زمانی که خوردن چیزهای مضر برای ما عادی میشود، چه اتفاقی میافتد؟ وقتی که هیچ برنامه مشخصی برای خواب نداشته باشیم، چه؟ زمانی که زندگی ما بدون مدیریت و تنها بر اساس عادتها تنظیم شده باشد، چه نتایجی ممکن است به دست آوریم؟ شاید جواب این باشد که به تدریج خودمان را به سمت بیماری و شکست میکشانیم. روز اول که ما را از خوردنیهای زیانبار نهی میکنند، حال خوشی نداریم و نام آن را گیردادن میگذاریم و به هیچ وجه به ذهن ما خطور نمیکند که یک خوردنی ساده ولی مضر بتواند یک دردسر بزرگ تولید کند، ولی بعد از آنکه سر به سنگ خورد و نعمت سلامتی از دست رفت، تازه به دلیل امر و نهیها پی میبریم.
دیدهبان
زمانی سالم میمانیم که از خود مراقبت کنیم و زمانی از خود مراقبت میکنیم که راه آن را بلد باشیم. یکی از کارهای لازم در این باره، شناخت عوامل سلامت و بیماری است. پزشکان ما را از مصرف سیگار منع میکنند، استفاده زیادی از شیرینی و شکر را مضر میدانند و مراعات نکردن نظافت و بهداشت را دلیل اصلی بیماری میدانند. شما تصمیم میگیرید که این دلایل را بهتر بشناسید. با پزشک مشورت میکنید، دنبال اطلاعات لازم در لابلای کتابها، مجلات و سابتها میگردید و تجربه دیگران را در این باره جدی میگیرید. به هر روشی شده، روز به روز بر اطلاعات پزشکی خود میافزایید تا به هدف مهمتان یعنی سلامت برسید. درباره موفقیت و شکست هم، این داستان وجود دارد.
گام به گام
زمانی که دلایل بیماری و عوامل سلامت را شناختیم، گام مهم شروع میشود. در این گام لازم است تغییراتی را شروع کنیم. قبل از این عادتهای خواب و تغذیه و نواقصی داشتهایم که ما را دچار بیماری میکرده و الان میدانیم و میخواهیم آنها را مدیریت کنیم. تغییر عادت کار آسانی نیست و نیاز به تصمیم، اراده قوی و برنامه دارد تا اتفاق بی افتد. در این مسیر گاهی زمین میخوریم، گاهی تنبلی میکنیم، زمانی بیخیال هدفمان میشویم ولی باز به آن برمیگردیم. همه این اتقاقات طبیعی است و برای تقویت نیروی تازهای که در اختیار داریم، لازم است. نگران نباشید.
کمکم کن!
برخی به تنهایی نمیتوانند از پس عادتهای بدشان بربیایند. مثلا نوجوانی را در نظر بگیرید که شبها تا دیروقت بیدار است و روزها زمان زیادی را میخوابد. وقتی قرار است این برنامه عوض شود، نیاز است به کمک یکی از اعضای خانواده کار را شروع کند. از او بخواهد که یادآوری به موقع داشته باشد و در بیدار کردن او کمکش کند. اما بهتر است پس از مدتی روی پای خودش بایستد و با مدیریت خود به این هدف نزدیک شود. مزهای که در مستقل بودن هست، در وابستگی نیست.
تقوا یعنی خودپایی
اکنون به پیشنهاد جدیدی از خداوند میپردازیم. در آیههای گوناگون، خدا از واژهای به نام تقوا صحبت کرده است. آیا تاکنون درباره معنای آن دقت کردهاید؟ تقوا، به معنای مراقبت از خود در برابر خلاف، گناه و کارهای زشتی است که ممکن است به آنها عادت کرده باشیم، از گناه بودنش با خبر نباشیم یا اراده ما برای تغییر آن ضعیف شده باشد. زمانی که میخواهیم به این مهارت مهم و سرنوشتساز برسیم،لازم است تمام گامهای بالا را برداریم. اول عادتهای بد را که موجب گناه کردن ما میشود، مثل بدگویی از دیگران، بشناسیم. دوم، انواع گناهان یعنی کارهایی را که نباید انجام دهیم، شناسایی کنیم. گام سوم این است که شروع کنیم و از هر جا که میتوانیم، جلوگیری کنیم. با تمرین میتوان تعداد گناهان را کاهش داد. گام چهارم کمک گرفتن از دیگران در این زمینه است. خصوصا از خداوند بخواهیم که ما را در موفقیت و به دست آوردن این مهارت یاری دهد. وعده خداوند به ما چنین است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ خدا با کسانى است که پروا داشته اند و [با] کسانى [است] که آن ها نیکوکارند». 1
نیروهای کمکی
وقتی تصمیم میگیریم خودمان را از دام گناه بیرون بیاندازیم، امید به نجات زیاد است. یک حامی بزرگ قرار است در این مسیر کمکمان کند. نتایج این کار هم بیشمار است. زمانی که احساس بد و ناجور گناه از ما دور شود، نشاط و شادابی جایش را میگیرد، با روحیهای قویتر به جنگ مشکلات میرویم، خودمان را شایسته رسیدن به موفقیتهای مهم میبینیم و در رسیدن به اهدافمان نزدیکتر میشود. وعده خداوند این است که اهل تقوا، از بدیها، مشکلات حلنشدنی، ناراحتیهای پیدرپی و ناامیدی دورند و به خوبیها، موفقیتهای چشمگیر، نشاط، آینده خوب و زندگی آرام و شیرین نزدیکند. این وعده در سوره زمر چنین آمده است: «وَ یُنَجِّی اللَّهُ الَّذینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ و خدا کسانى را که تقوا پیشه کرده اند، به [پاسِ] کارهایى که مایه رستگارىشان بوده، نجات مى دهد. عذاب و بدی به آنان نمى رسد و غمگین نخواهند گردید».2 یادمان باشد که مسیر هزار کیلومتری هم با گامهای اول آغاز میشود. راه بی افتیم تا نیروهای کمکی هم برسند.
نویسنده: ابراهیم اخوی
منابع:
1. نحل: 128
2. زمر: 61