امیرکبیر و حمایت از تولیدات ایرانی
کشورهای استعمارگر روس و انگلیس به دلیل ضعف حکومت پادشاهان قاجار توانسته بودند بر کشور ایران مسلط شوند و اوضاع مملکت را به دست گیرند. تا آنجا که پادشاهان قاجار بدون هماهنگی سفارت روس و انگلیس حق انجام کاری را نداشتند.کشورهای انگلیس و روس در طی قرار دادی کالاهای خود را معاف از حق گمرک دولت ایران قرار داده بودند، در مقابل نسبت به واردات کالاهای ایرانی به کشورشان حق گمرک بالایی از بازرگانان دریافت می کردند. این امر باعث شد کالاهای خارجی، با قیمت ارزانتری بازار ایران را تصاحب کرده و به مرور زمان صنایع داخلی از بین برود.
بعد از آنکه امیرکبیر به صدارت رسید. برای جبران خزانه خالی از پرداخت حقوق های گزاف و کلان به درباریان و عوامل حکومت جلوگیری کرد. او برای اینکه بتواند با همه این حقوق بگیرها برخورد کند، از شخص شاه شروع کرد و حقوق شاه را که تا آن روز شصت هزار تومان در ماه بود، به دو هزار تومان کاهش داد. امیرکبیر برای تقویت اقتصاد کشور نیاز به تحول در حوزه علم و صنعت است. به همین دلیل عدهای از استادکاران باهوش و با ذوق را به "سن پطرز بورگ" فرستاد تا با رشتههای مختلف صنعت آشنا شوند. او برای یادگیری علوم جدید مدرسه دارالفنون را تاسیس کرد و معلمینی را از اتریش استخدام کرد. انگلیسها بسیار سعی کردند که امیر را مجاب کنند تا از دانشمندان انگلیسی نیز در مدرسه استفاده کند، اما او که به غرض خبیثانه انگلیسها برای نفوذ بیشتر در ایران آگاه بود میگفت: که ما از کشورهایی که چشم طبع به مملکت ما دوختهاند، انتظار خدمت نداریم.
حمایت از تولید ملی
امیرکبیر بخشی از راه حل بر طرف کردن مشکلات اقتصادی کشور را در محدود کردن واردات می دید تا امکان تاسیس صنایع جدید ملی را با حمایت از آنها فراهم کند. جاستین شیل، وزیر مختار وقت انگلیس در ایران، در گزارشی که برای پالمرستون، وزیرخارجه انگلیس ارسال می کند در خصوص اقدامات امیرکبیر برای تاسیس کارخانه پارچه بافی می نویسد: « به امیرنظام خاطرنشان کردم که نقشه ی ایجاد کارخانه، آزمایشی پر خرجی است و بهتر این است که پارچه فرنگی را به بهای ارزان تری وارد کند. به این نکته ها گوش نداد و گفت: تاسیس کارخانه داخلی دست کم، این فایده را دارد که هر پولی که صرف آن گردد، در خود مملکت می ماند و بیرون نمی رود، در صورتی که حالا برای تهیه پارچه باید شمش طلا داد. از این رو به انجام نقشهاش مصمم میباشد.» بی نینگ، مورخ انگلیسی که همراه شیل، سفیر انگلیس در ایران به ملاقات امیرکبیر رفته بود نیز از سیاست حمایت از صنایع ملی درمقابل صنایع غربی که منجر به کاهش واردات می شد انتقاد می کند و می نویسد: « امیرکبیر علاقه ی مخصوص دارد که با تشویق صنایع ملی، تمام صنایع خارجی را از ایران بیرون کند.»
کارخانجاتی که با تلاش امیرکبیر احداث شدند عبارتند از: کارخانه نخ ریسی در تهران، کارخانه چلواربافی در تهران، کارخانه حریربافی در کاشان، دو کارخانه شکر ریسی و قندسازی در ساری که تا حدود زیادی کشور را از واردات قند و شکر بی نیاز کرد. کارخانه بلورسازی و چینی سازی در قم و تهران، کالسکه سازی در اصفهان و تهران، کاغذ سازی در تهران و اصفهان، کارخانه های تفنگ سازی و باروت کوبی و دیگر ادوات جنگی در تهران، اصفهان و تبریز هم احداث شد تا از نظر نظامی هم وابسته به خارج و به خصوص استعمارگران نباشیم.
محصولات صنایع جدید احداث شده در ابتدا توان رقابت با کالاهای خارجی را که سال ها پیش از این ساخته شده بودند، نداشته باشند؛ اما راه حل امیرکبیر برای این مشکل حمایت از این کارخانجات بود. به عنوان نمونه روزنامه وقایع اتفاقیه که به دستور امیرکبیر راه اندازی و منتشر شده بود، در مورد کیفیت محصولات ابتدایی کارخانه ی بلورسازی قم می نویسد که در ابتدا این محصولات کیفیت لازم را نداشت. اما بتدریج به دلیل حمایت های امیرکبیر، کیفیت بهتری پیدا میکنند: « ( محصول بلور کارخانه قم در وهلهی اول) به طوری که مطلوب باشد به عمل نیامده بود. تا اینکه در هفته گذشته. آلات سادهای که در آنجا به عمل آورده بودند. مثل قلیان ساده و گیلاس های چراغ، ( به خاطر کیفیت مطلوب) هیچ از بلور خارجی تمیز داده نمیشد. از دیوان اعلی تنخواه و اخراجات دادند که سعی نمایند. سایر چیزهایی که قدری تفاوت جزئی داشت. خوب به عمل بیاورند. سابقا ساخته بودند در رنگ و قواره مشابهت به چینی داشتند، لکن اصل خمیره به پای چینی نرسیده بود، در هفتهی گذشته ساخته بودند که در همه چیز شباهت تام به ظروف چینی داشت. از جمله قاب و قدح های بزرگ و سایر اقسام چینی. لهذا حکم شد که کارخانه ی خوب و بزرگ در میان اراک ساخته شود که استادان در آنجا آمده و مشغول شوند. و عن قریب ان شاء الله ظروف چینی خوب از کارخانه بیرون می آید به حدی که کفایت کند و در قیمت به مراتب از چینی خارجی مناسب تر تمام می شود.»
کیفیت بلور و چینی کارخانجات احداثی چنان بود که در نامه ها و نوشته های امیرکبیر منعکس شده بود: « بلورسازی و چینی سازی ترقی زیاد کرده است. بلور دارالخلافه به درجه ی امتیاز رسیده و خیلی سفید و صاف است. لاله و مردنگی و گیلاسی که ساخته شده قریب به آن است که مثل بلور ممالک فرنگ به نظر آید»
سایر صنایع هم مورد حمایت امیرکبیر بودند، به نحوی که در کتاب های تاریخی آمده است در این دوره، صنعت ابریشم که یکی از کالاهای صادراتی ایران به حساب میآمد. از نظر کیفیت و کمیت ترقی پیدا کرد. لیدی شیل، همسر جاستین شیل وزیر مختار انگلیس در ایران ، در مورد کیفیت پارچه های ایرانی می نویسد: « همه اقسام پارچه های ابریشمی که در شهر های مختلف اروپا می بافند، در ایران تهیه می گردید. حریر، زربفت، تافته و انواع مخمل با جنس مرغوب بادوام و رنگ های عالی تولید شد. صنعت کاران ایرانی در بافتن پارچه ای از مخلوط ابریشم و پنبه مهارت خاصی یافته بودند.»
صنعت نساجی به دلیل حمایت امیرکبیر و دستور استفاده از منسوجات ایرانی برای نظامیان و تشویق مردم به مصرف آنها رونق تازه ای گرفت. به عنوان نمونه شال کرمانی در زمان امیرکبیر ترقی خوبی کرد، که همین دلیل به آن شال امیری هم می گفتند، به حدی که با شال معروف کشمیری هند قابل رقابت بود. امیرکبیر خود در این خصوص می نویسد: « شال کرمانی طوری ترقی کرده است که شخص صاحب سررشته در کمال اشکال می تواند از شال کشمیری تمیز بدهد، بلکه می توان گفت تمیز داده نمی شود.»
نویسنده: رامین حشمدار
منبع:
- کتاب آدمیت
- کتاب امیرکبیر قهرمان مبارزه با استکبار
- کتاب اقتصاد مقاومتی تفسیر جهاد کبیر
بعد از آنکه امیرکبیر به صدارت رسید. برای جبران خزانه خالی از پرداخت حقوق های گزاف و کلان به درباریان و عوامل حکومت جلوگیری کرد. او برای اینکه بتواند با همه این حقوق بگیرها برخورد کند، از شخص شاه شروع کرد و حقوق شاه را که تا آن روز شصت هزار تومان در ماه بود، به دو هزار تومان کاهش داد. امیرکبیر برای تقویت اقتصاد کشور نیاز به تحول در حوزه علم و صنعت است. به همین دلیل عدهای از استادکاران باهوش و با ذوق را به "سن پطرز بورگ" فرستاد تا با رشتههای مختلف صنعت آشنا شوند. او برای یادگیری علوم جدید مدرسه دارالفنون را تاسیس کرد و معلمینی را از اتریش استخدام کرد. انگلیسها بسیار سعی کردند که امیر را مجاب کنند تا از دانشمندان انگلیسی نیز در مدرسه استفاده کند، اما او که به غرض خبیثانه انگلیسها برای نفوذ بیشتر در ایران آگاه بود میگفت: که ما از کشورهایی که چشم طبع به مملکت ما دوختهاند، انتظار خدمت نداریم.
حمایت از تولید ملی
امیرکبیر بخشی از راه حل بر طرف کردن مشکلات اقتصادی کشور را در محدود کردن واردات می دید تا امکان تاسیس صنایع جدید ملی را با حمایت از آنها فراهم کند. جاستین شیل، وزیر مختار وقت انگلیس در ایران، در گزارشی که برای پالمرستون، وزیرخارجه انگلیس ارسال می کند در خصوص اقدامات امیرکبیر برای تاسیس کارخانه پارچه بافی می نویسد: « به امیرنظام خاطرنشان کردم که نقشه ی ایجاد کارخانه، آزمایشی پر خرجی است و بهتر این است که پارچه فرنگی را به بهای ارزان تری وارد کند. به این نکته ها گوش نداد و گفت: تاسیس کارخانه داخلی دست کم، این فایده را دارد که هر پولی که صرف آن گردد، در خود مملکت می ماند و بیرون نمی رود، در صورتی که حالا برای تهیه پارچه باید شمش طلا داد. از این رو به انجام نقشهاش مصمم میباشد.» بی نینگ، مورخ انگلیسی که همراه شیل، سفیر انگلیس در ایران به ملاقات امیرکبیر رفته بود نیز از سیاست حمایت از صنایع ملی درمقابل صنایع غربی که منجر به کاهش واردات می شد انتقاد می کند و می نویسد: « امیرکبیر علاقه ی مخصوص دارد که با تشویق صنایع ملی، تمام صنایع خارجی را از ایران بیرون کند.»
کارخانجاتی که با تلاش امیرکبیر احداث شدند عبارتند از: کارخانه نخ ریسی در تهران، کارخانه چلواربافی در تهران، کارخانه حریربافی در کاشان، دو کارخانه شکر ریسی و قندسازی در ساری که تا حدود زیادی کشور را از واردات قند و شکر بی نیاز کرد. کارخانه بلورسازی و چینی سازی در قم و تهران، کالسکه سازی در اصفهان و تهران، کاغذ سازی در تهران و اصفهان، کارخانه های تفنگ سازی و باروت کوبی و دیگر ادوات جنگی در تهران، اصفهان و تبریز هم احداث شد تا از نظر نظامی هم وابسته به خارج و به خصوص استعمارگران نباشیم.
محصولات صنایع جدید احداث شده در ابتدا توان رقابت با کالاهای خارجی را که سال ها پیش از این ساخته شده بودند، نداشته باشند؛ اما راه حل امیرکبیر برای این مشکل حمایت از این کارخانجات بود. به عنوان نمونه روزنامه وقایع اتفاقیه که به دستور امیرکبیر راه اندازی و منتشر شده بود، در مورد کیفیت محصولات ابتدایی کارخانه ی بلورسازی قم می نویسد که در ابتدا این محصولات کیفیت لازم را نداشت. اما بتدریج به دلیل حمایت های امیرکبیر، کیفیت بهتری پیدا میکنند: « ( محصول بلور کارخانه قم در وهلهی اول) به طوری که مطلوب باشد به عمل نیامده بود. تا اینکه در هفته گذشته. آلات سادهای که در آنجا به عمل آورده بودند. مثل قلیان ساده و گیلاس های چراغ، ( به خاطر کیفیت مطلوب) هیچ از بلور خارجی تمیز داده نمیشد. از دیوان اعلی تنخواه و اخراجات دادند که سعی نمایند. سایر چیزهایی که قدری تفاوت جزئی داشت. خوب به عمل بیاورند. سابقا ساخته بودند در رنگ و قواره مشابهت به چینی داشتند، لکن اصل خمیره به پای چینی نرسیده بود، در هفتهی گذشته ساخته بودند که در همه چیز شباهت تام به ظروف چینی داشت. از جمله قاب و قدح های بزرگ و سایر اقسام چینی. لهذا حکم شد که کارخانه ی خوب و بزرگ در میان اراک ساخته شود که استادان در آنجا آمده و مشغول شوند. و عن قریب ان شاء الله ظروف چینی خوب از کارخانه بیرون می آید به حدی که کفایت کند و در قیمت به مراتب از چینی خارجی مناسب تر تمام می شود.»
کیفیت بلور و چینی کارخانجات احداثی چنان بود که در نامه ها و نوشته های امیرکبیر منعکس شده بود: « بلورسازی و چینی سازی ترقی زیاد کرده است. بلور دارالخلافه به درجه ی امتیاز رسیده و خیلی سفید و صاف است. لاله و مردنگی و گیلاسی که ساخته شده قریب به آن است که مثل بلور ممالک فرنگ به نظر آید»
سایر صنایع هم مورد حمایت امیرکبیر بودند، به نحوی که در کتاب های تاریخی آمده است در این دوره، صنعت ابریشم که یکی از کالاهای صادراتی ایران به حساب میآمد. از نظر کیفیت و کمیت ترقی پیدا کرد. لیدی شیل، همسر جاستین شیل وزیر مختار انگلیس در ایران ، در مورد کیفیت پارچه های ایرانی می نویسد: « همه اقسام پارچه های ابریشمی که در شهر های مختلف اروپا می بافند، در ایران تهیه می گردید. حریر، زربفت، تافته و انواع مخمل با جنس مرغوب بادوام و رنگ های عالی تولید شد. صنعت کاران ایرانی در بافتن پارچه ای از مخلوط ابریشم و پنبه مهارت خاصی یافته بودند.»
صنعت نساجی به دلیل حمایت امیرکبیر و دستور استفاده از منسوجات ایرانی برای نظامیان و تشویق مردم به مصرف آنها رونق تازه ای گرفت. به عنوان نمونه شال کرمانی در زمان امیرکبیر ترقی خوبی کرد، که همین دلیل به آن شال امیری هم می گفتند، به حدی که با شال معروف کشمیری هند قابل رقابت بود. امیرکبیر خود در این خصوص می نویسد: « شال کرمانی طوری ترقی کرده است که شخص صاحب سررشته در کمال اشکال می تواند از شال کشمیری تمیز بدهد، بلکه می توان گفت تمیز داده نمی شود.»
نویسنده: رامین حشمدار
منبع:
- کتاب آدمیت
- کتاب امیرکبیر قهرمان مبارزه با استکبار
- کتاب اقتصاد مقاومتی تفسیر جهاد کبیر