چگونه گلیم خود را از آب بیرون بکشیم؟

یکی از مشخصه‌های بلوغ مسئولیت پذیری، دنبال کردن آرزوها و حل مشکلات خود است. اگر برای تغییر مسیر دیر راهنما بزنیم، بزرگراه مقصر نیست. اگر می‌خواهیم پیشرفت شغلی داشته باشیم، باید واحدهای درسی را با
پنجشنبه، 11 آبان 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
چگونه گلیم خود را از آب بیرون بکشیم؟
چگونه گلیم خود را از آب بیرون بکشیم؟

نویسندگان: دکتر هنری کلاود
دکتر جان تاون سند
مترجم: دکتر مینا اخباری آزاد

 

یکی از مشخصه‌های بلوغ مسئولیت پذیری، دنبال کردن آرزوها و حل مشکلات خود است. اگر برای تغییر مسیر دیر راهنما بزنیم، بزرگراه مقصر نیست. اگر می‌خواهیم پیشرفت شغلی داشته باشیم، باید واحدهای درسی را با جدیت بگذرانیم. وقتی عصبانی هستیم، به جای آنکه صبر کنیم تا شخص دیگری احساسات ما را التیام بخشد، با آنچه ما را عصبانی کرده است، روبه رو می‌شویم. والدین بالغ، در عوض آنکه سعی کنند شخص دیگری را متهم کنند یا بخواهند شخص دیگری مشکلاتشان را حل کند، خودشان حلال مشکلات می‌شوند.
افرادی که هنوز به کمال نرسیده‌اند، زندگی را همچون قربانیان تجربه می‌کنند و همیشه می‌خواهند شخص دیگری مشکلات آنها را برایشان حل کند. به طور مثال یکی از تعاریفی که برای فرد معتاد در نظر گرفته می‌شود، شخصی است که می‌خواهد دیگری قروض او را بپردازد.
مسئولیت پذیری در کودکان خود به خود به وجود نمی‌آید در طول اولین سال زندگی، نوزاد با وظیفه‌ای متضاد درگیر است، یعنی وظیفه‌ی آموختن وابستگی و نیاز. او برای دستیابی به عشق و آسایش از سوی مادرش تلاش می‌کند و یاد می‌گیرد که اعتماد کند. زندگی او حقیقتاً در اختیار شخص دیگری است و او ممکن است بدون برخورداری از دلسوزی لازم، از بین برود. اما حتی در چنین شرایطی هم او یاد می‌گیرد مسئولیت خود را در قبال برآورده شدن نیازهایش بر عهده گیرد. زمانی که ناراحت است گریه می‌کند، تا مادرش را از مشکل خویش آگاه کند. او بازوهایش را باز می‌کند تا در آغوش گرفته شود. خداوند به نحوی ما را آفریده است که از همان آغاز یاد می‌گیریم بار خودمان را در زندگی بر دوش بکشیم.
بنابراین بخش اعظم آموزش مرزهایی که برای فرزندانتان در نظر گرفته اید، با کمک کردن به آنان در درک این مسئله شکل می‌گیرد که باید به تدریج مسئولیت مشکلات خود را بر عهده گیرند. بار سنگینی که ابتدا به والدین تحمیل می‌شود، در نهایت باید به کودک انتقال پیدا کند.
این جمله‌ها برای بسیاری از مردم ناراحت کننده اند. به خصوص برای افراد بزرگسالی که در دوران کودکی خود از جنبه‌ای آسیب دیده اند. آنها بعضی از چیزهایی را که مورد نیازشان بوده است دریافت نکرده اند؛ چیزهایی مثل مراقبت، امنیت، یا ساختار ذهنی مناسب. و یا چیزهایی را دریافت کرده اند که به آن نیازی نداشته‌اند، چیزهایی مثل خشم، دوری یا انتقاد بیش از حد و آنها باید به جای آنکه دنبال مقصر بگردند، خودشان آسیب‌های خویش را، ترمیم کنند. و این عادلانه نیست.
اما کارها به خوبی پیش نمی‌رود و عدالت همیشه رعایت نمی‌شود. اتفاقهای بد برای آدمهای خوب نیز می‌افتد. اما اگر بخواهیم منتظر اجرای عدالت بمانیم، باید زندگی خود را تحت کنترل افرادی قرار دهیم که به ما آسیب می‌رسانند. پس بهتر است راهی را که خداوند در چنین شرایطی پیش روی ما گذاشته است، بپذیریم و هنگام رویارویی با شرایط ناعادلانه، آنهایی که در حق ما بدی روا داشته‌اند، ببخشیم و با این کار پیشرفت کنیم. به یاد داشته باشید که خداوند هم عدالت و انصاف را در مورد ما اجرا می‌کند و از ما می‌خواهد در ارتباط با دیگران عادل و منصف باشیم.
ما احساس می‌کردیم که کودکان هفتاد درصد مسئولیت و والدین سی درصد از مسئولیت را بر عهده دارند.
اگرچه این درصدها قطعی نیستند. اما نتیجه گیریها نشان می‌دهد که حتی اگر در حق همگی ما خطا شده باشد و به روشهای مختلف مورد بدرفتاری قرار گرفته باشیم، واکنش‌های ما به محیط اطرافمان مهم‌ترین عوامل تعیین کننده‌ی ویژگی و شخصیت امروزی ماست. کودک بیشترین فشار دوران رشد را به تنهایی تحمل می‌کند.
منبع مقاله :
دکترکلاود، هنری؛ دکترتاون سند، جان؛ (1391)، کودک و حد و مرزهایش، مترجم: دکتر مینا اخباری آزاد، تهران: انتشارات صابرین، چاپ دوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط