برنامه‌های کاهش زیان اثرات اعتیاد

در دورۀ ابتدایی بررسی مبارزه با اعتیاد، به علت غلبۀ نگرش جرم‌انگاری به اعتیاد، برنامه‌های کاهش زیان نه تنها جایی نداشت، بلکه عملی در جهت خلاف اهداف مبارزه با اعتیاد تلقی می‌شد.
دوشنبه، 19 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برنامه‌های کاهش زیان اثرات اعتیاد
یکی از برنامه‌های مبارزه با اعتیاد کاهش زیان‌های حاصل از این مشکل است
 
چکیده
در دورۀ ابتدایی بررسی مبارزه با اعتیاد، به علت غلبۀ نگرش جرم‌انگاری به اعتیاد، برنامه‌های کاهش زیان نه تنها جایی نداشت، بلکه عملی در جهت خلاف اهداف مبارزه با اعتیاد تلقی می‌شد. اما در عین حال در خصوص کاهش عوارض و آثار سوء اعتیاد برای شخص معتاد یا خانوادۀ وی، اقدامات حمایتی محدودی صورت گرفت.

تعداد کلمات 1707/ تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
برنامه‌های کاهش زیان اثرات اعتیاد
کاهش زیان عبارت است از سیاست یا برنامه‌ای که در جهت کاهش عوارض منفی بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی مصرف مواد طرح‌ریزی شده باشد، هر چند فرد مصرف‌‌کننده به مصرف خود ادامه دهد (وزیریان، 156:1382). بدیهی است در دورۀ مورد بررسی (1358 ـ 1359)، هنوز حتی در حوزه‌های علمی نیز بحث کاهش زیان به طور جدی مطرح نبود و در واقع اقداماتی که تحت این عنوان اشاره شده است، هرگز به معنای وجود رویکرد کاهش زیان که امروزه وارد ادبیات علمی اعتیاد شده، نیست. در دورۀ مورد بررسی، به علت غلبۀ نگرش جرم‌انگاری به اعتیاد، برنامه‌های کاهش زیان نه تنها جایی نداشت، بلکه عملی در جهت خلاف اهداف مبارزه با اعتیاد تلقی می‌شد. اما در عین حال در خصوص کاهش عوارض و آثار سوء اعتیاد برای شخص معتاد یا خانوادۀ وی، اقدامات حمایتی محدودی صورت گرفت؛ مثلاً بر حرفه‌آموزی معتادان زندانی در اردوگاه‌های بازپروری تأکید می‌شد تا آن‌ها بعد از آزادی بتوانند زندگی شخصی خود را اداره کنند (روزنامۀ اطلاعات، 3/9/1359). مسئول ستاد هماهنگی مبارزه با اعتیاد در آن دوره اعلام کرد که یکی از کارهای این ستاد، پرداخت مستمری به خانواده‌های زندانیان است که تا آن زمان بالغ بر 1 میلیون ریال به این خانواده‌ها کمک شده بود (روزنامۀ اطلاعات، 3/10/1359). در هر حال به علت محدودیت زمان، و فضای ملتهب و انقلابی آن دوره، و سرعت تحولات سیاسی ـ اجتماعی بعدی و فقدان دانش کافی در این زمینه، برنامه‌های کاهش زیان در فضای ذهنی و عملی مدیران مسئول در امر مبارزه با اعتیاد جایی نداشت. به علاوه، با اتمام مهلت شش‌ماهۀ درمان، زمینۀ پرداختن به این مسئله در سطح اجتماعی کاملاً از بین رفت.
 

روابط بین‌الملل

به اعتقاد مدیران مبارزه با اعتیاد در سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب، اعتیاد مصیبتی بود از سوی بیگانگان برای به انحطاط کشاندن جامعه و تخدیر افکار مردم؛ به‌خصوص جوانان. بر این اساس، مدیریت اعتیاد مثل مدیریت سیاسی کشور اعتقاد داشت باید درها را بست و ارتباطات را قطع کرد، زیرا هر بیگانه‌ای در ذهن خود توطئه‌ای می‌پروراند. در این دوره، نه تنها همکاری بین‌المللی وجود نداشت، بلکه دولت‌مردان انقلاب معتقد به دور شدن از جامعۀ بین‌الملل بودند. طبیعی است که این نگرش زمینه‌ای برای همکاری‌های بین‌المللی باقی نمی‌گذاشت. افزون بر این، معمولاً وقتی در جامعه‌ای انقلاب رخ می‌دهد، نیروهایی که به قدرت می‌رسند، برای این که اوضاع را تثبیت کنند و تنش‌ها و لرزش‌های انقلاب را فرونشانند و جامعه را به حداقلی از ثبات و آرامش برسانند، تا مدتی درها را به روی قدرت‌های خارجی و بیگانگان می‌بندند. در این دوره نیز نگاه به بیرون عمدتاً بدبینانه و محتاطانه بود. نتیجه این که، مجموع فضای سیاسی ـ اجتماعی پس از انقلاب و سیاست کلان مدیریت کشور، خصوصاً رهبران جامعه، زمینه‌ای برای همکاری‌های بین‌المللی فراهم نمی‌آورد. این وضعیت طبعاً دربارۀ مبارزه با مواد مخدر نیز صدق می‌کرد.
 

پژوهش و نشر

فضای انقلابی و تحولات سریع سیاسی ـ اجتماعی پس از انقلاب از یکسو و تعطیلی دانشگاه‌ها و مراکز علمی و تحقیقاتی از سوی دیگر، مجالی به فعالیت‌های پژوهشی جدی نمی‌داد، به طوری که در این زمینه به استثنای چند آمار و یکی دو مصاحبه در زمینۀ علل گرایش به اعتیاد، مطالب دیگری یافت نمی‌شود. در این دوره، اغلب اظهارات دربارۀ علل و عوامل اعتیاد بیش از آنکه متأثر از یافته‌های علمی باشد، تحت ‌تأثیر گرایش‌های سیاسی و ایدئولوژیک انقلاب بود. به عنوان نمونه آیت‌الله خلخالی یکی از علل اعتیاد جوانان را نداشتن تفریحات و فرهنگ سالم می‌دانست و می‌گفت: «علت دیگر آن نبودن بینش سالم است، بینش صحیح در بین جوان‌ها. یک مطلبی که در این‌جا می‌خواهم بگویم این است که پدران این جوان‌ها که معتادند، نوعاً بازنشستۀ بنیاد پهلوی هستند و خودشان لاابالی یا در ادارات دزد بودند، لذا فرزندان این افراد به دنبال هروئین کشیده می‌شوند و هروئین‌کش بودند» (روزنامۀ بامداد، 20/4/1359). از جمله فعالیت‌هایی که باعث افزایش دانش در زمینۀ اعتیاد گردید، ارائۀ آمار بود؛ به عنوان مثال، اعلام شد تعداد معتادان غیررسمی 800/000 تا 1/000/000 نفر است و معتادان رسمی نیز بالغ بر 170/000 نفر هستند. هم‌چنین آمار کودکان زیر 6 سال که برای ترک در بیمارستان بستری شده‌اند، بالغ بر 2155 نفر است (روزنامۀ اطلاعات، 15/6/1359؛ روزنامۀ میزان، 21/8/1359؛ روزنامۀ اطلاعات، 10/10/1359). در این دوره، به استثنای برخی اقدامات فردی و پراکنده، فعالیت‌های پژوهشی برنامه‌ریزی‌شده‌ای در کلیۀ زمینه‌ها از جمله اعتیاد مشاهده نمی‌شود. به هرحال در شرایطی که مدیریت مبارزه با اعتیاد ریشه‌های معضل اعتیاد را نه در درون جامعه، بلکه در بیرون جامعه می‌جست و آن را توطئۀ دشمنان تلقی می‌کرد، جایی برای پژوهش باقی نمی‌ماند. چنین تصور می‌شد که قطع ارتباط با بیرون و بستن دروازه‌های جامعه و نگاهبانی هوشیارانه، مانع بروز این مشکل می‌شود. فضای اجتماعی پس از انقلاب نیز با چنین نگرشی هم‌خوانی داشت. به‌رغم چنین فضایی، به هرحال فعالیت‌هایی مشاهده می‌شود که پراکنده و سازمان‌نیافته یا حتی مستقل از مدیریت اعتیاد و به صورت خودجوش است. در این دوره، مجموعاً 145 سند آموزشی و پژوهشی شامل 19 کتاب، 95 مقاله، 10 جزوه و 21 گزارش طرح پژوهشی (پایان‌نامۀ دانشگاهی) منتشر شد؛ یعنی به ازای هر سال به طور متوسط 5/72 سند که در مقایسه با دو سال قبل، یعنی سال‌های 1356 ـ 1357، از رشد نسبی برخوردار بوده است. در فاصلۀ سال‌های 1356 ـ 1357 تعداد 123 سند، یعنی به طور متوسط سالی 5/61 سند منتشر شده است. شاید این موضوع تا حدی به فضای آزاد و دموکراتیک پس از پیروزی انقلاب و هم‌چنین رویکرد انتقادی نسبت به شیوع اعتیاد (به عنوان یکی از آثار سیاست‌ها و برنامه‌های رژیم پیشین) مرتبط باشد. در ادامه، به ارزیابی اسناد این دوره پرداخته می‌شود.
 

بیشتر بخوانید: استراتژی‌های پیشگیری از اعتیاد

 

ارزیابی کلان نشر در دورۀ اول مدیریت اعتیاد

از مجموع اسناد منتشر شده، ناشر دو سند نامشخص است، اما از 143 سند دیگر، 70 سند (49 درصد) را ناشران خصوصی، 21 سند (14/7 درصد) را ناشران دولتی و 52 سند (36/4 درصد) را نویسندگان اسناد به چاپ رسانده‌اند.[1] بیش‌تر این اسناد (127 مورد یا 88/2 درصد) در تهران و فقط 17 مورد (11/8 درصد) در دیگر شهرها عرضه شدند که این موضوع عمدتاً به دلیل تجمع امکانات و مراکز انتشاراتی، آموزشی و پژوهشی در تهران است. ارزیابی محتوایی مطالب منتشر‌شده در دورۀ اول نشان می‌دهد که به جز هشت سند که تعیین ارزش آن بر اساس اطلاعات موجود امکان‌پذیر نبود، 67 مورد (49/6 درصد) مطالب علمی، 66 مورد (48/9 درصد) ژورنالیستی و دو مورد (1/5 درصد) مصاحبه بوده‌اند. گرایش قابل توجه به انتشار مطالب علمی در این دوره با توجه به شرایط خاص سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن، سال‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. از این گذشته، از 145 سند مورد بحث، 135 مورد (93/1 درصد) تألیفی و تنها 10 مورد (6/9 درصد) ترجمه بوده‌اند. از مجموع اسناد مورد بحث 69 مورد (48/3 درصد) عمدتاً در آموزش و پرورش و 70 مورد (49 درصد) در اطلاع‌رسانی عمومی کاربرد داشته‌اند. از مجموع 135 مطلب که بر اساس اطلاعات در دسترس، تشخیص موضوع کلی آن‌ها امکان‌پذیر بود؛ اکثر آن‌ها، یعنی 111 مورد (82/2 درصد) به کاهش تقاضا اختصاص داشتند و تنها 20 مورد (14/8 درصد) به کاهش عرضه مربوط بودند. چهار مورد از مطالب نیز به هردو حوزۀ کاهش عرضه و تقاضا تعلق داشتند. ادبیات حاکم بر متون و مطالب مرتبط با اعتیاد و سوءمصرف مواد طی دو دهۀ اخیر دست‌خوش تغییرات قابل توجهی شده‌اند. بدین ترتیب که اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مثل سوء مصرف[2] و وابستگی[3] به تدریج در کنار اصطلاح رایج اعتیاد قرار گرفته‌اند. کلیدواژۀ اصلی مطالب منتشر‌شده در دورۀ اول مدیریت اعتیاد، عمدتاً «اعتیاد و معتاد» بوده است. از 137 مورد که کلیدواژۀ اصلی آن‌ها تشخیص داده شده است، 74/5 درصد نیز از واژه‌های «اعتیاد و معتاد» استفاده کرده‌اند. پس از آن 16/1 درصد نیز از کلیدواژۀ «سوءمصرف مواد» و 8 درصد نیز از کلیدواژۀ «وابستگی به مواد» سود جسته‌اند. در 1/5 درصد موارد نیز از دیگر کلیدواژه‌ها استفاده شده است. پژوهش‌گران و نویسندگان در تدوین و انتشار مطالب دربارۀ اعتیاد و معتاد علاوه بر حساسیت‌های علمی و پژوهشی، تحت تأثیر الگوی اعتیاد نیز قرار دارند. در این زمینه نوع مادۀ مورد بحث در مطالب منتشر‌شده از اهمیت زیادی برخوردار است. در جدول 3 فراوانی مادۀ مصرفی مورد تأکید در مطالب منتشر‌شده در دورۀ اول مدیریت اعتیاد نشان داده شده است. از آن‌جا که اعتیاد موضوعی چندرشته‌ای و محل تلاقی حوزه‌های مختلف علمی است، مطالب منتشر‌شده در دورۀ اول مدیریت اعتیاد، موضوعاتی با گرایش‌های مختلف علمی بودند. در جدول 4 توزیع فراوانی حوزۀ علمی مطالب منتشر شده در فاصلۀ سال‌های 1358 ـ 1359 نشان داده شده است.
جدول 3. توزیع فراوانی نوع مادۀ مصرفی مورد بحث در مطالب منتشر‌شده در زمینۀ اعتیاد در دوره اول مدیریت اعتیاد (1358 ـ 1359).

 
نوع ماده فراوانی درصد
تریاک 11 7/6
هروئین 1 0/7
حشیش 4 2/8
سیگار و توتون 27 18/6
الکل 12 8/3
کلیه مواد 79 54/5
سایر موارد 11 7/6
جمع 145 100/0
 
جدول 4. توزیع فراوانی حوزۀ علمی مطالب منتشر‌شده در زمینۀ اعتیاد و سوء مصرف مواد در دورۀ اول مدیریت اعتیاد (1358 ـ 1359).

 
حوزه علمی فراوانی درصد
پزشکی 47 36/2
جامعه‌شناسی 39 30
روان‌شناسی 9 6/9
فارماکولوژی 21 16/2
تاریخ 3 2/3
کشاورزی 7 5/4
حقوق و سیاست 4 3/1
جمع 130 100/0
 
از مجموع 145 مطلب منتشر‌شده در دورۀ اول مدیریت اعتیاد، 121 مورد از آن‌ها، گروه‌های هدف مشخصی را مخاطب قرار داده بودند. مطابق ارزیابی‌های به‌عمل‌آمده، مخاطب بخش قابل توجهی از مطالب (43 درصد) معتادان بودند. در مراحل بعدی، 27/3 درصد از مطالب، کل جامع، 9/9 درصد زنان و دختران، و 9/1 درصد افراد سیگاری؛ و مشابه همین نسبت جوانان و نوجوانان را به عنوان گروه‌های هدف خود برگزیده بودند، و تنها یکی از مطالب به روستاییان و یک مطلب نیز به خانواده‌ها اختصاص یافته بود. بر اساس اطلاعات در دسترس، کشور یا منطقۀ مورد بررسی 111 مطلب منتشر‌شده در دورۀ اول مدیریت اعتیاد، تشخیص داده شدند. مطابق انتظار 104 مورد (93/7 درصد) از مطالب مذکور به ایران اختصاص داشت. در سه مورد (2/7 درصد) همۀ کشورها را مدنظر قرار گرفته بودند. پس از آن دو مورد به اروپا و آمریکا، یک مورد به منطقۀ هلال طلایی و یک مورد نیز به آسیای میانه تعلق داشت.


پی نوشت:
[1] . لازم به ذکر است که ناشران پایان‌نامه‌ها، نویسندگان آن‌ها قلمداد شده‌اند.
[2] . abuse
[3] . dependency
منبع: کتاب اعتیاد در ایران، نوشته سعید مدنی قهفرخی، انتشارات ثالث، تهران، 1390.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط