این جمله را احتمالاً از رادیو و تلویزیون یا از زبان بزرگترها شنیدهاید؛ آیا تا حالا به معنی آن فکر کردهاید؟ خدا که ما انسانها را تک به تک خلق کرده، پس چرا میگویند دست یاری و کمک خدا با جماعت است؟ اصلاً جماعت یعنی چی؟ تا حالا سعی کردهاید از فرهنگ لغت معنی آن را پیدا کنید؟
جماعت یعنی گروهی از انسانها که دور هم جمع میشوند تا با همکاری و همدلی یکدیگر کارهایی را انجام دهند برای رسیدن به یک هدف مشترک؛ البته هدفی که انتخاب میشود باید ویژگیهای خاص خود را داشته باشد، مهمترین ویژگی یک هدف این است که به منظور رفاه حال و به نفع یک گروه یا عموم مردم باشد و در عین حال هیچ ضرر و آسیبی هم برای کسی یا برای محیط زندگیمان نداشته باشد. اگر بخواهیم یک نمونه از جماعت یا گروه انسانی را مثال بزنیم که همهی شما با آن آشنا باشید، میتوانیم یک تیم فوتبال را در نظر بگیریم که در آن همهی بازیکنهای تیم به یکدیگر کمک میکنند تا گل بزنند و تیمشان را به پیروزی برسانند.
برای موفق شدن یک گروه چه کارهایی انجام دهیم؟
قدم اول
مهمترین و اساسیترین کارهایی که اعضای یک گروه باید برای رسیدن به موفقیت انجام دهند و بدون انجام آنها هیچ وقت به موفقیت نمیرسند، کنار گذاشتن حسادتها، خودبینیها، تکرویها و دست به دست هم دادن، کمک کردن و اعتماد کردن به یکدیگر است و در این صورت، گروه میتواند مشکلاتش را حل کرده، به سمت هدف برود و به موفقیت نهایی برسد.قدم دوم
افرادی که میخواهند یک گروه را تشکیل دهند، تواناییها و قابلیتهای خودشان را اعلام کنند و هریک بگویند چه کارهایی را خوب بلد هستند و میتوانند انجام دهند.قدم سوم
افراد یک گروه بدون هیچ حسادت و خودبینی و با کمال حسن نیت و خوشفکری از بین خودشان یک نفر را که از همه باسوادتر، باهوشتر، دلسوزتر و زرنگتر است به عنوان رئیس انتخاب کنند. طبق فرمایش حضرت علی علیهالسلام که فرمودند: «برای هریک از کارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود مدیر و رئیسی تعیین کنید؛ مدیری که دارای دو ویژگی باشد: بزرگی و عظمت کار او را مغلوب نسازد و زیادی و تراکم کار رنجورش نکند.»1
چرا انتخاب رئیس بااهمیت است؟
برای رسیدن به موفقیت باید هریک از اعضای گروه براساس تواناییهایشان که قبلاً اعلام کردهاند یک وظیفهی معین و مشخص داشته باشند و بدانند دقیقاً چه کاری را باید انجام دهند و همینطور باید بین اعضا نظم و مقررات برقرار باشد، انجام دادن این دو کار به عهدهی رئیس گروه است و فقط اوست که میتواند این کارها را به خوبی مدیریت کند؛ مثل مربی یک تیم فوتبال که تعیین میکند هریک از بازیکنهای تیم چه وظیفهای دارند و کجای زمین باید قرار گیرند و چطور بازی کنند.همکاری اعضای گروه
بعد از مشخص شدن وظیفهی تکتک اعضای گروه، کاری را که به آنها سپرده شده با دقت و به درستی انجام دهند. در درجهی دوم هریک از اعضای گروه با همدلی و مهربانی به بقیه کمک کنند تا آنها هم در کارشان موفق باشند و کارها را به دقت انجام دهند. وقتی همهی کارهایی را که گفتیم به درستی انجام شوند، ما یک گروه خوب و موفق داریم که از عهدهی همهی مسائل و مشکلات برمیآید و همیشه گروه شاد، موفق، پیروز و نمونه است.تا یادم نرفته میخواهم یک مثال از گروهی برایتان بزنم که همیشه موفق است و هیچ سختی نمیتواند به آنها آسیب برساند.
گروه پنگوئنهای قطبی
در قطب هوا خیلی سرد و همیشه پوشیده از برف و یخ است؛ مدام باد سردی میوزد که میتواند هر موجود زندهای را منجمد سازد. در این بین پنگوئنها میدانند چگونه باید در برابر این سرمای شدید مقاومت کنند تا یخ نزنند و زنده بمانند. آنها دور هم جمع میشوند و یک دایره درست میکنند و گرمای بدنشان را به یکدیگر میدهند. با این کار دمای بدن همدیگر را زیاد میکنند و در نتیجه گرمای زیادی تولید میشود که از آنها در برابر سرما محافظت میکند؛ ولی گاه بعضی پنگوئنها از بقیه جدا میشوند و خیلی زود یخ میزنند.
حالا که ما انسانها از همهی موجودات روی زمین عاقلتر هستیم و خدا ما را بهتر و بالاتر از دیگر موجودات خلق کرده، حتماً باید خیلی بیشتر از پنگوئنها مراقب یکدیگر باشیم و گرما و مهربانی خودمان را به انسانهای دیگر برسانیم؛ با هم متحد شویم و دست به دست هم از همهی خطرها بگذریم تا زندگی شادی داشته باشیم.
پی نوشت:
1. نهج البلاغه، نامه 53
منبع: مجله باران