به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ

به جان کندن وداعت مي کنم حافظ خداحافظ به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ که حق چون تو استادي نخواهد شد ادا حافظ ثنا خوان توام تا زنده‌ام اما يقين دارم نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم
چهارشنبه، 25 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ
به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ
به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ

شاعر : شهريار

به جان کندن وداعت مي کنم حافظ خداحافظ به توديع توجان ميخواهد از تن شد جدا حافظ
که حق چون تو استادي نخواهد شد ادا حافظ ثنا خوان توام تا زنده‌ام اما يقين دارم
نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم
به انعام تو شايستن نه حد هر گدا حافظ تو صاحب خرمني و من گدايي خوشه چين اما
دو دل با هم سخن گفتند بي صوت و صدا حافظ بروي سنگ قبر تو نهادم سينه‌اي سنگين
تهي کن خرقه‌ام از تن که جان بايد فدا حافظ در اينجا جامه شوقي قبا کردن نه درويشي است
نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ تو عشق پاکي و پيوند حسن جاودان داري
که با حسرت وداعت مي‌کنم حافظ خداحافظ مگر دل ميکنم از تو به ياد مهمان به راه انداز


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط