نقش تعلیم و تربیت در جامعه

در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا با واکاوی مفهوم پژوهش و برشماری ویژگیهای پژوهش تربیتی، نحوه ی ارتباط آن را با فلسفه های جدید و به ویژه تبارشناسی مورد بررسی قرار دهیم.
سه‌شنبه، 16 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش تعلیم و تربیت در جامعه
تعلیم و تربیت، عرصهای فرهنگی- اجتماعی به شمار می رود که در آن، عوامل متعدد و متنوعی ایفای نقش می کنند. از یک سو، تربیت، معطوف به آدمی است و بنا دارد وضعیت موجود وی را به وضعیت مطلوبی ارتقا بخشد. این امر سبب می شود وجود انسان و نحوه تعامل وی با شرایط سیاسی اجتماعی پیرامونی اش، به یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار در جریان تربیت تبدیل شود زیرا بدون شناخت انسان، تربیت صحیح امکان پذیر نیست. بنابراین، ارائه هرگونه طرحی برای اصلاح وضعیت موجود تربیتی، مسبوق به شناخت عناصر وجودی انسان و آگاهی از چگونگی تأثیر و تأثرهای عوامل اجتماعی فرهنگی بر ماهیت اوست.
 
از سوی دیگر، در جریان تربیت، دانشها و مهارتهای ویژه ای به یادگیرنده آموزش داده میشود و همین امر، دانش را نیز یکی از مؤلفه های محوری فرایند تعلیم و تربیت می سازد. از همین روی، ماهیت دانش آموخته شده و نگاه کلان جریان تربیت به این دانش نیز از جمله مسائل کلانی است که نظامهای تربیتی با آن دست به گریبانند. موضوع اخلاق و ارزشها نیز از سویی با وجود آدمی گره خورده و از سوی دیگر گاه با ادعاهای دانشی پشتیبانی شده است و به صورت محتوای تربیتی، مد نظر اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت قرار می گیرد. بنابراین این موضوع نیز از جمله محورهای مورد توجه در فعالیتهای تربیتی به شمار می رود.
 
بنابر این، می توان گفت سه مؤلفه انسان، دانش و ارزش، محوری‌ترین مسائل کلان تعلیم و تربیتند که هر رویکرد تربیتی، ناگزیر از مواجهه با آنهاست. نگرش کلی هر رویکرد تربیتی به این مسائل، جهت جریان آن رویکرد را تا حد زیادی تعیین می کند و عملکردهای خرد آن را هدایت می نماید. بنابراین نگاه کلان نسبت به موضوع تربیت انسان و محتوای آن - دانش و ارزش، زیرساز هما فعالیتهای تربیتی یک رویکرد به شمار می آید.
 
در این میان، در دنیای امروز، سهم ساختارهای سیاسی- اجتماعی در تکوین ماهیت آدمی، پا رنگ تر گشته و شناخت پیچیدگی ها، چگونگی تأثیر و تأثرها و نحوه تعامل این ساختارها با وجود آدمی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. همین امر، تعلیم و تربیت را نیز به گونه ای گریزناپذیر و بیش ا گذشته با شبکه روابط پنهان و پیدای اجتماعی - سیاسی مرتبط ساخته و ماهیت تربیت را به گونه ای آمیخته با مسائل اجتماعی - سیاسی ساماندهی کرده است. ماهیت نظام های ارزشی و هنجارهای ارزشمند نیز بیش از گذشته با حقایق مطرح در دنیای دانش و نیز روندهای اجتماعی سیاسی در آمیخته است. همچنین زیرسؤال رفتن اعتبار داعیه های دانشی و فروریختن انگاره های مطلق گرایانه در باب دانش و گزاره های آن، عرصه های مختلف علمی و به ویژه علوم انسانی را دستخوش تغییرات اساسی ساخته و نظام های تربیتی را با چالش های جدی مواجه می سازد.
 
بنابراین می توان گفت هر گونه طرحی برای تربیت و نیز هر نوع ارزیابی عملکردهای تربیتی، بر نوعی از این دیدگاههای کلان استوار است. در چند دهه اخیر طرح دیدگاه های بدیع در این حوزهها، انگاره های دوران مدرن در این مسائل را دستخوش تحول ساخته و منظرهای جدیدی را در برابر اندیشمندان گشوده است. ظهور دیدگاه های جدید در این عرصه ها و تلاش برای فراتر رفتن از قالب های فکری گذشته، ابعاد تازه ای از این مسائل را پیش روی اندیشمندان نهاده و رویکردهای بدیعی را مطرح ساخته است.
 
در این میان، ظهور روش شناسی های جدید را که از دل فلسفههای متناظر خویش متولد شده و به تدریج در سایر رشته های علوم انسانی نیز نفوذ کرده اند، می توان در زمره مهمترین تحولات حوزه فلسفه قرار داد. در هر یک از فلسفه‌های جدید، اندیشمندان با طرح نگرشهای نو به واقعیت، جنبه هایی فراموش شده از آن را بررسی کرده اند و در نهایت، الگوهای جدیدی برای پژوهش درباره واقعیت به ویژه واقعیت های انسانی ساخته و پرداخته اند.
 
پیشرفت دانش در هر زمینه، مرهون انجام پژوهش در آن حیطه است و انجام پژوهش بدون دستیابی به روشی نظام مند امکان پذیر نخواهد بود. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران - از جمله قراملکی (۱۳۸۵) - مهمترین عامل رشد علم، مطالعات نظام‌مند است. گرچه در زبان عامیانه، هرگونه تحقیق و تتبعی، پژوهش خوانده می شود، اما در اصطلاح خاص علمی، پژوهش ناگزیر از تبعیت از روشی ویژه و نظام مند است؛ رویکردی که در ضمن تضمین اعتبار یافته ها و دست آوردهای پژوهش، وظایف دیگری را نیز بر عهده گیرد. مفهوم سازی های پژوهشگر در مورد واژه های کلیدی پژوهش (قراملکی، ۱۳۸۵)، راهبردهای وی در رویارویی با مسأله و نیز چگونگی استفاده از تکنیکها و فنون جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در دامان رویکرد و روش پژوهشی وی سامان می یابند و بنابراین می توان گفت، رویکرد پژوهش، هدایت کل فرایند تحقیق را از ابتدا تا انتها بر عهده دارد.
 
منبع: تبارشناسی و تعلیم و تربیت، نرگس سجادیه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران1394


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.