پسافمینیسم چیست؟

حرکت مطالباتی زنان در امواج پی در پی از نیمه قرن نوزدهم تا امروز تداوم داشته است و هر چند نمی‌توان این حرکت را بدون پیشینه تاریخی از جمله در قرون وسطا و فرایندهای موسوم به «شکار جادوگران»
يکشنبه، 10 دی 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
پسافمینیسم چیست؟
پسافمینیسم چیست؟

نویسنده: ناصر فکوهی

 

سبکی تحمل‌ناپذیر زنانگی

حرکت مطالباتی زنان در امواج پی در پی از نیمه قرن نوزدهم تا امروز تداوم داشته است و هر چند نمی‌توان این حرکت را بدون پیشینه تاریخی از جمله در قرون وسطا و فرایندهای موسوم به «شکار جادوگران» (گینزبورگ، 1992) و مسائل گوناگون مربوط به آن دانست که در جایی دیگر به آن خواهیم پرداخت. ولی در دوران جدید عمدتاً در چند مرحله خود را بروز داده‌اند که پسافمینیسم را در رابطه با آنها می‌توان درک کرد.
از نیمه قرن نوزدهم تا ابتدای قرن بیستم، مطالبات زنان عمدتاً اقتصادی و برای برابری حقوق کار و دستمزد در بازار صنعتی بود که پس از انقلاب فناورانه این قرن، زنان را به صورت گسترده وارد کارخانجات کرده بود، ولی به آنها، با استفاده از باورهای مردانه به ارزش کمتر کار زنانه حقوق نابرابری پرداخت می‌کرد. از ابتدای قرن بیستم، مطالبات سیاسی نیز به خواسته‌های پیشین آنها افزوده شد. پس از جنگ جهانی دوم، حضور گسترده زنان در نظام‌های دانشگاهی امریکا، به مطالبات دیگری دامن زد: زنان تحصیل کرده این بار خواهان آن بودند که در حوزه اجتماعی و بازار کار از «برابری کامل» با مردان برخوردار باشند و بتوانند با وجود «موقعیت زنانه» خود، در بالاترین جایگاه‌های اجتماعی حضور داشته باشند. بدین ترتیب حرکت فمینیستی (دوبی و پرو، 1991-1990) دهه‌های 1980- 1960 با چهره‌های برجسته‌ای چون سیمون دوبووار در فرانسه و بتی فریدن در امریکا با جدا کردن مفهوم جنس بیولوژیک (زن‌بودگی) از مفهوم جنس اجتماعی (زنانگی)، اصل را در حوزه اجتماعی قرار داده و زنانگی را به مثابه یک برساخته تصنعی در جامعه‌ای مرد سالار تلقی کردند که باید با آن مبارزه کرد و کنارش گذاشت.
امواج جدید و پی در پی‌ای که پس از دهه 1960 و تا امروز به ویژه در حوزه دانشگاهی به وجود آمدند، باز هم مجموعه بزرگ دیگری از نظرات را مطرح کردند که فمینیسم کلاسیک را پشت سر می‌گذاشتند و به گونه‌های مختلف آن را نقد و تکمیل می‌کردند. چهره‌ای بارز در این حرکات را می‌توان در نظریه‌پردازی چون لیلا ابولقود (1) (1988)، انسان‌شناس امریکایی فلسطینی تبار مشاهده کرد که مسئله حجاب را در قالب شکلی از اجتماعی شدن زنان در جوامع اسلامی مطرح می‌کند که به زنان امکان و آزادی بیشتری برای حضور در ساختارهای مردانه می‌دهد و نه مانعی برای این حضور. نظریه ابولقود بعدها خود را به صورت انتخاب آزاد حجاب به مثابه یک مؤلفه هویتی، در میان مسلمانان کشورهای اروپایی و امریکا نشان داد. در تقارنی کاملاً متضاد با این امر نیز ما شاهد آن بودیم که گروه بزرگی از زنان در بسیاری از جوامع حتی در پیشرفته‌ترین آنها به شیوه‌هایی در سبک زندگی خود می‌پرداختند که فمینیسم کلاسیک به شدت آنها را تحقیر می‌کرد: از مسابقات زیبایی تا مسابقات بافندگی آن هم برای گروهی از زنان تحصیل کرده که کاملاً از اندیشه‌های فمینیستی آگاه ولی با آنها مخالف بودند و بر عکس زنانگی خود را به مثابه یک تفاوت در آن واحد طبیعی و فرهنگی مطرح می‌کردند.
در این میان، رویکرد فلسفی، با بهره‌گیری از نظرات میشل فوکو و دریدا، فراتر رفتن از مفهوم «برابری» را پیشنهاد می‌کرد، به گونه‌ای که تقابل را نه تنها در بیولوژی و روابط اجتماعی بلکه در ساختارهای اندیشه از جمله در زبان نیز ببیند. نظریه‌ای که روان‌شناسان و زبان‌شناسان نیز از چامسکی گرفته تا برخی از روان‌شناسان جوان مانند سوزان پینکر بر آن تأکید داشتند که تفاوت را نباید لزوماً ناشی از تأثیر مناسبات هژمونیک سلطه‌مردانه دید، بلکه این امر می‌تواند به ساختارهای متفاوت درحوزه بیولوژیک و ترکیب آنها با فرهنگ در قالب انتخاب‌های متفاوت در سبک زندگی برای زنان نیز مربوط باشد؛ مثلاً زنانی که خود خواسته و بدون آنکه این امر را یک «ایثار» تلقی کنند، ترجیح می‌دهند. بیشتر وقتشان را به کودکان و همسر و خانواده و یا به جنبه‌های دیگری از زندگی خود اختصاص دهند تا به کار حرفه‌ای خود، روان‌شناسان برجسته دیگری نیز همچون سیمون بارون - کوهن (2) (بارون، کوهن و همکاران، 2000) (دانشگاه کمبریج) و سارا بلافر هردی (3) (هردی، 2009) (دانشگاه هاروارد) به تفاوت‌های اساسی میان نوزادان و کودکان دختر و پسر و همچنین افراد بالغ در زمینه‌هایی چون همدلی و دلسوزی نسبت به دیگران و یا میزان توانایی به تشخیص احساسات و عواطف دیگران، بر اساس تجارب آزمایشگاهی تأکید می‌کردند.
ولی گرایش سومی نیز وجود دارد که موسوم به «تفاوت‌گرایان» (4) است و در امریکا گاه از آن با عنوان «فمینیسم فرانسوی» (5) (تورگنون، 2011) نام برده می‌شود. این گرایش با حرکت از مطالعات روانکاوان و منتقدان ادبی چون ژولیا کریستوا (6) (ر. ک: انسان‌شناسی و فرهنگ، پرونده‌ی «ژولیا کریستوا»)، روانکاوی را رویکردی غربی و مردانه و تحمیل شده به جهان تلقی می‌کند و بر تقابل ساختارهای روانی زنان و مردان به صورت ریشه‌ای تأکید دارد.
سرانجام می‌توان به چهره‌هایی جدیدتر با اندیشه‌هایی خاص نیز اشاره کرد، افرادی تأثیرگذار همچون فیلسوف امریکایی جودیت باتلر (7) (1990) و مفهوم معروف «خلاف جریان کوییر» (8) که بر فراتر رفتن کنونی در حوزه روابط بین جنسیتی از اشکال متعارف و رسیدن به اشکال مبهم، نامتعارف و متنوعی از این روابط، به مثابه واقعیت‌هایی هویت دهنده به گروه‌های اجتماعی معاصر در برخی از کشورها سخن می‌گوید. دنا هاراوی (9) با کتاب معروف خود مانیفست سایبرگ (هاراوی، 1384) (که به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است)، از حرکت در جهان معاصر به سوی ایجاد (شاید در چشم‌اندازی نه چندان تصورناپذیر) هویت‌های «ترکیبی» انسان / ماشین، با هویت‌های جنسی مبهم یا ترکیبی و یا با انعطاف‌هایی زیاد، سخن می‌گوید.
آنچه در این میان تأمل برانگیز می‌نماید، این است که با وجود اشکال «حاشیه» ای که تعداد آنها هر روز بیشتر می‌شود، ما ظاهراً به صورت دائم در حال مشاهده بازگشت به اشکال «متن» یا «متعارف» هستیم. این امر در ساختارهای خویشاوندی، مثلاً از اشکال ازدواج و خانواده گرفته تا توزیع جغرافیایی روابط اجتماعی، باورهای متافیزیکی و معنویت‌گرایی‌های جدید مشاهده می‌شوند. اکنون پرسش این است که آیا چنین «بازگشتی» به «متن»، به همان صورت که خود مطرح می‌کنند، واقعیت دارد یا یک شکل جدید و پسامدرن ایدئولوژیک، یک برساخته رسانه‌ای، دست کاری شده، دست کاری کننده و خود دست کاری کننده در کنشگران اجتماعی و گروه‌های اجتماعی است؟ دیگر آنکه در چنین اشکالی از گذار مجدد به «متن»، نقش‌ هژمونی‌های قدرت و نظم دهنده یا آنچه پیر بوردیو ساختارهای ساختارمند و ساختار دهنده می‌نامد و وظیفه آنها حفظ جامعه‌بودگی است، کجاست و چگونه باید آنها را تحلیل کرد؟

پی‌نوشت‌ها:

1. Leila Abu-Lughod.
2. S. Baron-Cohen.
3. S. B. Hrdy.
4. differencialiste.
5. french feminism.
6. Julia Kristeva.
7. Judith Buttler.
8. queer.
9. Donna Haraway.

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛ (1394)، صد و یک پرسش از فرهنگ، تهران: انتشارات تیسا، چاپ یکم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط