جلوه های بصری حروف
سابقه استفاده ازحروف ونوشتاربه مثابه یک عنصرمستقل تصویری درطراحی گرافیک به چند دهه قبل بازمی گردد .
پیش از آن کلمات و نوشتار به عنوان یک جزء و عنصری مکمل در کنار تصویر قرار می گرفت . این نوع نگاه جدی به حروف و تایپوگرافی در طراحی گرافیک تقریباً اولین بار در آثار طراح فرانسوی «روبرماسن» در دهه 60میلادی ظاهر و موجب شد تا عرصه مستقل و گسترده ای به عنوان طراحی با حروف در حوزه گرافیک ایجاد شود.
کتاب «حروف و تصویر» که ویژگی های تصویری الفبا را در دوره های مختلف بررسی می کند ، حاصل پژوهش او در زمینه شکل گیری حروف بود . البته ارائه آثار او محدود به نشریات می شد . پس از او «ولفانگ واینگارت» طراحی بود که اساس نگاه خود را در زمینه گرافیک بر روی تایپو گرافی متمرکز کرد . او نظم مطلق و پالودگی حروف و شکل بکارگیری رایج را در دوره خود مورد سوال قرار داد و با برهم ریختن قوائد متعارف آن روز و ابداعاتش به نوعی از جلوه های بصری حروف دست یافت . با شروع این حرکت در تایپو گرافی طراحان زیادی بخشی از آثار خود را با نگاه به این موج جدید خلق کردند ؛ به عنوان نمونه می توان به پوستر کنسرت اثر « آرمین هافمن» در سال 1969 و آثار«استف گیسبولر» اشاره کرد .
اما عمده ترین آثاردراین زمینه که به شیوه ای غیرمنتظره و نا متعارف با بکارگیری تجربه های تازه تر وخلق آثاربرجسته ای از جلوه های بصری حروف ، بزرگ نمایی بخش از کلمات ، بکارگیری حروف بصورت معکوس ، استفاده از سطوح رنگی یک دست و وسیع که به جذابیت اثر می افزود ،
در آثارطراحانی چون«زیگفرید ادرمات» ، «رزماری تیسی» و «ولفانگ واینگارت» ظاهر شد که آن را «موج نو» نام نهادند و توجه بسیاری از طراحان جوان را به خود جلب کرد .این موج نو وحرکت جدید در گرافیک بین المللی چنان قوت گرفت و مخاطبان خاص و عام خود را پیدا کرد که به عنوان شاخه مستقل پر قدرتی در عرصه گرافیک تثبیت شد .طراحانی چون «آلن فلیچر» با استفاده از نهایت ساده سازی فرم ها و سطوح و بکارگیری کلمات بصورت دست نوشته و حروف تایپی و یاهنرمندی چون «آلن کیچینگ» با استفاده از حروف « سیاه کاپیتال » بصورت رنگین در زمینه های سفید وبا نگاهی دادائیستی و یا «گونتر رمبو» با ایجاد فضاهایی کاملا منظم و هندسی بواسطه تایپوگرافی به حدی که فرم هایی تصویری را تداعی کند موجب استمرارو ماندگاری این حرکت جدید شدند.
اما اوج این نوع نگاه و سبک و سیاق را می توان در آثار طراحان معاصر این عرصه دنبال کرد آثار طراحانی چون «نویل برودی» ، «دیوید کارسن» ، «پی – اسکات ماکلا» و «دیوید الیس » طراحانی که بواسطه تکنولوژی جدید یعنی کامپیوتر آثار خود را خلق می کنند و بر خلاف آثار قبلی که در نهایت سادگی پدید می آمد ، با پیچیدگی و زیبایی شناسی حیرت انگیز امروز ارائه می شود . در این دسته از آثار اگر چه تایپوگرافی و حروف و کلمات حرف اول را می زنند ، اما رفته رفته عناصر بصری دیگری غیر از حروف در آنها هویدا می شوند .
منبع:www.graphic-mag.com
پیش از آن کلمات و نوشتار به عنوان یک جزء و عنصری مکمل در کنار تصویر قرار می گرفت . این نوع نگاه جدی به حروف و تایپوگرافی در طراحی گرافیک تقریباً اولین بار در آثار طراح فرانسوی «روبرماسن» در دهه 60میلادی ظاهر و موجب شد تا عرصه مستقل و گسترده ای به عنوان طراحی با حروف در حوزه گرافیک ایجاد شود.
کتاب «حروف و تصویر» که ویژگی های تصویری الفبا را در دوره های مختلف بررسی می کند ، حاصل پژوهش او در زمینه شکل گیری حروف بود . البته ارائه آثار او محدود به نشریات می شد . پس از او «ولفانگ واینگارت» طراحی بود که اساس نگاه خود را در زمینه گرافیک بر روی تایپو گرافی متمرکز کرد . او نظم مطلق و پالودگی حروف و شکل بکارگیری رایج را در دوره خود مورد سوال قرار داد و با برهم ریختن قوائد متعارف آن روز و ابداعاتش به نوعی از جلوه های بصری حروف دست یافت . با شروع این حرکت در تایپو گرافی طراحان زیادی بخشی از آثار خود را با نگاه به این موج جدید خلق کردند ؛ به عنوان نمونه می توان به پوستر کنسرت اثر « آرمین هافمن» در سال 1969 و آثار«استف گیسبولر» اشاره کرد .
اما عمده ترین آثاردراین زمینه که به شیوه ای غیرمنتظره و نا متعارف با بکارگیری تجربه های تازه تر وخلق آثاربرجسته ای از جلوه های بصری حروف ، بزرگ نمایی بخش از کلمات ، بکارگیری حروف بصورت معکوس ، استفاده از سطوح رنگی یک دست و وسیع که به جذابیت اثر می افزود ،
در آثارطراحانی چون«زیگفرید ادرمات» ، «رزماری تیسی» و «ولفانگ واینگارت» ظاهر شد که آن را «موج نو» نام نهادند و توجه بسیاری از طراحان جوان را به خود جلب کرد .این موج نو وحرکت جدید در گرافیک بین المللی چنان قوت گرفت و مخاطبان خاص و عام خود را پیدا کرد که به عنوان شاخه مستقل پر قدرتی در عرصه گرافیک تثبیت شد .طراحانی چون «آلن فلیچر» با استفاده از نهایت ساده سازی فرم ها و سطوح و بکارگیری کلمات بصورت دست نوشته و حروف تایپی و یاهنرمندی چون «آلن کیچینگ» با استفاده از حروف « سیاه کاپیتال » بصورت رنگین در زمینه های سفید وبا نگاهی دادائیستی و یا «گونتر رمبو» با ایجاد فضاهایی کاملا منظم و هندسی بواسطه تایپوگرافی به حدی که فرم هایی تصویری را تداعی کند موجب استمرارو ماندگاری این حرکت جدید شدند.
اما اوج این نوع نگاه و سبک و سیاق را می توان در آثار طراحان معاصر این عرصه دنبال کرد آثار طراحانی چون «نویل برودی» ، «دیوید کارسن» ، «پی – اسکات ماکلا» و «دیوید الیس » طراحانی که بواسطه تکنولوژی جدید یعنی کامپیوتر آثار خود را خلق می کنند و بر خلاف آثار قبلی که در نهایت سادگی پدید می آمد ، با پیچیدگی و زیبایی شناسی حیرت انگیز امروز ارائه می شود . در این دسته از آثار اگر چه تایپوگرافی و حروف و کلمات حرف اول را می زنند ، اما رفته رفته عناصر بصری دیگری غیر از حروف در آنها هویدا می شوند .
منبع:www.graphic-mag.com