این تکنیک در موقعیتهای استرس زا یا مشکل ساز، به عنوان روشی برای پیکربندی پردازش configuring processingبه شیوه ای که برای ایجاد و توسعه ی ارزیابی ها و باورهای انطباقی سودمند است، به کار برده میشود. تکنیک متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، نوعی راهبرد مقابله ای برای سرکوب هیجان یا رفع تهدید نمی باشد، بلکه روشی برای متوقف کردن الگوهای مضر توجه است که موجب تداوم احساس تهدید غیر واقع بینانه می شوند و همچنین روشی برای افزایش جریان اطلاعات تازه به هشیاری با هدف تغییر باورها است.
این تکنیک در درمان اختلال اضطراب اجتماعی (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ ولز و پاپاجورجیو، ۱۹۹۸ الف) و در درمان اختلال استرس پس از آسیب (ولز و سمبی، ۲۰۰۴ ب) به کار گرفته شده است. برای مثال، ولز و پاپاجورجیو (۱۹۹۸ الف) از بیماران دچار ترس اجتماعی خواستند که در یک جلسه ی رویارویی با یک موقعیت اجتماعی ترس برانگیز شرکت کنند و در طی جلسه توجه خود را بر ویژگی های خارجی موقعیت اجتماعی، مانند رنگ مو و چشمان افراد دیگر متمرکز کنند. این وضعیت با یک جلسه ی رویارویی با استفاده از منطق خوگیری استاندارد مقایسه شد. وضعیت رویارویی همراه با تکنیک متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، در کاهش باورهای منفی، کاهش اضطراب و تغییر تصور بیماران دربارهی خودشان پس از رویارویی مؤثرتر بود.
از تکنیک متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت می توان برای ایجاد تغییر در باورها استفاده کرد، همچنین می توان این تکنیک را با آزمایش های رفتاری تلفیق نمود. برای مثال، افراد دچار ترس اجتماعی اغلب بر این باور هستند که همه به آنها نگاه می کنند. هر چند آنها ادعا می کنند که کاملا از این توجه آگاه هستند، اما آگاهی آنها نه از نگاه کردن به دیگران، بلکه از حس خود آگاهی شان ناشی می شود (توجه: الگوی پردازشی فرد قادر به کشف حقیقت نیست، به همین دلیل باید تغییر داده شود)
مهم است که در جریان درمان از بیماران خواسته شود که وارد موقعیتهای اجتماعی ترس برانگیز شوند و به طور فعالانه بر سایر افراد تمرکز نمایند تا معلوم شود که چند نفر واقع به آنها نگاه می کنند. علاوه بر این، به بیماران آموزش داده می شود که عمدة اشتباهی را مرتکب شوند (برای مثال، چیزی را بیندازند) یا علایم اضطراب را نشان دهند، و هم زمان توجه خود را بر دیگران متمرکز کنند تا از واکنش واقعی آنان، حتی در شرایط منفی نیز آگاه شوند. در این موارد، نشان دادن علایم عملکرد ناموفق همراه با متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، نمونههایی از راهبردهای عدم تأیید یا «آزمونهای مورد استفاده در آزمایش های رفتاری هستند ، زیرا به طور فعالانه پیش بینیها و باورهای فرد را به چالش می کشند.
در اختلال استرس پس از آسیب، بیماران نسبت به تهدید گوش به زنگ می شوند و در تلاش برای کاهش خطر، توجهشان را بر جنبه هایی از محیط که ممکن است خطرناک باشند، متمرکز می سازند. متأسفانه، این حالت، احساس خطر و آسیب پذیری کنونی بیمار را افزایش می دهد و از این طریق موجب تداوم اضطراب او می شود. در تکنیک متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، از بیماران خواسته می شود که موارد وقوع پایش تهدید را مورد توجه قرار دهند و در موقعیتهای تداعی کنندهی رویداد آسیب زا آن را متوقف کنند. درخواست از افراد برای متمرکز شدن بر نشانه های خنثی یا ایمنی در محیط، به جای بی اثر کردن سوگیری و باز آموزی برنامه ی کنترل انطباقی توجه، موجب ایجاد تعادل در پردازش و برگشت به وضعیت عادی می شود. رویکرد فراشناختی بر نقش کار کردهای کنترل در درمان اختلال روان شناختی تأکید می کند. فرض بر این است که از طریق توسعهی فن آوری های توجهی نظیر تکنیک آموزش توجه، می توان این کار کردها را تقویت کرد. برای مثال، بیماری هر وقت به چهار راه نزدیک میشد، خودروهای دارای سرعت بالا را میپایید، چون می ترسید تصادف دیگری رخ دهد. از او خواسته شد که به جای این کار، مراقب خودروهای دارای سرعت پایین یا بی حرکت باشد. او خیلی زود متوجه شد که راهبرد جست و جوی خطر او باعث می شد که خصوصیات واقعی موقعیت را نادیده بگیرد و دریافت که چهارراه ها معمولا ایمن تر هستند و نه خطرناک تر.
نتیجه گیری
هر چند تکنیک آموزش توجه معمولا بخشی از درمان فراشناختی محسوب می شود، شواهد نشان میدهد که این تکنیک حتی زمانی که به تنهایی به کار برده می شود، نیز می تواند اثربخش باشد . تکنیک آموزش توجه (ATT) و متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت (SAR)، هدفهای متفاوتی دارند. در حالی که تکنیک آموزش توجه برای افزایش کنترل اجرایی و متوقف کردن پردازش معطوف به خود مداوم طراحی شده است، هدف تکنیک متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، افزایش دسترسی به اطلاعات غیر تأییدی (ابطال کننده و تصحیح راهبردهای توجهی مضر در موقعیتهای مختلف است (برای مثال، این تکنیک جنبههای پایش تهدید سندرم شناختی- توجهی را تغییر میدهد).تکنیکهای تغییر توجه راهبردهای نیرومندی هستند که بر فراشناختها تأثیر می گذارند. این راهبردها، برنامه های کنترل و هدایت پردازش کنترل شده را تقویت نموده و انعطاف پذیری در کنترل شناختی را که در اثر اختلال روانشناختی مختل می شود، افزایش میدهند. توسعهی راهبردهای توجهی و پژوهش درباره ی آنها مبتنی بر نظریه ای است که فرایندهای توجهی را به ساز و کارهای علی و تغییر مرتبط با آسیب شناسی روانی پیوند می دهد و زمینه را برای طیف وسیعی از امکانات درمانی جدید فراهم می سازد. همان طور که در این فصل نشان داده شد، تغییر فرایندهای توجه، چیزی فراتر از استفاده از توجه بر گردانی ساده است. در درمان فراشناختی، هدف از تغییر توجه، تغییر فرایندهای محوری کنترل، وارونه سازی سبک های پردازشی مضر و بهبود جریان اطلاعات انطباقی تر به حیطهی هشیاری است که می تواند محتوای دانش ما را تغییر دهد. در تکنیکی متمرکز کردن مجدد توجه بر موقعیت، تغییر توجه اساس رویارویی مبتنی بر فراشناخت را تشکیل می دهد. هدف، کنترل شناخت به شیوه ای است که اکتساب راهبردهای پردازشی را که از دستیابی به اطلاعات اصلاح کننده حمایت می کنند، تسهیل نماید.
رویکرد فراشناختی بر نقش کار کردهای کنترل در درمان اختلال روان شناختی تأکید می کند. فرض بر این است که از طریق توسعهی فن آوری های توجهی نظیر تکنیک آموزش توجه، می توان این کار کردها را تقویت کرد. افزایش کنترل انعطاف پذیر بر توجه به شخص اجازه میدهد که باورهای خود را تغییر داده و موضوعات تهدید آمیز (مانند انتقاد و افکار مزاحم را به شیوهی انطباقی تر پردازش کند و پردازش هیجانی را بدون فعال سازی کامل سندرم شناختی- توجهی (CAS) تنظیم می کند.
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390