نویسنده: سید مهدی حائری
تسخیر، در لغت به معنی رام کردن و ذلیل و مقهور نمودن کسی یا چیزی است، راغب گوید: «تسخیر عبارت است از سوق دادن شیء به سوی مقصود معین به قهر و غلبه» (منتهی الأرب، 544/1؛ المفردات، 227). خداوند توانا آسمان و زمین و تمامی محتویات آن را مطیع و مسخَّر انسان قرار داده است، و در آیات بسیاری از قرآن، این نعمت بزرگ را یاد فرموده است، که واژهی «سَخَّرَ» و مشتقات آن بیش از بیست مورد آمده است. سلطه یافتن بر موجودات و تسخیر آنها - هم از جهت تسخیر کننده و هم تسخیر شونده - اقسام و شرایط و مراتب و طرق مختلفی دارد، بعضی بطور طبیعی و بدون هیچگونه رنج و مشقّتی برای او فراهم است، مانند استنشاق هوا و آشامیدن آب و راه رفتن بر زمین، و... و بعضی دیگر به میزان تلاش و فعالیت او بستگی دارد، مانند تسخیر و بهره گرفتن از مواد غذائی و معدنی زمین و دریا و فضا، و بعضی دیگر بر اثر علوم مخصوص، و ریاضتها و کارهای معینی به دست میآید، و آن تصرف در نفوس و تسلط یافتن بر ارواح و جنّ و شیاطین، و استخدام آنها در امور مختلف میباشد. و همین نوع از تسخیر است که در زبان اهل علم مصطلح شده و یکی از علوم به شمار آمده که در تعریف آن گفتهاند: «علم تسخیرات، و آن معرفت احوال سبعهی سیاره است از حیثیت تصرُّف ایشان که فاعل عِلویاند در قوابل سفلی، و دعوات و خواتم و بخورات ایشان، و تسخیر روحانیات و عزایم و جنیان، و معرفت اقداح و مناول و مثل آن...» (أسرار قاسمی، 3). گویند: اول کسی که جن و شیاطین را به خدمت گرفت و تسخیر کرد حضرت سلیمان بن داوود (علیهالسلام) بود، و به قولی جمشید بن او بختان این بنا نهاد که منشی حضرت سلیمان (علیهالسلام) بوده است (الفهرست، ابن ندیم، 369-371). در اینکه کسی بتواند در جنّ و ارواح و حتی فرشته و پری تأثیر گذارد و آنها را مسخّر و مقهور خویش سازد، شبههای نیست، بلکه انسان میتواند به مرتبهای برسد که همهی موجودات در برابر او رام و تسلیم باشند، و بدون تردید خداوند متعال به پیامبران و امامان (علیهمالسلام)، علومی داده و مراتبی موهبت فرموده که به اذن او، موجودات را مسخَّر توانند کرد، و آثار تسخیر و تصرّف در موجودات از ایشان ظاهر گردیده است، زیرا که ایشان بندگان شایسته و فرمانبردار الهی بودهاند، و خداوند تمام مخلوقات را برای ایشان رام و مقهور کرده است (ولایت کلیّه، 230-232). در آیات قرآن و احادیث بسیار زیاد، انواع گوناگونی از تصرفات بیان شده است، از قبیل آوردن تخت بلقیس - ملکهی سبا - از راه دور در یک لحظه، توسط آصف بن برخیا وصیّ حضرت سلیمان (علیهالسلام) (سورهی نمل، 40)، و تسخیر شدن جنّیان و شیاطین، و حیوانات مختلف، برای حضرت سلیمان (علیهالسلام) (نمل، 17، انبیاء، 82) و ساختن پرندهای از گل و دمیدن در آن و جاندار شدنش به اذن خدا توسط حضرت عیسی (علیهالسلام) (مائده، 110)؛ و مسخر شدن بُراق برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیر آن حضرت به معراج (اسری، 1) و آثار بسیاری که از ائمهی اطهار (علیهمالسلام) مشاهده گردیده از سیر کردن به طیّالأرض، و سوار شدن بر أبر، و از روی آب رفتن و دیگران را با خود بردن و تصرف در جمادات و نباتات و حیوانات، و استخدام جن، و... (بصائر الدرجات، 417-428). و در حدیثی از امام کاظم (علیهالسلام) دربارهی حضرت مهدی (عج) آمده: «خداوند هر دشواری را برای او آسان مینماید، و هر سختی را برایش رام میسازد، و گنجهای زمین را برایش آشکار میگرداند، و هر دوری را برای او نزدیک مینماید، و هر سرکش ستیزگر را باو نابود میکند، و بر دست او هر شیطان طاغی را هلاک میسازد...» (سیمای حضرت مهدی در قرآن، 453). اما تسخیر جنّ و ارواح و... برای افراد غیر معصوم چگونه است؟ و آیا مشروع هست یا خیر؟ بین صاحبنظران مورد بحث است. عدهای برآنند که تسخیر از اقسام سِحر است، و بعضی گویند: تسخیر غیر از سحر است، بعضی دیگر چنین گفتهاند: کسانی از اهل تسخیر که ملتزم به مبانی شرع میباشند چنین ادعا دارند که اطاعت و انقیاد شیاطین و جنّیان و ارواح نسبت به ایشان، به سبب فرمانبری آنها از دستورات الهی و ترک شهوات نفسانی و توسل و استعانت به مقام مقدس انبیا و ائمه (علیهمالسلام) است، زیرا که ارواح و جنیان مطیع دستورات الهی هستند، و یا به خاطر ترس از غضب خداوند رام و مقهور میشوند. اما ساحران مدّعی هستند که شیاطین را با قربانی کردن برای آنها و ارتکاب انواع معاصی و ترک نماز و روزه، به خدمت میگیرند و تسخیر میکنند (الفهرست، ابن ندیم، 369-371). به نظر میرسد که این قول به واقع نزدیکتر باشد. یعنی گروهی از راه عبادت خداوند و ریاضتهای مشروع و گروه دیگر از طریق باطل و ریاضتهای نامشروع به تسخیر دست مییابند، البته حدود توانائی آنها بر تسخیر و میزان اطاعت تسخیرشوندگان، به خوبی معلوم نیست.
حکم شرعی تسخیر: به سبب اختلاف در حقیقت آن، بعضی که آن را از اقسام سحر شمردهاند، به طور مطلق حرام دانند، ولی عدهای از فقها تفصیل قائلند که هرگاه مستلزم حرام و معصیتی باشد، و یا موجب ضرر و اذیت باشد - خواه برای تسخیر کننده و خواه برای تسخیر شونده - در این صورت حرام خواهد بود، وگرنه جایز است، زیرا که دلیل خاصّی بر حرمت تسخیر نیست، و هم تسخیر غیر از سحر است، چون سحر حقیقت ندارد، برخلاف تسخیر که دارای واقعیت و حقیقت است، و تنها خیال و پندار نیست (نیز: جن).
منابع :
جز آنچه در متن آمده است، الدروس الشرعیة، 327؛ جامع المقاصد، 29/4؛ بحارالانوار، 292/59-293؛ شرح اللمعة الدمشقیّة، با حواشی کلانتر، 215/3؛ ریاض السالکین، 365/1-367؛ المکاسب، باحواشی کلانتر، 76/3-77؛ مصباح الفقاهة، 290-297؛ آکام المرجان، 100-102؛ دائرةالمعارف، اعلمی، 54/14؛ مفتاح السعادة، 303/1-304.
منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهی انتشارات حکمت، چاپ اول.