- فراهم کردن شرایط بازی برای کودک
- حفظ مقام سیادت کودک
- تهیه غذای باکیفیت و متناسب برای فرزند
در یادداشتی با عنوان «زندهباد بازی!» و «پادشاهان کوچک!» به بررسی وظیفه اول و دوم از وظایف سهگانه فوق پرداختیم و در یادداشت قبل با عنوان «چرایی بی اشتهایی کودکان»، بررسی وظیفه سوم را آغاز کردیم و در این یادداشت به ادامه مباحث خواهیم پرداخت.
نقش غذا در سلامت
کافی است اندکی دراینباره اندیشه کنیم که کاربرد غذا در بدن چیست؟ میدانیم که بدن انسان از میلیونها سلول ساخته شده و خود این سلولها از موادی ساخته شده که از طریق غذا به بدن انسان رسیده است. هرروز نیز تعداد زیادی از سلولهای بدن فرسوده میشوند و از بین میروند و لازم است بجای آنها سلولهای جدید ساخته و جایگزین شود، طبعاً برای این تجدید ساختمان، غذا موردنیاز است.کودکان و نوجوانان که در حال رشد هستند با دریافت غذاهای مناسب و کافی رشدشان تأمین میشود، سلامت پوست و مو و تمام اعضای بدن به نوع، مقدار مواد غذایی و ترکیب آنها ارتباط دارد. هر جا که یک عامل موردنیاز به انسان نرسد، همانجا در همان کاری که باید بهوسیله همان ماده غذایی در بدن انجام شود اختلال ایجاد خواهد شد. ساختن آنتیکور که بهعنوان یک وسیله مهم دفاعی بدن در برابر عوامل بیماریزا شناخته میشود با استفاده از پروتئین موجود در غذا میسر است. تنظیم درجه حرارت بدن، تأمین انرژی لازم برای فعالیتهای مختلف بدنی و حتی فکری و بهطورکلی تأمین سلامت بدنی و روانی نزد انسان به غذا و به نوع عوامل غذایی وابسته است و طبیعی است نرسیدن مقدار کافی غذا یا اجزای غذایی بهتناسب نیازی که بدن به آنها دارد، موجب اختلال در کار بدن و بیماری خواهد شد. فراموش نکنیم که وقتی کسی میمیرد آخرین مسئلهای که سبب مرگ شده بهعنوان علت مرگ ثبت میشود؛ اما راجع بااینکه مثلاً کمبودهای تغذیهای بدن وی را ناتوان کرده و او را در شرایطی قرار داده که بهواسطه یک عامل بیماریزای نهچندان مهم از بین رفته، چیزی گفته نمیشود. نباید ازنظر دور داشت که تغذیه مناسب به معنای استفاده از غذاهای پرهزینه و پرزرقوبرق نیست، حتی با هزینه کم هم میتوان از غذاهای سالم بهرهمند شد. درحالیکه بسیارند کسانی که با صرف هزینه زیاد غذای نامناسب دریافت میکنند.
هر یک از این مواد اگر به مقدار کافی به بدن نرسد یا در مواردی بیشتر از حد نیاز به بدن برسد موجب مشکلاتی برای بدن میشود. اگر مدت محرومیت بدن از عوامل غذایی طولانی باشد یا کمبود آنها شدید باشد، آثار بدِ این کمبودها شدیدتر خواهد بود. همچنین در مراحلی از زندگی که رشد بدن سریع است مثلاً در 2 سال اول زندگی، کمبودهای غذایی آثار ناگوار و جبرانناپذیری بجای میگذارد؛ زیرا چنانکه میدانیم رشد جسمی کودک در این 2 سال بسیار مهم و سریع است، بهطوریکه فقط 5 ماه پس از تولد وزن کودک به 2 برابر وزن هنگام تولد میرسد و 7 ماه بعد یعنی در پایان یکسالگی وزن طفل به 3 برابر وزن هنگام تولد میرسد و 12 ماه بعدازاین زمان یعنی در پایان سال دوم زندگی وزن کودک معادل 4 برابر وزن هنگام تولد خواهد شد. بعدازاین، تاریخ آهنگ رشد به این سرعت نیست اما مجدداً در دوران بلوغ، رشد، آهنگ سریعی پیدا میکند؛ لذا اگر درزمانی که رشد بسیار سریع است، مواد غذایی لازم به بدن نرسد، مشکلاتِ ناشی از این کمبود، در سنین بعدی قابل جبران نیست.
یک نکته جالب دیگر در مورد رشد مغزی است، میدانیم مغز کودک در 2 سال اول زندگی به حداکثر رشد خود میرسد، واضح است کمبود آن دسته از عوامل غذایی که برای رشد مغز لازم است (بخصوص کمبود پروتئینها) سبب میشود که در رشد مغز اختلال ایجاد شود و چون پس از 2 سالگی چنین فرصتی برای تکامل و رشد سریع مغز وجود ندارد، لذا تأمین مواد غذایی لازم نمیتواند به طور کامل سبب جبران اِشکال در رشد مغز گردد. مثالهای متعددی وجود دارد که بتواند رابطه میان تغذیه و رشد و سلامت را نشان دهد. معمولاً کودکان در این سن و سال عادتهای غذایی خود را از اطرافیان خویش تقلید میکنند؛ بنابراین، رعایت عادتهای درست از سوی اعضای خانواده، از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است.[1]
برای ایجاد نشاط و سرور، مصرف غذاهای حاوی مقادیر زیادی از قند میوه، غلات و سبزیها به همراه مایعات توصیه میشود. عادتهای مناسب غذایی از اولین روزهای دوران کودکی در رفتار آدمی شکل میگیرد. البته خو کردن به روشهای صحیح غذایی، فقط به سن و سال افراد وابسته نیست و در هر مقطعی از عمر میتوان به این بینش دست یافت. بیشک کاربرد عادتهای مناسب غذایی در دوران جنینی، نوزادی و طفولیت، بزرگترین بهره را به انسان میرساند و تغذیه مناسب، رشد طبیعی، شکوفایی ذهنی و سلامتی جسم و روح شخص را در آینده تضمین میکند. کسب این عادتها، با تمرینها و فعالیتهای بدنی ارتباط دارد. از سوی دیگر، مانع ابتلای شخص به امراضی مانند نارساییهای قلبی، چاقی مفرط، سرطان و اختلالات دیگر میشود. غذا یکی از لذتها و خوشیهای زندگی است. باید به همان اندازه که مطبوع و دلچسب است، سالم و از عوامل بیماریزا به دور باشد.[2]
نهی از زیاده خوری
ممکن است برخی از والدین به دلیل اهمیت تغذیه در دوران کودکی، فرزند خود را به پرخوری تشویق کنند که این عادتی بسیار ناپسند است و عوارض بسیار بدی را به همراه خواهد داشت. همانگونه که عدم دسترسی به عوامل غذایی، آثار سوء و بیماریهایی در پی دارد، پرخوری زمینهساز ظهور و ابتلا به بسیاری از بیماریها هست، لذا معصومین علیهالسلام بر پرهیز از پرخوری بسیار تأکید کرده اند، ازجمله موارد زیر:1- حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام: «ادمان الشبع یورث اضعاف الوجع.» مداومت بر پرخوری، دردهای متعددی را موجب میشود.[3]
2- حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آله: «کُل و انت تَشتَهی و امسِک و انت تَشتَهی.» زمانی به خوردن غذا بپرداز که میل داری و در حالی دست از طعام بردار که هنوز میل به خوردن غذا داری.[4]
با توجه به حدیث فوق، والدین باید زمانی که کودک میل به غذا دارد، به او غذا بدهند و در سایر اوقات که میل ندارد، او را به غذا خوردن مجبور نکنند.
3- حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام: «یا کمیل لا توقرنّ معدتک طعاما و دع فیها للماء موضعا و للریح مجالا و لا ترفع یدک من الطعام الّا و انت تشتهیه فان فعلت ذلک تستمرئه، فاّن صحة الجسم من قلة الطعام.» ای کمیل معده خود را کاملاً پر نکن بلکه در آن، جایی برای آب و مکانی برای حرکت هوا باقی بگذار و در حالی دست از طعام بردار که هنوز به خوردن اشتها داری اگر چنین کنی تغذیهات را گوارا خواهی یافت، بهدرستی که سلامت تن از کمخوری (خودداری از پرخوری) است.[5]
4- حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام: قلة الاکل تمنع کثیرا من اعلال الجسم. کمخوری (خودداری از پرخوری) از پیدایش بسیاری از بیماریهای جسمی پیشگیری مینماید.[6]
5- حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام: «من اقتصد فی اکله، کثرت صحته و صلحت فکرته.» کسی که در خوردن میانهروی پیشه کند، سلامت او زیادتر خواهد شد و اندیشیدن او اصلاح میشود.[7]
با توجه به حدیث فوق، بهتر است که در تغذیه کودک راه میانه را در پیش بگیریم تا هم جسم و همفکر کودکمان سالم بماند.
6- حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام: «لو انّ الناس قصدوا فی المطعم، لاستقامت ابدانهم.» اگر مردم در خوردن غذا، میانهروی میکردند، بدنهای آنها استقامت مییافت.[8]
البته روایات متعدد دیگری در این مورد بیانشده است؛ ازجمله اینکه میانهروی در تغذیه از اسراف به دور و برای سلامت بدن مناسبتر و برای عبادت یاری کنندهتر است و اینکه زمانی که معده بنده خدا سبک است، به خدا نزدیکتر است و اینکه خودداری از پرخوری برای اصلاح ظاهر و باطن انسان نیکو است، معده خانه بیماریها است و رژیم غذایی (پرهیز) در رأس درمانها است و همچنین آمده است: ازآنچه بدن به دریافت آن عادت کرده، به آن بِده، با پرخوری سلامت نخواهد بود و نزد خدا چیزی مبغوضتر از شکمِ پر نیست.[9]
پینوشت
[1] - کتاب آئین تندرستى، اصفهانى، محمد مهدى، ص: 267-268[2] - دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامى، نورانى، مصطفى، ج6، ص: 319
[3] - جامع الاحادیث- جلد 24- باب 197- حدیث 37
[4] - بحار الانوار- جلد 66 صفحه 29
[5] - تحف العقول صفحه 183
[6] - جامع الاحادیث- جلد 24، باب 197 حدیث 49
[7] - غرر الحکم، فصل 77، شماره 1140
[8] - بحار الانوار جلد 66، صفحه 331
[9] - کتاب آئین تندرستى، اصفهانى، محمد مهدى، ص: 319-321