قرآن از نظر انديشمندان
قران از منظر انديشمندان اسلامي
و اگر مسلمانان جهان به انگيزه انبيا عليه السلام که عصاره آن در آخرين کتاب انسان ساز ،قرآن کريم اين کتاب هدايت که ازمبدأ نور«الله نور السماوات و الارض»به مشکات قلب نوراني خاتم الرسل صل الله عليه و آله تابش نمود تا قلوب انسان ها را از حجاب هاي ظلمات برهاند و عالم را نور علي نور کند ،پي برند و به اقيانوس نور متصل شوند ،هرگز در اسارت شيطان و شيطان زادگان در نمي آيند و براي چند روز مسند توهمي و رياست هاي خيالي ،داغ ننگ و ذلت را بر جبين خويش نمي پذيرند و براي تقرّب به شيطان و شيطان بزرگ و طرح اسارت بارکمپ ديويد و اشتباه آن به جست و خيز بر نمي خاستند .هان اي قطره هاي جدا از اقيانوس قرآن و اسلام ،به خود آييد و به اين اقيانوس الهي متصل شويد و به اين نور مطلق استتاره کنيد تا چشم طمع جهان خواران از شما ببرد و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود وبه زندگاني شرافتمندانه و ارزشهاي انساني برسيد.(1)
آيت الله خامنه اي درباره انس با قرآن مي گويد:
اگر با قرآن انس پيدا کنيد،مي بينيد که دل و جان شما نوراني مي شود ،بسياري از ظلمات و ابهام ها در قلب و روح انسان به برکت قرآن زدوده مي شود به برکت قرآن است که از ظلمات اوهام ،اشتباهات و خطاها به نور هدايت راه مي يابد .قرآن کتاب معرفت است.
آهنگ هاي قرآن يک هنر اسلامي،يک موسيقي کامل است.انس با قرآن يعني قرآن راخواندن ومفاهيم قرآني تدبّرکردن وآنها را فهميدن است .جوانان ونوجوانان عزيز بايد روزبه روز رابطه وانس خود را با قرآن مجيد بيشتر کنند وخانواده ها عطر قرآن رادر خانه بيفشانند.مرد م بايد قرآن را بخوانند ؛بفهمند وبه آن عمل کنند.(2)
مدينه فاضله انساني وصراط مستقيم بشري،قرآن مجيد است؛گرامي دستور مقدسي که نتيجه شرافت کل اديان به حق عالم وبرهان قاطع خاتميت مطلق دين تا پايان جهان وضامن سعادت دارين وفوزنشأتين است.آه!آه!چسان فوايد امروز آن از فرط جهل وغفلت درامور ذيل است؛ تلاوت بالاي قبور درشب هاي جمعه،مشغوليت صائمين ؛زباله مساجد؛کفاره گناه؛بازيچه مکتب؛چشم نظرقرباني، قسم دورغ،مايه گدايي،زينت قنداق،...وسرمايه کتاب فروشي ها.
وا اسفا!فقط يک سوره والعصر که سه آيه بيش نيست،اساس نهضت يک دسته اصحاب صفه گرديد که از فيض همين مختصر سوره ميمون ،شرک زار
بت خانه مکه را از قبل از هجرت ،آستان وحدت و يزدان خانه بطحا نمودند .آه!وا اسفا!اين کتاب مقدس آسماني ،اين گرامي تصنيف حضرت سبحاني ،اين مايه کل السعادات انساني از ديوان سعدي و حافظ و مثنوي امروزه کم تر محل اعتنا ومورد اهتمام است.
در هرمجمعي که يکي از منسوجات شعري خوانده شود ،نفس ها از ته کشيده ،چشم ها ،گوش ها،دهن ها براي او باز مانده و چه اندازه مواعظ و معاني عرشي و فرشي از او استفاده کنند و بر عکس قرآن که هرگز در هيچ جا با قيل و قال و فکر کار کني مزاحم نخواهد بود.
«وان الله لا يغير ما يقوم حتي يغيروا ما بانفسهم »و چه نفوس خودمان را از اطاعت مقدّسات است برگردانيم ،تو هم سعادت و شرافت ما را به ذلت و نکبت تبديل فرمودي .برشما باد بزرگ ترين ذکر خدا و استوارترين برهان او (قرآن)؛زيرا که آن نور تابنده خداست.آن نوري که به وسيله آن انسان از تاريکي خاطرات سوئ بيرون آمده و از ظلمت وسواس ها رها مي گردد و همانا چراغ نجات است.هر که بدان هدايت شده ،نجات يافت و هرکس از آن تخلف ورزيد ،تباه شد.هر که در آن سلوک ورزد ،هدايت گردد و هر که از آن بيرون افتد ،گمراه شود.(3)
انديشمندان غربي
ما در ابتدا به علت وسوسه کشيشان و مخالفت آنها،از قرآن روي گردان بوديم،ولي طولي نکشيد که اين کتاب توجه مارا به خود جلب نمود و ما را دچار
حيرت سخت تا آن جا که در برابر اصول و قوانين علمي و بزرگ آن سر تسليم فرود آورديم .اين کتاب در مطابقه الفاظ با معاني آن،عظمت امتيازاتش آشکار مي گردد،شأن و علو و برتري آن بيشتر جلوه گر مي شود.من معتقدم که اين کتاب به زودي اثر نجات بخش و عميق خود را در سراسر گيتي به جاي گذارده و بالاخره جهان مدار خواهد شد.(4)
ژول لابوم خاور شناس فرانسوي مي نويسد:«تعليمات ومواعظ قرآن تنها براي سران قوم عرب نبوده است.»نام برده درمقدمه فهرست قرآن مي نويسد:«مردم ازهرنژاد وملتي که هستند،منصفانه بايد موقعيت بشريت را ازنظرعلمي،قبل ازاسلام مورد مطالعه قرار دهند تا اعتراف کنند که علم و دانش خود را از قرآن،که درياي دانش بود ،گرفته واز آن نهرهايي ساختند.قرآن براي هميشه زنده است وهرکس از مردم جهان به قدر درک واستعداد خود از آن بهره بر مي دارند».
دکتر گوستاولوبون مستشرق فرانسوي و وزير فرهنگ وقت آن کشور در کتاب تمدن اسلام و غرب،مي نويسد «مکتب اخلاق قرآن عالي ترين روش فضايل اخلاقي است.قرآن مردم را به صدقه واحسان وپيوست با خويشاوندان و دادن حقوق مستحقان ومراعات بيوه زنان و درماندگان واهتمام درامر آنها دعوت کرده و اين ترتيب وآداب به مراتب بالاتر از انجيل وآداب آن است.»
تولستوي انديشمند ونويسنده مشهور روسي در کتابي به نام «حکم محمد»چنين مي گويد:«هرکس بخواهد سادگي و بي پيرايه بودن اسلام را در مبناي حقايق روشن آشکار صادر واحکام آسان وساده براي عموم بيان شده است.در اين کتاب آيات فراواني است که به خوبي بر مقام عالي دين اسلام وپاکي روح آورنده آن گواهي مي دهد ».(5)
بلرخاور شناس معروف مي نويسد :«لغت قرآن ،فصيح ترين لغات عرب واسلوب بلاغت آن طوري است که افکار را به سوي خود جذب مي کند.قرآن داراي مواعظي است آشکار و به زودي براي هميشه بي معارض خواهد بود.هر کس که از اين کتاب به خوبي پيروي کند،زندگي آرام وگوارايي خواهد داشت.(6)
قرآن و توجه به حيثيت رواني انسان:
مي توانيم به کمک حقايقي که درقرآن درباره انسان وصفات وحالات رواني او آمده است.انگيزه هاي اصلي رفتاراو و عواملي را که در تکامل شخصيت وايجاد بهداشت رواني او تأثير به سزايي دارند،بشناسيم ؛واين مي تواند هموار کننده راه گونه اي از«روانشناسي»باشد که نتايج و حقايق آن با حقايق برگرفته از قرآن هماهنگي داشته باشد.(7)زيرا باورما اين است که آفريدگار به طبيعت واسرار آفرينش مخلوق خود داناتراست :«الا يعلم من خلق وهو الطيف الخبير»(ملک :14)
سيره علماي ديني در انس با قرآن
نوشته اند شيخ مفيد شب ها اندکي مي خوابيد و بيشتر به نماز و مطالعه و يا تلاوت قرآن مجيد مي پرداخت .(8)
محدث قمي مي نويسد:«ميرداماد قرآن مجيد را بسيار تلاوت مي نمود ،به طوري که يکي از افراد مورد اعتماد براي من نقل مي کرد که هر شب ،پانزده جزئ قرآن را مي خواند».(9)
عباداتي که شيخ انصاري از سن بلوغ تا آخر عمر ،بر آن مداومت مي کرد ،گذشته از فرايض ،قرائت يک جزئ قرآن ،به جا آوردن هر روزه نماز جعفر طيار ،زيارت جامعه و عاشورا بود.ر.ک:رضا مختاري ،سيماي فرزانگان.
علامه طباطبايي نيز شب هاي ماه رمضان را تا صبح بيدار بود .مقداري مطالعه مي کرد و بعد به دعا و قرائت قرآن ،نماز و ذکر مي پرداخت.(10)
اقبال لاهوري که در اواخر زندگي اش دچار ضعف و بيماري چشم شده بود،از مطالعه ناتوان و تنها مونس اش قرآن بود.او با همان اندک بينايي اش و با لذتي سرشار از ايمان آيات قرآن را تلاوت مي کرد و مي گفت :پدرم به من توصيه کرده است که فرزندم!هر گاه قرآن مي خواني ،چنان بخوان که گويي خداوند آن را بر تو نازل کرده است.(11)
امام خميني رحمه الله نيز با قرآن انس بسيار داشت .در شبانه روز به ويژه هنگام نماز شب ،به تلاوت قرآن مي پرداخت و در هر فرصتي که به دست مي آورد مشغول تلاوت قرآن مي شد.يکي از بستگان نزديک امام در اين زمينه نقل مي کند:«يک دفعه که با ايشان در نجف بوديم ،چشمشان ناراحت بود.دکتر بعد از معاينه چشمشان ،گفت:شما بايد چند روزي قرآن نخوانيد و به چشمتان استراحت بدهيد.امام خنديد و گفتند :دکتر!من چشمم را براي قرآن خواندن مي خواهم .چه فايده اي دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم ؟شما کاري کنيد که من بتوانم قرآن بخوانم.(12)
آيت الله توسلي از نزديکان امام،در زمينه قرائت مداوم و روزانه قرآن به وسيله ايشان مي گويد :«امام با همه اشتغالاتي که داشتند ،به انجام مستحبات به ويژه خواندن قرآن ،دعا ونماز اول وقت اهميت مي دادند .امام هر روز ،سه تا
پنج مرتبه قرآن مي خواندند ،در ماه مبارک رمضان ،سه بار قرآن را ختم مي کردند.(13)
با مروري بر سيره عالمان ديني پي مي بريم که آنها نه تنها به آداب ظاهري انس با قرآن بها مي دادند ،بلکه در سيره علمي و عملي خود نيز آيات قرآن را سرمشق قرار مي دادند .
تأثير انس با قرآن در رشد و تکامل فرهيختگان
سيّد رضي يکي از فرهيختگان است که در دوران جواني به تفسير و توضيح آيات الهي روي آورد .عشق و علاقه او به قرآن از همان دوران کودکي که هر صبح به نواي دل نشين قرائت پدر و مادر گوش مي سپرد،آغاز شد.پس از فزاگيري قرآن مجيد انس دائمي و رابطه هميشگي با قرآن برقرار کرد.او همواره با زمزمه کلام روح بخش قرآن ،آيينه دل را از
غبار مي زدود ،اين انس به آن جا انجاميد که او به علوم مختلف قرآني پرداخت و در مدت کوتاهي به آنها احاطه پيدا کرد.بدين جهت تأليف هاي گران بهايي از او به جاي مانده است که از آن جمله مي توان به مجموعه نهج البلاغه اشاره کرد.
سيّد رضي داراي زندگي ساده و زاهدانه اي هم چون اجداد مطهرش بود.او آراسته به فضايل و کمالات اخلاقي و داراي همتي بلند و عزّت نفس و آزادگي بود،که تمامي اين ويژگي ها بيانگر اثر پذيري اين مرد بزرگ از تعاليم قرآن مجيد است.
پي نوشت :
1-صحيفه نور ،ج17،ص30.
2-مجموعه حديث ولايت ،دفتر پژوهش هاي فرهنگي ،ص12.
3-محمد جواد صاحبي ،سيد جمال الدين اسد آبادي ،صص 54و55.
4-ابوعبدالله زنجاني ،کتاب تاريخ قرآن ،ص159؛قرآن و کتاب هاي آسماني ديگر-عبدالکريم هاشمي نژاد -ص236.
5-قرآن وکتاب هاي آسماني ديگر ،ص239.
6-همان ص241.
7-نک:محمد عثمان نجاتي،قرآن وروانشناسي،ص26،مؤسسه چاپ وانتشارات آستان قدس رضوي ،چاپ اول.
8-ر.ک:رضا مختاري ،سيماي فرزانگان.
9-ر.ک:رضا مختاري ،سيماي فرزانگان.
10-ر.ک:رضا مختاري ،سيماي فرزانگان.
11-زير نويس=اوصاف پارسايان ،ص183.
12-پابه پاي آفتاب ،ص181.
13-همان،ص285.
14-ريحانه الادب ،ج7،ص582.
/خ