیحیت در قرآن و بایبل (Christ in the quran and bible) نوشته است كه انتشارات برادر باندی گوداوری در سال 1975م آن را به چاپ رسانده چاپ است.
11. سی. ای. مودی راج به زبان اردو كتابی به نام عظمت قرآن «قرآن شریف كی عظمت»، به رشته تحریر درآورد و موضوعات و آیات قرآنی مورد علاقه خودش را مورد بحث قرار داده است. انتشارات ابوالكلام آزاد اورینتل ریسرچ انستیتوی حیدرآباد آن را مشتمل بر 60 صفحه به چاپ رسانده است. آقای مودی راج در مقدمه اش اظهارنظر میكند كه بیشتر مردم با عظمت و مفاهیم قرآنی آشنا نیستند؛ چرا كه آنان قرآن را با بصیرت و آگاهی نخواندهاند، در حالی كه قرآن گوشههای مختلف زندگی را بیان كرده است و قرآن مردم را دعوت به فكر و تدبر میدهد و آنان را در قضاوت آزاد ساخته است. همچنین مؤلف میافزاید كه آموزههای قرآنی با منطق و عقل سازگارند و تنها متعلق به یك فرقه و یا یك مذهب نیست، بلكه برای همه انسانها است.
12. چندر بلی پاندی در سال 1945م كتابی به نام قرآن مین هندی نوشته است كه نشر سرسوتی مندر بنارس در 59 صفحه آن را به چاپ رسانده است. وی در این كتاب سعی میكند تا توسط مفاهیم قرآنی روابط پیامبراكرم را با اقوام هندی بیان كند. بنابراین كلماتی چون توبه، مشك، كافور، زنجبیل، نمارق، استبرق و غیره كه در قرآن آمده است را بررسی كرده و اظهارنظر میكند كه این همه كلمات در اصل از واژگان زبان سانسكریت هستند. با توجه به این واژهشناسی كلمات قرآنی این كتاب حائز اهمیت و ارزشمند است.
13. مگن لال ای- بوچ كتابی به نام اخلاق قرآن (Ethics of quran) دارد كه در سال 1977م و در 129 صفحه توسط نشر برودا چاپ شده است. مؤلف پژوهشهای مختلفی دربارهی مذاهب گوناگون داشته است. وی در مقدمه كتاب اظهارنظر میكند كه وی با انگیزهی فهم و درك مبانی اصلی اسلام، این كتاب را براساس ترجمههای انگلیسی قرآن نوشته است و مینویسد كه بنده خواستم هندوان مفاهیم قرآنی را درك كرده و به آن مبانی اسلامی كه مشترك با مفاهیم كتابهای مقدس آنان است احترام بگذارند. این كتاب مشتمل بر دو بخش است كه در بخش اول فلسفهی قرآن را بیان كرده و در بخش دوم موضوعات مختلف قرآنی را مورد بررسی قرار داده است كه این بخش به هفت جزء تقسیم شده است.
نتیجه
محققان هندو همانند مستشرقان در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی پژوهشهایی با نگاه مثبت و منفی دربارهی قرآن و موضوعات قرآنی داشتهاند و بعضی از آنها مفاهیم و آموزههای اخلاقی قرآن را با كتابهای مقدس هندوان چون گیتا، ویدا و... مقایسه كردند و خواستند با این كار نشان دهند كه پیام و آموزههای اخلاقی هر دو یكی است. با توجه به اینكه مسلمانان دین هندوان را الهی نمیپندارند، مطالعات قرآنی آنان حائز اهمیت است و نیاز است كه در یك تحقیق مستقل همه آثار پژوهشی آنان بررسی شود.پینوشتها
1. هند و عرب كی تعلقات، ص241.
2. هند و علما و مفكرین كی قرآنی خدمات، ص21.
3. پیشین، ص16.
4. T. I. Chinnaiah, page. 1-5
5. هند و علما و مفكرین كی قرآنی خدمات، ص13-14.
6. همان، ص13-14.
7. همان، ص13-14.
8. T. I. Chinnaiah, page. 15
9. هند و علما و مفكرین كی قرآنی خدمات، ص13-14.
10. SanskritanKuranam
11. هند و علما و مفكرین كی قرآنی خدمات، ص21.
12. همان، ص20.
13. همان، ص22.
1. آریو پدیشك، لكشمن؛ وید اور قرآن؛ نشر ویدك پستكالیا آریا سماج برلالائنس، دهلی، 1941م.
2. سندرلال؛ گیتااور قرآن، نشر وشوانی پریس اله آباد، 1936م.
3. ندوی، سید سلیمان؛ هند و عرب كی تعلقات، نشر هندوستانی آكادمی اله آباد یوپی، 1930م.
4. وزیر حسن؛ هندو علما و مفكرین كی قرآنی خدمات؛ ترجمه اورنگ زیب اعظمی؛ نشر دارالنوادر، آصف پرینتگ پریس، لاهور، 2005م.
5. A. P. Mukundan,Congruencies of funamentalis in the Quran and Bhagwat Gita, published amkaleen parkashan, new delhi 1990
6. Bandisrinivasa Rao, Christ in the Quran and Bible, publidhed bandi brothers, west godawari,AP. 1975.
7. Maganlal A. Buch,The Ethics of Quran, Baroda,1997.
8. O. P. Ghi, Selections from the Quran, Sterling publishers, new delhi1992
9. PanditSundarlal, The Gita and Quran, Institute of indo Middle east Culture studies, Hydrabad 1957
10. Satya DeoVerma, SanskritanKuranam, Vishwa Sanskrit Patishthan, Haryana, 2040 Vikrami
11. T. I. Chinnaiah, Literature on Islam in Telgu Language, Published M. Lit. Thesis, Osmania University, Hydrabad 1976.
منبع مقاله :
آینهی پژوهش، دورهی 26، شمارهی 156، زمستان 1394، ص25-28