نويسنده: عباس کوثري
«مستقر» برگرفته از «قرّ» به معناي جاي گرفتن و ثبات در مکان است. ماده «قرّ» داراي دو معناي اصلي است: 1. سردي؛ 2. استقرار و جاي گرفتن. (1) برخي معناي اصلي را فقط سرد بودن دانستهاند و معناي دوم را لازمه آن؛ از آن جهت که سرد شدن موجب ماندن در يک محل ميشود، چنانکه گرما سبب حرکت ميباشد. (2) مستقرّ مشترک بين مصدر ميمي، اسم زمان و اسم مکان است.
به دو قرينه ذيل ميتوان گفت مقصود از مستقرّ انسانهاي متولد شده در زمين و مستودع انسانهاي به وديعه گذاشته شده در صلب پدران و شکمهاي مادراناند.
الف) جمله «أَنْشَأَكُمْ مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ»؛ زيرا اين جمله در مقام بيان خلقت انسانها از آدم و حواست و متناسب با آفرينش انسان اين است که مقصود از مستقر، انسانها به لحاظ وجود فعلي و مستودع افرادي باشند که در آينده متولد خواهند شد.
ب) آيه شريفه «وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ». (5) در اين آيه از هبوط و قرار گرفتن آدم و حوا در زمين، تعبير به مستقر شده است. (6) ترجمه آيه چنين است: [به آنان] گفتيم همگي فرود آييد، در حاليکه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود و براي شما تا مدت معيني، قرارگاه و وسيله بهرهبرداري خواهد بود. (7)
تفسير ديگر براي «تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ» همان است که اخيراً دانشمندان کشف کردهاند و آن حرکت خورشيد با مجموعه منظومه شمسي در وسط کهکشان ما به سوي يک سمت معين و ستاره دوردستي است که آن را ستاره «وگا» ناميدهاند. (10) جماعتي از مفسران مقصود از «تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» را حرکت خورشيد به سوي مقصد نهايياش، يعني زوال و نابودي دانستهاند، (11) چنانکه قرآن ميفرمايد: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» در نتيجه جريان و حرکت خورشيد معنايي استعاري خواهد داشت همانند اين تعبير که گفته ميشود هر يک از انسانها به سوي مرگ حرکت ميکنند. در هر صورت حرف لام در «لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» لام غايت يا به معناي الي است. مستقر نيز مصدر ميمي، اسم زمان يا اسم مکان است و بيانگر مقصد و هدف تعيين شده براي جريان خورشيد است.
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
کاربردهاي مستقر در قرآن
1. انسانهاي متولد شده
قرآن کريم ميفرمايد: «وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ». (3) براي کلمه «مُسْتَقَرٌّ» و «مُسْتَوْدَعٌ» احتمالات گوناگوني ذکر شده است همانند: 1. مستقر جنين انساني در شکمهاي مادران و مستودع قبر يا صلب پدران است. 2. مستقر ايام زندگي دنياست و مستودع زماني است که انسان ميميرد و برانگيخته ميشود. (4) 3. مستقر روح است و مستودع بدن.به دو قرينه ذيل ميتوان گفت مقصود از مستقرّ انسانهاي متولد شده در زمين و مستودع انسانهاي به وديعه گذاشته شده در صلب پدران و شکمهاي مادراناند.
الف) جمله «أَنْشَأَكُمْ مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ»؛ زيرا اين جمله در مقام بيان خلقت انسانها از آدم و حواست و متناسب با آفرينش انسان اين است که مقصود از مستقر، انسانها به لحاظ وجود فعلي و مستودع افرادي باشند که در آينده متولد خواهند شد.
ب) آيه شريفه «وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ». (5) در اين آيه از هبوط و قرار گرفتن آدم و حوا در زمين، تعبير به مستقر شده است. (6) ترجمه آيه چنين است: [به آنان] گفتيم همگي فرود آييد، در حاليکه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود و براي شما تا مدت معيني، قرارگاه و وسيله بهرهبرداري خواهد بود. (7)
2. مقصد و هدف تعيين شده
قرآن کريم ميفرمايد: «وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ». (8) کلمه «تَجْرِي» به معناي حرکت است. برخي آن را اشاره به حرکت ظاهري خورشيد بر گرد زمين ميدانند که مقصود حرکتي است که معمولاً در نگاههاي اوليه مشهود است، وگرنه از نظر علوم جديد، خورشيد به دور زمين نميچرخد، بلکه اين زمين است که به دور خورشيد در حرکت است. بعضي ديگر مقصود از «تَجْرِي» را حرکت وضعي خورشيد به دور خود دانستهاند که اين احتمال برخلاف ظاهر است؛ زيرا حرکت، ظهور در انتقال از يک مکان به مکان ديگر دارد. (9)تفسير ديگر براي «تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ» همان است که اخيراً دانشمندان کشف کردهاند و آن حرکت خورشيد با مجموعه منظومه شمسي در وسط کهکشان ما به سوي يک سمت معين و ستاره دوردستي است که آن را ستاره «وگا» ناميدهاند. (10) جماعتي از مفسران مقصود از «تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» را حرکت خورشيد به سوي مقصد نهايياش، يعني زوال و نابودي دانستهاند، (11) چنانکه قرآن ميفرمايد: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» در نتيجه جريان و حرکت خورشيد معنايي استعاري خواهد داشت همانند اين تعبير که گفته ميشود هر يک از انسانها به سوي مرگ حرکت ميکنند. در هر صورت حرف لام در «لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» لام غايت يا به معناي الي است. مستقر نيز مصدر ميمي، اسم زمان يا اسم مکان است و بيانگر مقصد و هدف تعيين شده براي جريان خورشيد است.
3. وقوع خارجي
خداوند متعال ميفرمايد: «لِكُلِّ نَبَاٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ». (12) «مُسْتَقَرٌّ» در اين آيه اسم زمان به معناي زمان وجود و پيدايش يا اسم مکان به معناي قرارگاه و محل استقرار يا مصدر ميمي به معناي استقرار است و جمله «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» که در مقام تهديد است، قرينه است بر اينکه مقصود از «نَبَاٍ» وعده عذاب اخروي يا پيروزي مسلمانان است؛ يعني براي هر خبري که خداوند ميدهد، زماني يا مکاني است که حقيقت و واقعيت آن بدون هيچگونه تخلف و تأخيري واقع خواهد شد. (13) ظهور آيه با توجه به اينکه «لِكُلِّ نَبَاٍ» خبر براي «مُسْتَقَرٌّ» است، همين معنا را افاده ميکند؛ زيرا قرارگاهِ خبر همان حقيقت و واقعيت آن است.پينوشتها:
1. ابن فارس؛ معجم مقاييس اللغة؛ ج 5، ص 7.
2. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 662.
3. انعام: 98.
4. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان؛ ج 3 و 4، ص 526.
5. بقره: 36.
6. ر.ک: سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 7، ص 288.
7. خطاب جمع «اهْبِطُوا» ميتواند خطاب به آدم و حوا يا اين دو با فرزندان يا آدم و حوا و شيطان باشد (فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان؛ ج 1 و 2، ص 197).
8. يس: 38.
9. سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 17، ص 89.
10. ناصر مکارم شيرازي؛ تفسير نمونه؛ ج 18، ص 382.
11. ر.ک: سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 17، ص 89.
12. انعام: 67.
13. محمد بن حسن طوسي؛ التبيان؛ ج 4، ص 164. محمد فخر رازي؛ التفسير الکبير؛ ج 13، ص 21.
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.