زن و مشاركت سياسى (1)

يكى از مسايل مهمى كه در زمان حاضر داراى اهميتى بيش از پيش شده است, مسإله حقوق زن و بررسى جنبه هاى مختلف فعاليتهاى او خصوصا در زمينه امور اجتماعى و سياسى مى باشد. هر از چند گاهى شاهد مقاله اى در خصوص يكى از موضوعات مربوط به حقوق زن در مطبوعات هستيم و اين علاوه بر كتب متعددى است كه بعد از پيروزى انقلاب
سه‌شنبه، 27 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زن و مشاركت سياسى (1)
زن و مشاركت سياسى (1)
زن و مشاركت سياسى (1)

نویسنده : محمد جواد ارسطا



اشاره :

يكى از مسايل مهمى كه در زمان حاضر داراى اهميتى بيش از پيش شده است, مسإله حقوق زن و بررسى جنبه هاى مختلف فعاليتهاى او خصوصا در زمينه امور اجتماعى و سياسى مى باشد.
هر از چند گاهى شاهد مقاله اى در خصوص يكى از موضوعات مربوط به حقوق زن در مطبوعات هستيم و اين علاوه بر كتب متعددى است كه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران در اين زمينه نوشته شده است.
وجود چنين فضايى را بايد ارج نهاد لكن به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه متإسفانه كم نيستند مقالات ونوشته هايى كه در قالب عباراتى طولانى و كم فايده و با بيانى شعارى و به دور از استدلال به تكرار مكررات پرداخته اند و بعضا چيزى جز ابهام بر مسإله نيفزوده اند.
ويژگى مسايل مربوط به زنان و اهميت روز افزون آن در جامعه امروز ايران ايجاب مى كند كه به دور از حب و بغضها و افراط و تفريطها در چارچوب موازين پذيرفته شده اسلام به تبيين جهات مختلف حقوق زن از ديدگاه اسلام پرداخته شود و از كلى گويى هاى بى حاصل و شعارهاى احساسى و افراطهاى روشنفكرگونه و تفريطهاى مقدس مآبانه پرهيز گردد.
نگارنده در اين مقاله كوشيده است يكى از مهمترين مسايل مربوط به حقوق زن را كه در فضاى موجود فرهنگى كشور نيز بسيار مطرح مى باشد يعنى مسإله زن مسلمان و مشاركت سياسى را از جهات گوناگون مورد بررسى قرار دهد.
از آنجا كه مخاطبان چنين مقالاتى گروهى خاص از فرهيختگان و دانش پژوهان مى باشند, انتظار نگارنده آن است كه با دقت خاص خود به استدلالها نگريسته و وى را از ديدگاههاى نقادانه خود بهره مند سازند.

زن مسلمان و مشاركت سياسى

براى يك بررسى نسبتا جامع در اين زمينه, چند مقوله بايد مطرح گردد:
1 ـ اصل جواز مشاركت سياسى و فعاليت زنان در اين زمينه از ديدگاه شرع مقدس اسلام ;
2 ـ حدود و نحوه مشاركت سياسى زنان در جامعه اسلامى ;
3 ـ بررسى بعضى از مهمترين مصاديق اين مشاركت كه عبارتند از:
الف ـ ولايت و رهبرى (تصدى مقام رهبرى از سوى زنان) ;
ب ـ قضاوت (تصدى مشاغل قضايى از سوى زنان) ;
ج ـ وكالت سياسى يا نمايندگى در مجلس شوراى اسلامى .
سعى نگارنده بر آن است كه بطور اجمالى محورهاى سه گانه فوق را مورد بحث و بررسى قرار دهد.

1 ـ اصل جواز مشاركت سياسى براى زنان و ادله آن

در اين زمينه مى توان به ادله اى از كتاب و سنت استناد نمود كه به برخى از آنها اشاره مى شود:

الف ـ عهده دار بودن مسووليت امر به معروف و نهى از منكر

توضيح اينكه مسووليت مزبور به صراحت بر عهده مردان و زنان مسلمان قرار داده شده است . چه اين كه خداوند متعال در آيه 71 سوره توبه, اين مقدار از ولايت را براى مردان و زنان مسلمان نسبت به يكديگر ثابت دانسته كه به امر به معروف و نهى از منكر يكديگر بپردازند: ((والمومنون و المومنات بعضهم اوليإ بعض يإمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر)) واضح است كه يكى از مصاديق معروف و منكر, امور سياسى هستند يعنى معروف و منكر سياسى. بنابر اين هر زن و مرد مسلمانى مى تواند برادر و خواهر دينى خود را به انجام معروف سياسى امر كند و از ارتكاب منكر سياسى نهى نمايد.ناگفته پيداست كه تشخيص معروف و منكر در زمينه مسائل سياسى نيز همچون ديگر مسائل بر اساس موازين اسلامى بايد صورت گيرد.

ب ـ حديث شريف پيامبر اكرم (ص) كه فرمود: ((من اصبح و امسى و لم يهتم بامور المسلمين فليس منهم))(1) كسى كه صبح و شام كند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد, از آنان نيست.

امور مسلمانان, بدون شك شامل امور سياسى آنان نيز مى شود. همچنين حديث پيامبر(ص) اطلاق دارد و زنان را هم در برمى گيرد چه اينكه فرمود ((من اصبح و امسى)) (كسى كه صبح و شام كند) و نفرمود مردى كه صبح و شام نمايد. بنابر اين نه تنها زن و مرد مسلمان مى توانند نسبت به امور سياسى يكديگر توجه و اهتمام داشته باشند بلكه بر آنان لازم است كه چنين باشند زيرا در غير اين صورت از زمره مسلمانان محسوب نخواهند شد.

ج ـ سيره معصومين (ع) و يا روش ديگر مسلمانان كه مورد تقرير معصومين(ع) قرار گرفته است.

از قسم نخست مى توان به فعاليت سياسى حضرت زهرا(س) در احقاق حقوق پايمال شده همسر بزرگوارش على (ع) اشاره نمود كه چگونه بعد از ارتحال پيامبر اكرم (ص) با على (ع) شبها به خانه انصار و مجاهدين رفته, آنان را بر حقايقى كه خود شاهد آن بودند (در مورد تعيين امير المومنين (ع) به عنوان امام و خليفه بعد از پيامبر (ص) توسط خود آن حضرت در غديرخم و ديگر مقاطع تاريخى) گواه مى گرفتند و از آنان براى يارى حق و استقرار نظام عدل اسلامى, كمك مى طلبيدند.
همچنين مى توان به سيره حضرت زينب (س) اشاره نمود كه اگر چه تصريح به عصمت وى نشده ولى افعال او مورد تائيد امام معصوم (ع) قرار داشت و حامل ودايع امامت از سوى امام حسين (ع) و واسطه انتقال آنها به امام سجاد(ع) بود. همان كسى كه امام زين العابدين(ع) به صراحت در حقش فرمود: ((انت بحمدالله عالمه غير معلمه)) اى عمه, تو بحمدالله عالمى هستى كه در هيچ مكتبى زانو نزده اى و تعليم نديده اى يعنى علم تو از راه تعليم و تعلم بدست نيامده بلكه از فيوضات خداوند متعال بر قلبت مى باشد. تإثير برجسته و بسيار مهم حضرت زينب (س) در رساندن پيام واقعه كربلا بركسى پوشيده نيست. به راستى كه اگر او نبود و با خطبه هاى عالمانه و آتشين خود در مقابل يزيد و يزيديان نمى ايستاد و حقانيت راه حسين (ع) را بر مردم جاهل و غفلت زده آن زمان نمايان نمى نمود, كربلا در تاريخ به فراموشى سپرده مى شد و قيام اباعبدالله (ع) به ثمر نمى نشست. بدينگونه بود كه زينب عليهاالسلام يكى از بزرگترين نمونه هاى فعاليت سياسى زن مسلمان را به منصه ظهور گذاشت.
از ميان زنان متعددى كه در صدر اسلام به فعاليتهاى سياسى مى پرداختند, مى توان به سوده, زنى از پيروان راستين على (ع) اشاره نمود كه بنا به گفته خود روزى در عهد فرماندارى امير المومنين (ع) براى شكايت از كارگزار آن حضرت به نزد وى آمد در حالى كه اميرالمومنين (ع) مشغول نماز بود. چون متوجه حضور سوده شد نماز خود را سريعتر به پايان رسانيد و از او حاجتش را جويا شد. سوده عرضه داشت كه كارگزار شما بر ما ستم مى كند و وظايف خود را در قبال مردم به درستى انجام نمى دهد. اشك در چشمان على (ع) حلقه زد, رو به آسمان نمود و عرض كرد خدايا تو مى دانى كه من به او دستور ظلم و ستم نداده ام, سپس بى درنگ نامه اى نوشت و در آن به كارگزار خود دستور داد كه تا آمدن فرماندار بعدى كارها را بر عهده داشته باشد و پس از آمدن او, كارها را به وى بسپارد و خود راهى كوفه شود. امام (ع) نامه را مهر و موم نكرد و بدون تشريفات به دست سوده داد تا به كارگزار مزبور برساند.
چنانكه مى بينيم در اين قضيه, سوده كه زنى همچون ديگر زنان مسلمان است به نمايندگى از سوى گروهى از مردم, به مداخله در يكى از مهمترين امور سياسى كه عزل و نصب فرماندار يك منطقه است, مى پردازد و على (ع) نيز به او اعتراض نمى كند كه چرا تو چنين كارى را بر عهده گرفتى و آيا مردى پيدا نمى شد كه به جاى تو براى انجام اين كار اقدام كند; بلكه حضرت با تقرير خود بر كار سوده مهر تائيد مى زند و علاوه بر آن مسووليتى ديگر نيز بر دوشش مى گذارد يعنى مسووليت رساندن نامه خليفه بر حق مسلمين به كارگزار خطاكار با اين كه حضرت به راحتى مى توانست اين وظيفه را بر دوش مردى از مردانش بگذارد.
د ـ يكى ديگر از موارد سيره معصومين (ع) در اين زمينه, بيعت پيامبر اكرم (ص) با زنان انصار قبل از هجرت در عقبه دوم است و همچنين بيعت آن حضرت با زنان مسلمان در جريان صلح حديبيه.
در هيچ يك از اين دو مورد, پيامبر اكرم (ص) از بيعت با زنان خوددارى نكرد در حالى كه بدون شك خوددارى آن حضرت از بيعت با زنان در فضاى آن روز جامعه اسلامى عربستان (كه هنوز ريشه هاى افكار جاهليت و بى اعتنايى به زنان در آن ديده مى شد) با هيچ گونه عكس العمل منفى مواجه نمى شد. يعنى آن كه جو آن روزگار, حضرت را به چنين كارى وانمى داشت و معذلك پيامبر(ص) خود مايل به انجام اين كار بود.
نبايد فراموش كرد كه زمان صدر اسلام به گونه اى بود كه از جهات مختلف, عرصه را براى فعاليت سياسى زن محدود مى كرد. از يك سو مسإله نبوت و آمدن دين جديد از سوى خداوند در آن زمان بود, كه بسيارى از وقت و نيروى خود را صرف مقابله با دشمنان داخلى و خارجى نمود. به گونه اى كه تعداد غزوات را (جنگهايى كه پيامبر (ص) خود در آنها حضور داشته اند) 28 عدد و تعداد سرايا را در حدود 80 عدد ذكر كرده اند يعنى بطور متوسط در هر سال از سالهاى حضور مسلمين در مدينه ده جنگ (اعم از غزوه و سريه) بين مسلمانان و مشركان درمى گرفته است .
و از سوى ديگر زمينه افكار جاهلى اعراب در مورد زنان بود كه در ميان بسيارى از تازه مسلمانان, پا بر جا مانده بود,افكارى كه نه تنها به زن اجازه بسيارى از فعاليتهاى سياسى و اجتماعى را نمى داد بلكه اصولا به چشم يك انسان كامل به او نمى گريست و او را بيشتر يك شى مى دانست تا يك انسان.
با توجه به اين نكات, جواب اشكالى كه گاهى در اين زمينه مطرح مى گردد, دانسته مى شود. توضيح اين كه: گاهى گفته مى شود اگر واقعا از ديدگاه اسلام, فعاليت سياسى براى زنان جايز باشد, مى بايست پيامبر اكرم (ص) شخصى از بين زنان را براى تصدى چنين امورى مى گماشت و بدين وسيله با تفكر جاهلى موجود در آن زمان مبنى بر ممنوعيت فعاليت سياسى زنان, مبارزه مى كرد, همانطور كه حضرت (ص) براى از بين بردن يك تفكر جاهلى كه ازدواج يك مرد با همسر مطلقه پسر خوانده اش را جايز نمى دانستند, خود با زينب كه همسر زيد پسر خوانده آن حضرت بود پس از آن كه از شوهرش طلاق گرفت ,ازدواج نمود,ازدواجى كه به فرمان خداوند صورت گرفت و هدف از آن, نابود كردن يك سنت جاهلى بود چنانكه آيه شريفه قرآن به صراحت در اين مورد مى فرمايد: ((فلما قضى زيد منها وطرا زوجناكها لكيلا يكون على المومنين حرج فى ازواج ادعيائهم اذا قضوا منهن وطرا)).(2)
پاسخ اين سوال آن است كه مردم صدر اسلام قبل از نزول آيه فوق و ازدواج پيامبر(ص) با زينب بنت حجش, معتقد بودند كه ازدواج يك مرد با همسر مطلقه پسر خوانده اش حرام است. همچنين ازدواج يك مرد آزاد و صاحب شإن را با زن مطلقه مردى كه سابقه بردگى داشته (مانند زيد كه برده پيامبر(ص) بود و حضرت او را آزاد كرد) امرى خلاف عرف و ناپسند مى دانستند.
در چنين وضعيتى كه مردم مسلمان يك عمل جايز رابه غلط حرام مى پندارند, آن هم در نكاح كه از مهمترين مسائل زندگى اجتماعى بشر است اگر پيامبر (ص) در مقابل آنان عكس العملى نشان نمى داد, موجب تائيد و امضاى روش نادرست آنان مى شد و يا حداقل آنان سكوت پيامبر(ص) را نشانه تائيد سيره خود مى پنداشتند و بدين ترتيب حلال الهى ,حرام تلقى مى شد و رسالت پيامبر (ص) بطور كامل و تمام ابلاغ نمى گشت و دين, ناقص مى گرديد. لذا براى جلوگيرى از تحقق چنين نتايج فاسد و زيانبارى پيامبر(ص) مإمور از بين بردن تفكر جاهلى مزبور گرديد. در حالى كه با دقت در مسإله فعاليت سياسى زنان درمى يابيم كه مردم مسلمان در صدراسلام آن را حرام نمى دانستند چرا كه در همان زمان, برخى از زنان مسلمان به چنين فعاليتهايى مى پرداختند (كه به بعضى از مصاديق آن اشاره شد) و مورد انكار ديگر مسلمانان واقع نمى شدند.
نتيجه آن كه در اين مورد, خطر تحريف حكم الهى و عدم تبليغ دين وجود نداشت به گونه اى كه پيامبر(ص) را مجبور به نشان دادن عكس العملى همچون مسإله ازدواج با زينب بنمايد, حداكثر اين بود كه شبهه ضعيفى در اذهان بعضى از مسلمانان ناآگاه نسبت به اين مسإله وجود داشته باشد و بدون شك براى از بين بردن اين شبهه, سيره معصومين (ع) و تقرير آنان و ادله اى كه پيش از آن آورديم, كاملا كافى بود و لذا نيازى به برخورد مستقيم پيامبر(ص) نبود.

2 ـ حدود و نحوه مشاركت سياسى زنان در جامعه اسلامى

براى تبيين صحيح حدود و نحوه مشاركت سياسى زنان در جامعه اسلامى بايد به يك سلسله اصول محورى توجه نموده بر اساس آنها الگويى اسلامى و همه جانبه براى رفتار سياسى زن مسلمان ترسيم نمود. در ذيل به مهمترين اين اصول اشاره مى گردد:(3)

الف ـ اصل تفاوتهاى طبيعى زن و مرد بر اساس نظام احسن خلقت

بر هيچ انسانى پوشيده نيست كه مرد و زن از نظر تكوينى و خصوصيات بدنى و روحيه اى (نه روحى) يعنى عواطف و احساسات با يكديگر فرق دارند. مردان نوعا از نظر جسمانى قويتر از زنان بوده داراى روحيه اى خشن مى باشند در حالى كه زنان بطور معمول ضعيفتر از مردان (در قواى بدنى) هستند و داراى احساسات و عواطف بيشترى مى باشند.
عدالت, مقتضى آن است كه چنين تفاوتى (كه تكوينى است) در عالم تشريع نيز لحاظ گردد. بدين معنى كه براى هر يك از اين دو جنس, وظايف و حقوقى كه مقتضاى جسم و روحيه آنان است مشخص گردد و چون از حيث تكوينى با يكديگر متفاوتند پس حتما از نظر تشريعى نيز متفاوت خواهند بود. در نظر نگرفتن اختلافات تكوينى بين زن و مرد, خلاف عدالت بوده با نظام احسن خلقت كه قرآن به آن تصريح نموده است, منافات دارد: خلق السموات و الارض بالحق و صوركم فاحسن صوركم و اليه المصير (تغابن / 3): آسمانها و زمين رابه حق آفريد و شما را تصوير كرد تصويرى زيبا و دلپذير و سرانجام (همه) به سوى اوست .
همچنين در روايات متعددى به ارزش زير بنايى عدالت در نظام اسلامى و ابتناى كليه قوانين و مقررات بر پايه عدل تصريح شده است. مانند: العدل حياه الاحكام(4), العدل نظام الامره(5)(عدل نظام حكومت است) و العدل اقوى اساس(6)(عدل قويترين بنيان است) كه همگى از على (ع) روايت شده است.

ب ـ اصل نياز متقابل: زن و مرد مكمل يكديگرند

اين مسإله از نكات مهمى است كه قرآن مجيد بر آن تكيه دارد. زن و مرد تكميل كننده همديگرند و هيچ يك بدون ديگرى كامل نيست. خانواده كه بنياديترين هسته تمام نظامهاى اجتماعى است از زن و مرد تشكيل مى شود, بنابر اين نمى توان يكى را طفيلى ديگرى دانست چه اين كه هيچ يك به تنهايى قادر به پديد آوردن جامعه انسانى نيست.به همين جهت است كه خداوند متعال بين اين دو جنس يك كشش و تمايل طبيعى قرار داده است و ميان آن دو مودت و رحمت برقرار ساخته و اينچنين است كه مرد در كنار همسر خود آرامش مى يابد و اين از نشانه هاى خداوندى است: و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجإ لتسكنوا اليها وجعل بينكم موده و رحمه (روم / 21) و از نشانه هاى او اين است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد. اين دو جنس به يكديگر محتاجند, نياز زن را مرد برطرف مى كند و حاجت مرد را زن برآورده مى سازد. زن و مرد لباس يكديگر و مايه زينت و حفظ هم هستند. چنانكه قرآن مجيد مى فرمايد: هن لباس لكم و انتم لباس لهن (بقره / 187)

ج ـ اصل محورى بودن خانواده و تربيت فرزندان

از مهمترين اصول نظام اجتماع اسلامى, اصل محورى بودن خانواده و تربيت فرزندان در يك فضاى آكنده از اخلاق و محبت اسلامى مى باشد. اهميت اين موضوع تا آنجاست كه به تصريح برخى از روايات, بالاترين نعمت براى يك مرد پس از نعمت اسلام و مسلمان بودن, داشتن يك همسر صالح است. همسر مسلمانى كه مايه سرور شوهرش بوده از او در راه رضاى خدا و در راستاى تكاليف شرعى پيروى كند و با پاكدامنى, حافظ اموال شوهرش در غياب وى باشد; همانگونه كه پيامبر اسلام (ص) مى فرمايد: ما استفاد امرو مسلم فائده بعد الاسلام افضل من زوجه مسلمه تسره اذا نظر اليها و تطيعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها فى نفسها و ماله(7)
در صورتى كه خانواده از فضاى سالمى برخوردار نباشد, هيچ يك از اعضاى آن اعم از زن و شوهر و فرزندان نخواهند توانست وظيفه اسلامى خود را به خوبى در جامعه به انجام برسانند. اختلافات بزرگ اجتماعى از مشكلات خانوادگى ناشى مى شود. ضعف تربيت اسلامى فرزندان يا فقدان آن موجب به خطرافكندن سلامت و امنيت جامعه در آينده خواهد شد. نگاه كوتاهى به دوران كودكى جنايتكاران بزرگ تاريخ همچون هيتلر و استالين به خوبى گواه آن است كه در خانواده اى ناسالم, پر تشنج و به دور از مهر و محبت و تربيت صحيح پرورش يافته اند.
نتيجه آن كه زن مسلمان بايد اولين و اصليترين وظيفه خود را اداره امور داخلى خانواده بر اساس موازين و آداب اسلامى و تربيت صحيح فرزندان بداند و فقط پس از انجام چنين وظيفه خطيرى به قبول مسووليتهاى اجتماعى ديگر بپردازد, چنانكه در سيره فاطمه زهرا(س) نيز به خوبى شاهد همين مطلب هستيم.

د ـ توجه به كرامتهاى اخلاقى و مزرعه بودن دنيا براى آخرت

دنيايى كه اسلام ارائه مى دهد دنيايى است پيوسته به آخرت. مزرعه اى است كه محصولش در آخرت درويده خواهد شد. اسلام بين دنيا و آخرت جمع كرده است. توجه به دنيا بدون آخرت, ناقص است همانطور كه در نظر گرفتن آخرت بدون توجه به دنيا چنين است. از اين رو قرآن مجيد كسانى را كه هم خود را مصروف دنيا نموده از آخرت غفلت ورزيده اند مورد نكوهش قرار مى دهد و مى فرمايد: يعلمون ظاهرا من الحياه الدنيا و هم عن الاخره هم غافلون (روم / 7)
براى ساختن اين دنيا به گونه اى كه در ارتباط با آخرت باشد, بيش از هر چيز بايد به كرامتهاى اخلاقى توجه داشت يعنى همان امرى كه امروزه فقدان آن در جوامع غربى به وضوح ديده مى شود.
قبول هر مسووليت اجتماعى در جامعه اسلامى چه از سوى مرد باشد و چه از سوى زن بايد بر اساس همين كرامتهاى اخلاقى و با توجه به سعادت دنيا آخرت باشد, در غير اين صورت تنها كارى در ظاهر صورت گرفته و از باطن غفلت شده است .پيامبر رحمت هدف از بعثت خود را تمام كردن كرامتهاى اخلاقى دانست و فرمود: انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق(8)
اين امر نشان دهنده آن است كه از ديدگاه پيامبر خاتم و خاتم اديان الهى, تا چه اندازه اصول و كرامتهاى اخلاقى ارزشمند و مهم است به گونه اى كه حضرتش هيچ گاه حتى در سخت ترين شرايط ذره اى از اين اصول عدول نكرد همانطور كه ائمه عليهم السلام نيز در سيره خود, اين مطلب را به اثبات رساندند و تقدم ارزشهاى اخلاقى را بر چيزهاى ديگر نشان دادند. به عنوان يك نمونه امام حسن (ع) را مى بينيم كه به عهد خود با معاويه پايبند و وفادار باقى مى ماند هر چند كه معاويه عهد مى شكند و بر سر پيمان با آن حضرت نمى ماند. بدين ترتيب امام عليه السلام نشان مى دهد كه عهد شكنى حتى با امثال معاويه نيز جايز نيست.

ه ـ ضرورت فعاليتهاى سياسى زنان و اصل تقديم مصلحت اهم بر مهم

بدون شك نه تنها اصل انجام فعاليت هاى سياسى براى زنان جايز است (چنانكه پيش از اين بطور استدلالى تبيين گرديد) بلكه گاهى ضرورى نيز هست همچون زمان دفاع از كيان حكومت اسلامى در برابر هجوم كفار و مشركان اعم از هجوم فرهنگى و نظامى و همانند قيام در برابر يك حكومت فاسد چنانكه در ابتداى انقلاب اسلامى شاهد حضور فعال و گسترده زنان مسلمان در تظاهرات مردمى بر ضد رژيم فاسد پهلوى بوديم. بدون ترديد الگو و اسوه اين زنان در فعاليتهاى سياسيشان, روش و سيره حضرت زهرا(س) بود كه بعد از رحلت پيامبر(ص) براى تائيد امام بر حق زمان خود از خانه بيرون آمده همراه با همسر بزرگوارش به منازل مهاجرين و انصار رفته آنان را به حقيقتى كه پايمال شده بود آشنا كردند و از آنان يارى طلبيدند.
لكن نكته اى كه در اينجا بسيار حائز اهميت است آن است كه زن مسلمان مسووليتهاى خود را بر اساس اصولى كه تاكنون تبيين شد به دقت مورد توجه و بررسى قرار دهد و همواره مصلحت اهم و اصل مهمتر را بر مصلحت مهم مقدم دارد. تنها از يك بعد به قضايا نگريستن جامعه را دچار افراط و تفريط مى كند. زن مسلمان نبايدد به بهانه فعاليتهاى سياسى, وضعيت خانوادگى خود را آشفته سازد و يا نسبت به آن كم توجه باشد. شوهر و فرزندان دراين ميانه حقى بر او دارند چنانكه او نيز بر شوهر و فرزندان خود حقى دارد. پس از رعايت اين حقوق است كه نوبت به پذيرش فعاليتهايى در خارج از خانه مى رسد همانطور كه حضرت فاطمه زهرا(س) نيز چنين بود.
همچنين نبايد به بهانه پرداختن به امور داخلى خانه, يكسره فعاليتهاى سياسى را كنار بگذارد. به راستى اگر چنين كارى صحيح بود پس چگونه مى شد انقلاب شكوهمند اسلامى ايران رابه پيروزى رسانيد؟ آيا بدون شركت خيل عظيم زنان مسلمان, چنين پيروزى بزرگى نصيب ملت ايران مى گرديد؟ مسلما خير .
همان فاطمه اى كه اهميت اداره امور داخلى خانواده و تربيت فرزندان را براى ما تبيين كرد, ارزش فعاليت سياسى زن را نيز در دفاع از حق و حقيقت تبيين نمود. اشتباه آن است كه مافقط به يك جنبه كار آن حضرت بنگريم و اشتباه بزرگتر آن است كه اهم و مهم را در سيره آن حضرت تشخيص ندهيم و به دام افراط و تفريط گرفتار آييم.
اسلام دين اعتدال است پس بر پيروان آن نيز رعايت چنين اعتدالى لازم است: و كذلك جعلناكم امه وسطا لتكونوا شهدإ على الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا (بقره / 143) و اينچنين شما را امت ميانه اى قرار داديم تا به مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است.
... ادامه دارد.

پي نوشت :

1- اصول كافى / ج 2 / ص 163 .
2- سوره احزاب / آيه 37 براى توضيح بيشتر در مورد اين موضوع رجوع كنيد: تفسير نمونه/ ج /17 ص 322 ـ 315 .
3- براى ديدن توضيح و تفضيل بيشتر مراجعه كنيد: سيد ضيإ مرتضوى / درآمدى بر شناخت مسايل زنان / ماهنامه پيام زن / سال ششم / شماره 8 آبان 76 / .
ص 117ـ 102 در تدوين اصول فوق از مقاله مزبور بهره گرفته شده است.
4- غرر الحكم با شرح آقا جمال خوانسارى / ج 1 / ص 104 .
5- همان مإخذ / ص 198 .
6- همان مإخذ / ص 216 .
7- من لايحضره الفقيه / ج 3 / ص 389
8- كنز العمال / خبر 5217

منبع: فصلنامه علوم سیاسی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط