درآمدی تحلیلی بر ورد بانوان به ورزشگاه
یکی از ضرورت های اجتماعی امروزین برای مردان و زنان، تلاش برای استیفای حقوق انسانی و اجتماعی خود می باشد؛ این که اولا انسان ها بر اساس اساسی ترین اصل اجتماعی، آزاد آفریده شده اند و هیچ فردی حق محدود کردن این حق را ندارد؛ از طرفی سایر حقوق مشروع اجتماعی نیز نباید به وسیله هیچ فردی محدود یا ممنوع شود و افراد نیز باید در راستای تحقق این اهداف تلاش کنند و این تلاش، نه این که صرفا یک اصل عرفی و عقلانی باشد، بلکه تاکید دین و اندیشه اسلامی نیز بر همین اصول استوار می باشد؛ چرا که رشد و کمال دین و همچنین شکوفایی استعداد های انسان، با آزادی عمل و اختیار انسان اجین شده است و اگر حقوق مشروع اجتماعی او لحاظ نشود، نمی توان انتظار رشد و شکوفایی را از او داشت؛ حق انتخاب، حق رای، حق زندگی سالم، حق بانک داری اسلامی، حق فضای معنوی و اخلاقی در جامعه، حق حیات به دور از فساد و ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی و بسیاری از حقوق دیگر، از جمله ضرورت های مهم در جامعه اسلامی و برای مسلمین می باشد.لذا تاکید و تحقق حقوق اجتماعی ضرورت قابل ملاحظه ای دارد و جامعه اسلامی، در حقیقت جامعه ای است که تلاش همه جانبه در راستای استیفای حقوق مشروع اجتماعی و اسلامی دارد.
اما در این بین، یکی از ناهنجاری های مهم اجتماعی این است که حقوقی به عنوان حقوق اجتماعی مطرح شود و مورد تاکید قرار می گیرد که به جهات مختلف و دلایل متعدد، محدودیت ها و محذوریت های اخلاقی و عرفی دارد؛ حقوق انسانی و اجتماعی، مادامی که مسائل اخلاقی را تحت الشعاع قرار ندهند، قابل طرح، بحث و دفاع می باشند، ولی زمانی که برخی از حقوق، مرزهای اخلاق و عرف را نشانه می روند و درصدد تغییر آن ها می باشند، دیگر در این مرحله نه تنها قابل دفاع نمی باشند بلکه قابلیت طرح و بحث را نیز از دست می دهند؛ بخش قابل ملاحظه ای از حقوق که جریان های فمینیستی مطرح می نمایند از این قبیل می باشد؛ چرا که این جریان ها در تلاش هستند که به بهانه اعطاء حقوق زنان در جامعه، مرزهای اخلاق، شرع و عرف را جابجا کرده و از خطوط قرمز عبور کرده و در حقیقت، آن چه که مورد تاکید این جریان ها می باشد، تحت الشعاع قرار دادن مرزهای اخلاق می باشد ولی به بهانه ی استیفا حقوق بانوان می باشد.
در مورد تغییراتی که در قرن بیستم در خانواده ها به وجود آمد باید بیان کرد که در مرحله اول، ناشی از دگرگونی های صنعتی و تغییر در شیوه تولید بود. با خروج جریان تولید از واحد خانواده که در آن هر یک از اعضای خانواده موقعیت خاصی در تولید داشتند و بقای آنان وابسته به فعال بودن در تولی خانواده بود، تغییرات زیادی در سبک های زندگی و خانواده به وجود آمد[1].
حقوق زن در جامعه امروز، تا حدودی موضوع بحث های جدی با ماهیت سیاسی-دینی شده است[2] و بسیاری از این موضوعات، به جهت شیطنت های رسانه ای و سیاسی، از جریان و فرآِند طبیعی و منطقی خود خارج می شوند و نتیجه نهایی، دست خوش بازی های سیاسی قرار می گیرد.
یکی از بحث ها و جریان های مهم در این موضوع، مطرح نمودن حق حضور بانوان در ورزشگاه ها می باشد؛ این مسئله هرچند به ظاهر به عنوان یکی از حقوق بانوان مطرح می شود و و مورد تاکید قرار می گیرد ولی باید مد نظر داشت که وجود مسائل حاشیه و جانبی در این موضوعی به نحوی است که حتی استیفا این حقوق، به معنای نقض بسیاری از حقوق دیگر بانوان می شود و لحاظ بسیاری از مسائل اخلاقی در مورد بانوان را مختل می کند که در ادامه برخی از ملاحظات اساسی در این موضوع مورد طرح و بسط قرار می گیرد.
ضرورت و لزوم حضور بانوان در ورزشگاه
سوال اولی و اصلی که مطرح می شود این است که آیا حضور بانوان در ورزشگاه ضرورت و لزوم دارد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید بیان کرد که با عنایت به اصل موضوع روشن می شود که حضور بانوان در ورزشگاه ها و مشاهده ی از نزدیکِ بازی ها، از مصادیق تفریح و سرگرمی محسوب می شود و هیچ ضرورتی بر این امر مرتب نمی باشد. با وجود این که بانوان، مانند دیگر اقشار جامعه نیاز به تفریح، سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت خود دارند ولی ضرورت و لزومی وجود ندارد که این اوقات فراغت با حضور در ورزشگاه ها و فعالیت هایی از این قِسم پر شود. لذا اصل ضرورت حضور بانوان در ورزشگاه منتفی می باشد.در پایان باید بیان کرد که هرچند متفکرین توسعه بر این نکته تاکید دارند که آزادی های ضروری و نسبی برای بانوان و همچنین تسهیل مشارکت ایشان در روند تصمیم گیری ها برای دست یابی به توسعه کشورها ضروری می باشد[3] و علاوه بر این که یکی از معیارها برای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند[4]؛ ولی پرواضح است که این ضرورت ها به معنای پذیرفتن هر حق مشروع و نامشروعی برای ایشان نمی باشد.
آثار سوء حضور بانوان در ورزشگاه
یکی از نکات مهم در باب داوری موضوعات مختلف در مورد زنان، تفاوت های بین زن و مرد در هویت جنسی می باشد که مبنای این تفاوت زن و مرد نیز طبیعی و فطری می باشد[5] و در بیان حقوق و وظایف بانوان باید به این تفاوت ها التفات داشت؛ مهمترین نکته ای که در این مورد باید بیان کرد، فضای غیر اخلاقی حاکم بر ورزشگاه می باشد؛ هرچند مشاهده ی تلویزیونی بسیاری از مسابقات شاید از نظر اخلاقی محدودیت یا ممنوعیتی نداشته باشد ولی حضور در ورزشگاه به جهت جو حاکم بر این محیط ها، همراه با حواشی غیر اخلاقی فراوانی می باشد که اساسا حضور بانوان در این مکان ها، نه تنها دون شأنایشان می باشد، بلکه از نظر اخلاقی نیز صحیح نمی باشد.یکی از مهمترین آثار سوء در باب حضور بانوان در ورزشگاه، اختلاط زن و مرد می باشد؛ با وجود تاکیدات فراوان مبنی بر عدم جواز و ممنوعیت های اخلاقی و شرعی در مورد اختلاط زن و مرد، جایز نیست که به بهانه حضور بانوان در ورزشگاه و پر کردن اوقات فراغت و تفریح ایشان، قائل به جواز اختلاط زن و مرد شد و چنین خطوط قرمزی را در عرصه های اخلاقی و شرعی عبور کرد.
پی نوشت ها:
[1] شهلا اعزازی، دگرگونی در نقش زنان (مجموعه مقالات) (تهران: علم، ۱۳۹۰)، ص99.
[2] مهرانگیز کار، حقوق سیاسی زنان ایران (تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۰)، ص4.
[3] الهه (طبرستانی) کولایی و محمدحسین حافظیان، نقش زنان در توسعه کشورهای اسلامی (با تاکید بر خاورمیانه و جنوبشرقی آسیا)، دانشگاه تهران. موسسه انتشارات و چاپ. (تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۸۵)، ص63.
[4] شمسالسادات زاهدی، زن و توسعه، دفتر پژوهشهای فرهنگی (تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۶)، ص65.
[5] محمد منصورنژاد، زنان: حقوق، کرامت و هویت (در دفاع از حقوق زنان) (تهران: جوان پویا، ۱۳۸۵)، ص66.