نوشتار به مثابه تصویر
در آثار گرافيكي تصاوير و حروف بار پيام رساني اثر را بر عهده دارند. در بسياري از موارد، پيام نوشتاری با استفاده از حروف و متن به شكلي ارائه مي شود كه القاي فرم(شكل) و تصوير را در اثر مي نمايد. «تايپوگرافي» يا «خط نگاري» و «خط نگاره» اثر گرافيكي است كه حروف و کلمات ، ساختار اصلي آن را تشكيل مي دهد و در واقع كم و كيف تركيب بندي اثر به اعتبار نوشتار و يا حروف شكل مي گيرد .
در اوايل سده بيستم ميلادي، هنر« گرافيك» با ورود به فضاي جديد تكنولوژي، جهشي را آغاز كرد. در اين عصر، هنر گرافيك ديگر به آن دسته از آثاري كه به صورت تك رنگ و با فرايند چاپ هاي دستي بر روي يك سطح ايجاد مي شد، خلاصه نمي گرديد. «گرافيك» حوزه نوين و گسترده اي شامل پوستر، تايپوگرافي، نشانه ، مصور سازي، صفحه آرايي و ... كه با عملكردهاي خود يك پيام يا اطلاعات خاصي را به صورت بصري ارائه ميكنند، اطلاق ميگردد. امروز طراح گرافيك ميكوشد تا با طراحي يا انتخاب علائم بصری و مجموعة تصاوير، رنگ و نوشتار و دركنار هم قرار دادن آنها ، اثري خلق کند تا پيام مشخصي را به مخاطبين خويش منتقل سازد .
« تايپوگرافي» همانگونه كه اشاره شد، يكي از جلوه هاي بارز و با قدمت هنر «گرافيك» است. واژهي «تايپوگرافي» در گذشته معادل طراحي حروف و آن دسته از آثار نوشتاري می شد كه با فرايند چاپ و تكثير به صورت تك رنگ حاصل و تقریباً در همین حدود خلاصه مي شد . اما امروز اين واژه شامل آثاری می شود که با استفاده از خط و يا خط و تصوير با رعايت اصول زيبا شناسي، اثري واحدي را ايجاد كند كه بيانگر اطلاعات و يا پيامي باشد . در بسياري از موارد، استفاده از حروف و متن به شكلي ارائه مي گردد كه القاي فرم(شكل) و تصوير را در اثر مي نمايد. طراحان در آثار خود با بزرگ نمايي، فشردگي و چيدن حروف در كنار هم، و گاهي تنها با دخل و تصرف در فيزيك حروف، ارتباط عميقي با موضوع به وجود مي آورند .
در دهههاي اخير در تلاشي ديگر هنرمندان گرافيك سعي در تقويت ويژگي بصري حروف و نزديك كردن نوشتار به وجه تصويري، چه به صورت مفهومي كه مخاطب بتواند بار معنايي آن را به راحتي درك كند و يا بصورت تصوير انتزايي كه بتواند نظر مخاطب به وسيلهي فرم، رنگ و .... جلب كند. اين نوعِ نگارش در قلمرو «تايپوگرافي» در اندك زماني، حوزه محدود «تايپوگرافي» سنتي را در هنر گرافيك ـ به ويژه در مغرب زمين، گسترش غير قابل تصوري را به خود اختصاص داد . با اين حركت و جهش سريع، تايپوگرافي به قلمرويي مستقل و داراي تعريف، اصول و حتي تاريخچه اي نوين دست يافت. «تايپوگرافي» در حوزه هاي مختلف هنر گرافيك شامل پوستر، طراحي حروف، نشانه و ... حضوري پر رنگ و گاهي هم به عنوان تنها عنصر تصويري غالب هویدا گشت .
همانطوري كه اشاره شد تايپوگرافي يا «خط نگاري» و «خط نگاره» اثر گرافيكي است كه نوشتار، شاكله اصلي آن را تشكيل مي دهد و در واقع، كيفيت تركيب اثر به اعتبار نوشتار و حروف ايجاد ميشود. طراحي و ابداع شيوههاي جديد نگارش و نحوه ي كاربري هاي آنها از ديگر عملكرد هاي تايپوگرافي،است. از طرفي ديگر شايد هدف اصلي تايپوگرافي، سرعت بخشيدن به ارسال هر چه سريع تر پيام و برقراري ارتباط به صورت «زبان تصويري» نسبت به نوشتاري عادي باشد. در دنياي امروز انسانها بيش از هر عصر ديگر- عليرغم فاصلههاي بسيار زياد مكاني، با همديگر در ارتباط هستند. اين ارتباط گاهي در كمترين زمان ممكن صورت ميگيرد و شايد به همين دليل عصر حاضر را «عصر ارتباطات» ناميدهاند. در اين ارتباط تنگاتنگ، ديگر نوشتار ها و زبانهاي سنتي و حتي تخصصي، توانايي گنجايش وسيع و سريع آن را ندارند. در چنين وضعيتي شايد بيش از همه عناصز بصري ميتوانند كارآمد باشند.
اگر در گذشته «تايپوگرافي» طراحي حروف يا فن مكانيكي چيدن كلمات روي صفحه بود كه با استفاده از حروف چوبي ويا سربي براي انتقال مفاهيمي به مدد كلمات ارائه می شد اما امروز این هنر ، با جرأت و جسارت طراحان پيشرو و به مدد فن غولآساي چاپ و كامپيوتر و ... به مقولهيي بسيار پيچيده، ظريف و نافذ تبديل شده است كه در بسياري از ابعاد زندگي بشر نفوذ كرده است. اکنون این شاخه از هنر گرافیک در طراحی روزنامهها و نشريات، تلويزيون، صفحات وب، تبليغات تجاري، بستهبندي كالاها، تابلو و ويترين فروشگاهها، حتي معماري و آرايش فضا و طراحي پاركها گرفته تا اشياي پيرامون و لوازم شخصي و البسه، حضوری ملموس دارد .
خط و خط نگاري در هنر ايران به دليل زيباييشناسي و ويژگيهاي كاربردي خاص آن، در همه ي شاخه هاي هنر هاي تجسمي به ويژه در هنر گرافيك جايگاهي ممتاز دارد. تنوع فراوان حروف و ساختار هندسي نظاممند آن، به طراحان گرافيك امكان تجربههاي شخصي و ميدان وسيعي در تغييرات و تركيب حروف براي رسيدن به نمونههاي جديد مهيا مي كند.
به نظر ميرسد كه مفهوم تايپوگرافي در ايران مورد بررسي و تعريف جامع اي قرار نگرفته است. در حالي كه ميتوان گفت هنر ايران سهم مهمي در خلق آثار خط نگاري و خط نگاره در طول تاريخ دارد. البته در پيشينهي خوشنويسي و خط نگاري ايران نمونههايي از تلاش فوق را ميتوانيم در دوران مختلف به وفور شاهد باشيم. تلاشي كه در طول تاريخ خوشنويسي ايراني، براي ابداع شكل هاي نوين و كشف ظرفيتهاي بصري نوشتار انجام گرفته و در آن خط و نقش به گونهاي همساز درهم ميآميزند و خط تبديل به تصوير «خط نگاره» ميگردد، قابل چشم پوشي نيست. ولي بايد به اين نكته توجه داشت و آن اين واقعيت است كه اين حوزه امروز نياز به بازسازي و بازنگري مجدد دارد.
در طراحي خط نگاري و خط نگاره ملحوظ کردن مواردی ضروری به نظر می رسد . استفاده از حوزه هاي گسترده فنآوري الكترونيكي و امكانات رايانهاي و توجه به تغيير و تحولاتي که در روند طراحي ايجاد شده از این جمله است . بعلاوه هر اثر هنري احساس خاصي را به مخاطب انتقال ميدهد که بخشي از اين احساسها بازتاب هويت فرهنگي است . بنابراين بيش از هرچیز طراح بايستي نسبت به فرهنگ مخاطبين اثر خود شناخت و توجه داشته باشد.
امروزه دوران جديدي در طراحي گرافيك فرا رسيده و همه چيز در حال كامپيوتري شدن است ولي خوشبختانه علاقه به هنر خوشنويسي در بين هنرمندان جوان در حال احياست. بی تردید با شناخت اصول و مبادي اين هنر و با استفاده درست از فنآوري روز، خلاقيت در ارائه آثار به طرز شگفت آوري شكوفا می شود.
همان گونه كه پيشتر اشاره شد حضور تايپوگرافي در بسياري از شاخه هاي هنر گرافيك مثل طراحي پوستر، طراحي حروف، نشانه، آگهي، روي جلد كتاب، نشريات و ... بسيار ملموس است .
در پايان فراموش نكنيم دشوارترين بخش هنر تايپوگرافي، ايجاد فضايي تصويري به وسيلهي حروف و كلمات است كه بتواند مخاطب را به روح اصلي موضوع اثر نزديك كند. با تأكيدي مجدد، با شناخت ملاكهاي زيباييشناسي و با فهم صحيح از هنر ايراني خصوصاً هنر خوشنويسي، مي توان آن را از تايپوگرافي غربي متمايز ساخت.
منبع:www.graphic-mag.com
در اوايل سده بيستم ميلادي، هنر« گرافيك» با ورود به فضاي جديد تكنولوژي، جهشي را آغاز كرد. در اين عصر، هنر گرافيك ديگر به آن دسته از آثاري كه به صورت تك رنگ و با فرايند چاپ هاي دستي بر روي يك سطح ايجاد مي شد، خلاصه نمي گرديد. «گرافيك» حوزه نوين و گسترده اي شامل پوستر، تايپوگرافي، نشانه ، مصور سازي، صفحه آرايي و ... كه با عملكردهاي خود يك پيام يا اطلاعات خاصي را به صورت بصري ارائه ميكنند، اطلاق ميگردد. امروز طراح گرافيك ميكوشد تا با طراحي يا انتخاب علائم بصری و مجموعة تصاوير، رنگ و نوشتار و دركنار هم قرار دادن آنها ، اثري خلق کند تا پيام مشخصي را به مخاطبين خويش منتقل سازد .
« تايپوگرافي» همانگونه كه اشاره شد، يكي از جلوه هاي بارز و با قدمت هنر «گرافيك» است. واژهي «تايپوگرافي» در گذشته معادل طراحي حروف و آن دسته از آثار نوشتاري می شد كه با فرايند چاپ و تكثير به صورت تك رنگ حاصل و تقریباً در همین حدود خلاصه مي شد . اما امروز اين واژه شامل آثاری می شود که با استفاده از خط و يا خط و تصوير با رعايت اصول زيبا شناسي، اثري واحدي را ايجاد كند كه بيانگر اطلاعات و يا پيامي باشد . در بسياري از موارد، استفاده از حروف و متن به شكلي ارائه مي گردد كه القاي فرم(شكل) و تصوير را در اثر مي نمايد. طراحان در آثار خود با بزرگ نمايي، فشردگي و چيدن حروف در كنار هم، و گاهي تنها با دخل و تصرف در فيزيك حروف، ارتباط عميقي با موضوع به وجود مي آورند .
در دهههاي اخير در تلاشي ديگر هنرمندان گرافيك سعي در تقويت ويژگي بصري حروف و نزديك كردن نوشتار به وجه تصويري، چه به صورت مفهومي كه مخاطب بتواند بار معنايي آن را به راحتي درك كند و يا بصورت تصوير انتزايي كه بتواند نظر مخاطب به وسيلهي فرم، رنگ و .... جلب كند. اين نوعِ نگارش در قلمرو «تايپوگرافي» در اندك زماني، حوزه محدود «تايپوگرافي» سنتي را در هنر گرافيك ـ به ويژه در مغرب زمين، گسترش غير قابل تصوري را به خود اختصاص داد . با اين حركت و جهش سريع، تايپوگرافي به قلمرويي مستقل و داراي تعريف، اصول و حتي تاريخچه اي نوين دست يافت. «تايپوگرافي» در حوزه هاي مختلف هنر گرافيك شامل پوستر، طراحي حروف، نشانه و ... حضوري پر رنگ و گاهي هم به عنوان تنها عنصر تصويري غالب هویدا گشت .
همانطوري كه اشاره شد تايپوگرافي يا «خط نگاري» و «خط نگاره» اثر گرافيكي است كه نوشتار، شاكله اصلي آن را تشكيل مي دهد و در واقع، كيفيت تركيب اثر به اعتبار نوشتار و حروف ايجاد ميشود. طراحي و ابداع شيوههاي جديد نگارش و نحوه ي كاربري هاي آنها از ديگر عملكرد هاي تايپوگرافي،است. از طرفي ديگر شايد هدف اصلي تايپوگرافي، سرعت بخشيدن به ارسال هر چه سريع تر پيام و برقراري ارتباط به صورت «زبان تصويري» نسبت به نوشتاري عادي باشد. در دنياي امروز انسانها بيش از هر عصر ديگر- عليرغم فاصلههاي بسيار زياد مكاني، با همديگر در ارتباط هستند. اين ارتباط گاهي در كمترين زمان ممكن صورت ميگيرد و شايد به همين دليل عصر حاضر را «عصر ارتباطات» ناميدهاند. در اين ارتباط تنگاتنگ، ديگر نوشتار ها و زبانهاي سنتي و حتي تخصصي، توانايي گنجايش وسيع و سريع آن را ندارند. در چنين وضعيتي شايد بيش از همه عناصز بصري ميتوانند كارآمد باشند.
اگر در گذشته «تايپوگرافي» طراحي حروف يا فن مكانيكي چيدن كلمات روي صفحه بود كه با استفاده از حروف چوبي ويا سربي براي انتقال مفاهيمي به مدد كلمات ارائه می شد اما امروز این هنر ، با جرأت و جسارت طراحان پيشرو و به مدد فن غولآساي چاپ و كامپيوتر و ... به مقولهيي بسيار پيچيده، ظريف و نافذ تبديل شده است كه در بسياري از ابعاد زندگي بشر نفوذ كرده است. اکنون این شاخه از هنر گرافیک در طراحی روزنامهها و نشريات، تلويزيون، صفحات وب، تبليغات تجاري، بستهبندي كالاها، تابلو و ويترين فروشگاهها، حتي معماري و آرايش فضا و طراحي پاركها گرفته تا اشياي پيرامون و لوازم شخصي و البسه، حضوری ملموس دارد .
خط و خط نگاري در هنر ايران به دليل زيباييشناسي و ويژگيهاي كاربردي خاص آن، در همه ي شاخه هاي هنر هاي تجسمي به ويژه در هنر گرافيك جايگاهي ممتاز دارد. تنوع فراوان حروف و ساختار هندسي نظاممند آن، به طراحان گرافيك امكان تجربههاي شخصي و ميدان وسيعي در تغييرات و تركيب حروف براي رسيدن به نمونههاي جديد مهيا مي كند.
به نظر ميرسد كه مفهوم تايپوگرافي در ايران مورد بررسي و تعريف جامع اي قرار نگرفته است. در حالي كه ميتوان گفت هنر ايران سهم مهمي در خلق آثار خط نگاري و خط نگاره در طول تاريخ دارد. البته در پيشينهي خوشنويسي و خط نگاري ايران نمونههايي از تلاش فوق را ميتوانيم در دوران مختلف به وفور شاهد باشيم. تلاشي كه در طول تاريخ خوشنويسي ايراني، براي ابداع شكل هاي نوين و كشف ظرفيتهاي بصري نوشتار انجام گرفته و در آن خط و نقش به گونهاي همساز درهم ميآميزند و خط تبديل به تصوير «خط نگاره» ميگردد، قابل چشم پوشي نيست. ولي بايد به اين نكته توجه داشت و آن اين واقعيت است كه اين حوزه امروز نياز به بازسازي و بازنگري مجدد دارد.
در طراحي خط نگاري و خط نگاره ملحوظ کردن مواردی ضروری به نظر می رسد . استفاده از حوزه هاي گسترده فنآوري الكترونيكي و امكانات رايانهاي و توجه به تغيير و تحولاتي که در روند طراحي ايجاد شده از این جمله است . بعلاوه هر اثر هنري احساس خاصي را به مخاطب انتقال ميدهد که بخشي از اين احساسها بازتاب هويت فرهنگي است . بنابراين بيش از هرچیز طراح بايستي نسبت به فرهنگ مخاطبين اثر خود شناخت و توجه داشته باشد.
امروزه دوران جديدي در طراحي گرافيك فرا رسيده و همه چيز در حال كامپيوتري شدن است ولي خوشبختانه علاقه به هنر خوشنويسي در بين هنرمندان جوان در حال احياست. بی تردید با شناخت اصول و مبادي اين هنر و با استفاده درست از فنآوري روز، خلاقيت در ارائه آثار به طرز شگفت آوري شكوفا می شود.
همان گونه كه پيشتر اشاره شد حضور تايپوگرافي در بسياري از شاخه هاي هنر گرافيك مثل طراحي پوستر، طراحي حروف، نشانه، آگهي، روي جلد كتاب، نشريات و ... بسيار ملموس است .
در پايان فراموش نكنيم دشوارترين بخش هنر تايپوگرافي، ايجاد فضايي تصويري به وسيلهي حروف و كلمات است كه بتواند مخاطب را به روح اصلي موضوع اثر نزديك كند. با تأكيدي مجدد، با شناخت ملاكهاي زيباييشناسي و با فهم صحيح از هنر ايراني خصوصاً هنر خوشنويسي، مي توان آن را از تايپوگرافي غربي متمايز ساخت.
منبع:www.graphic-mag.com