نقش آینده در تعلیم و تربیت (قسمت دوم)

امروزه دانش پژوهان در معرض مقادیر زیادی اطلاعات غیر قابل هضم یاگمراه کننده که از طریق روزنامه‌ها، تلویزیون، نوارها، فیلم‌ها، ایستگاه‌های رادیویی و دیگر منابع ارائه می‌شود، قرار دارند.
پنجشنبه، 3 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش آینده در تعلیم و تربیت (قسمت دوم)
آن چه برای کارشناسان آموزش و پرورش و مؤسسه های آموزشی مفید تلقی می شود، برای دانش آموزان بیشتر سودمند است و ضرورت آن بیشتر احساس می شود. درست ش بیه گروه‌های اجتماعی و مؤسسه ها که هر یک دیدگاه مورد توافق جمعی خاص خود را دارند، هر فرد نیز درباره وقایعی که احتمالا در آینده به وقوع می پیوندد تصوراتی در سر دارد. کودک تقریبا از همان زمان تولد، مجموعه ای از انتظارات کودکانه را در قبال تجربه‌های روزانه سامان می دهد. بعدها این انتظارات پیچیده تر می شود و در نتیجه، حوزه وسیع تری از آینده را در بر می گیرد. گفتنی است که این دیدگاه شخصی هر فرد از آینده است که نوع و نتیجه تصمیم گیریهای او در مسائل جدی زندگی را تعیین می کند.
 
امروزه دانش پژوهان در معرض مقادیر زیادی اطلاعات غیر قابل هضم یاگمراه کننده که از طریق روزنامه ها، تلویزیون، نوارها، فیلمها، ایستگاههای رادیویی و دیگر منابع ارائه می شود، قرار دارند. در نتیجه، از سرعت تغییر و تحولاتی که جهان را دگرگون می کند، به خوبی آگاهند، اما اگر جوانانی هم پیدا شوند که ایده تحولات بنیادی در جهان را چندان جدی نگیرند، معنایش این نیست که ایده چندان مساعدی برای ایجاد تحولات سریع در زندگی خویش نداشته باشند.
 
چندی پیش با ۳۳ دانش آموز دبیرستانی که میانگین سنی اغلب آنها بین پانزده تا شانزده سال بود، آزمایشی غیر علمی ترتیب دادم. از تک تک آنها خواستم هفت واقعه ای را که فکر میکنند در آینده به وقوع می پیوندد، با ذکر تاریخ بیان کنند. هدفم آن بود که از این طریق، کلاس را برای رسیدن به یک دیدگاه مورد توافق جمعی از آینده یاری دهم. آنها را به هیچ وجه از نظر نوع وقایع و زمان وقوع محدود نکردم؛ کلاس با هیجان مشغول به کار شد، به طوری که در عرض چند دقیقه، مجموعه ای از ۱۹۳ واقعه که در آینده احتمال وقوع آن می رفت، فراهم آمد. جالب این بود که هر یک از این وقایع، تاریخ معینی را نیز یدک میکشید، نتایج نشان میداد که دانش آموزان کلاس که جزو طبقه متوسط شهری بودند، از ذهنهایی پیچیده و همچنین از عقاید مشخص نسبت به جهان فردا برخوردارند.
 
قابل ذکر است که از محتوای پیش بینی‌هایشان، آینده وحشتناکی برای ایالات متحده آمریکا، جایی که حداقل بخشی از عمر خود را در آن گذرانده بودند، استنباط می شد. سناریوی کلاس، بیانگر پایان جنگ ویتنام و بهبود روابط چین و آمریکا در سال ۱۹۷۲ است و پیش بینی میکند اوضاع تا اندازه ای آرام می شود. اما این آرامش زیاد طول نمی کشد و سرانجام فرو می پاشد. مطابق این نظر سنجی، در سال ۱۹۷۳ نیویورک به کشوری مستقل بدل می شود و سال ۱۹۷۴ نیز سال بدی است که وجه مشخصه آن شورشهای نژادی در ماه ژوئن و اخراج ایالات متحده از سازمان ملل است. در همان سال، فاحشگی و مصرف ماری جوانا قانونی می شود، و در سال ۱۹۷۵ ایالات متحده با یک انقلاب سیاسی مواجه می شود. در سال ۱۹۷۶ ارزش دلار کاهش می یابد و ملل دیگر، آمریکا را تحریم می کنند. همچنین، به دلیل آلودگی، دولت بین مردم ماسک ضد گاز تقسیم می کند. در سال ۱۹۷۷ برنامه فضایی به پایان می رسد و شهروندان ایالات متحده، در خانه و خیابان، تحت مراقبت کامل قرار می گیرند. در سال ۱۹۷۸ سناتور کندی به مقام ریاست جمهوری می رسد و یک سال بعد به دلیل بحران مالی، روابط ما با اروپا قطع می شود. در سال ۱۹۸۰ راه معالجه سرطان را پیدا می کنیم، اما آلودگی و تخریب محیط زیست در اندازه های جبران ناپذیر گسترش پیدا می کند و ما بیش از پیش به منابع غذایی اقیانوسها وابسته می شویم. و همه اینها مقدمه ای برای سال فاجعه است. سالی که با عناوینی چون: انقلاب آمریکا و سرنگونی دولت کنونی، وقوع انقلاب سیاسی و فرهنگی در ایالات متحده، خشک شدن نهرها و رودخانه ها، قربانی شدن تعداد زیادی از مردم بر اثر بلایای طبیعی، کوچک تر شدن واحد خانواده، اسکان انسان در کره مریخ، و وقوع جنگ هسته‌ای تعریف می شود.
 
اما هنوز دوران رنج و مرارت برای آمریکا به سر نرسیده است. در سال ۱۹۸۱ ریچارد نیکسون ترور و قدم‌هایی در جهت بهبود روابط نژادی برداشته می شود. در نتیجه، برنامه های فضایی جدیدی به اجرا در می آید و سفرهای متعددی به سیاره های مختلف صورت می گیرد. در سال ۱۹۸۳ دیکتاتوری نظامی بر کشور حاکم می شود و این در حالی است که اتحاد شوروی و ایالات متحده، در جنگ علیه چین متحد می شوند. این جنگ تا سال ۱۹۸۴ ادامه پیدا می کند. پیشرفتهای علمی ادامه پیدا کرده سرعت تحولات افزایش می یابد؛ به طوری که جنین به جای نه ماه در عرض شش ساعت رشد کرده آماده تولد می شود. اما تمام این تحولات و پیشرفتهای علمی، به وقوع زلزله در کالیفرنیا و زیر آب رفتن این شهر در سال ۱۹۸۶ کمکی نمی کند. در همین سال رشد جمعیت کره زمین به نقطه بحرانی خود می رسد و ارزش دلار به ۲۵٪ ارزش آن در سال ۱۹۷۱ تنزل پیدا می کند. در عین حال، ما به ماه دست درازی کرده و آن را مستعمره خود اعلام می کنیم.
 
در آغاز دهه ۱۹۹۰ جنگ روسیه و چین کماکان ادامه دارد، اما در کل، اوضاع رو به بهبود می رود و احتمال برقراری صلح میان قدرتهای بزرگ از هر زمان دیگر بیشتر است. از انرژی اتمی، مخصوصا در شکل راکتورهای هسته‌ای، به صورت گسترده ای بهره گرفته می شود. مردم تنها سه روز در هفته سر کار می روند. تخریب محیط زیست کماکان ادامه دارد، اما راه حلهایی نیز برای آن پیدا شده است. سال ۱۹۹۵ سال خوبی به نظر می رسد. دولت تغییر می کند و بار دیگر فعالیتهای فضایی گسترده تر می شود. برنامه ای برای یک نظام سازمان یافته آموزشی تدوین می شود و بالاخره، جوانان اهمیت قدرت سیاسی خود را احساس می کنند؛ زیرا ما در آن سال یک رئیس جمهور بیست ساله خواهیم داشت و همچنین، نرخ رشد جمعیت صفر را تجربه خواهیم کرد.
 
دیگر پیش بینی های دانش آموزان را برای بعد از سال ۲۰۰۰ توصیف نمی کنم. همین اندازه کافی است دریابیم که این گروه از جوانان در آینده خود را رو در رو با جهانی ایستا یا با پیشرفتی گند و جزئی نمی بینند، بلکه تصور آنها از آینده جهان، حداقل تا دو دهه دیگر، تصور جهانی پرآشوب و به هم ریخته است.
ادامه دارد..
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص322-319، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط