پیش فرض‌های رایج زیباشناختی در میان یونانیان

در پایان دوره باستان، یونانی‌ها هنری بزرگ و باشکوه را آفریدند اما هیچ نظریه ای درباره هنر مطرح نکردند، یا دست کم به صورت مکتوب به دست ما نرسیده است.
چهارشنبه، 13 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیش فرض‌های رایج زیباشناختی در میان یونانیان
هنرمندان یونانی، هنرشان را به عنوان مهارت و پیروی از قوانین و قواعد عمومی انجام میدادند نه به عنوان الهام و تخیل. بنابراین آن را با معیارهای کلی، غیرشخصی و عقلانی مورد بررسی و داوری قرار میدادند. عقل گرائی بعدها که در یونان و از طرف فیلسوفان مورد پذیرش قرار گرفت، وارد مفاهیم هنری شد. عقلانیت در هنر و اتکاء آن به قوانین و قواعد، مسئله اساسی زیباشناسی است، که در هنر باستانی یونانیان تلویحا وجود دارد. این قوانین مطلق و غیرقابل انعطاف بوده و براساس نیازهای ساختاری، به ویژه در معماری، محدود شده بودند، اما مبتنی بر فرضهای پیشینی نبودند. فرم و شکل ستونها، پیشانیها، سه ترکیها (triglyph) و مبانی هنرهای تجسمی.
 
چهارگوش‌های تزیینی (metopes) در هر معبد، تحت تأثیر اصول ایست شناسی (Statics) و چیستی مواد ساختمانی بود. علی رغم کلیت و عقلانیت، هنرهای تجسمی، انواع و اشکال گوناگونی داشت. دو سبک وجود داشت: سبک ڈریسی و سبک آیونی (Ionic) سبک آیونی آزادی و تخیل بیشتری را در خود نشان میداد، درحالی که سبک دریسی سفت و سخت تر و تابع قوانین محدودتری بود. این دو سبک در اجزاء و تناسب نیز متفاوت بودند. ستونهایی که در هنر آیونی به کار می رفت باریک تر از آنهایی بودند که در هنر ڈریسی به کار میرفتند. هر دو سبک به طور همزمان به وجود آمدند، اما سبک دریسی که پیشتر به تکامل رسیده بود، فرم ویژه دوره باستان شد.
 
یک معمار معروف قرن ۱۹ گفته است که حس بینایی به یونانیان لذتی را داد که برای ما ناشناخته است. ممکن است کسی گمان کند که آنها هارمونی اشکال را همانگونه که افراد علاقمند به موسیقی، هارمونی اصوات را احساس میکنند، احساس میکردند، بنابراین آنها «بینش کاملی» داشتند. یونانی‌ها اشیاء را بیش از آنکه به صورت ترکیبی ببینند، به صورت متمایز میدیدند. شاهد این مطلب هنر آنهاست: مجسمه های آنها در سنتوریهای معابد، مجموعه‌ای از مجسمه های متمایز است.
 
در پایان دوره باستان، یونانی‌ها هنری بزرگ و باشکوه را آفریدند اما هیچ نظریه ای درباره هنر مطرح نکردند، یا دست کم به صورت مکتوب به دست ما نرسیده است. علوم این دوره منحصر به طبیعت بود و نه أثار انسان، و بنابراین زیباشناسی را در برنمیگرفت. با وجود این، یونانی‌ها دارای تلقی و تصوری مخصوص به خود از مفهوم زیبایی و هنر بودند که آن را ثبت و مکتوب نکردند، گرچه میتوان از عملکرد هنری آنها این تلقی و تصور را بازسازی کرد.
 

[زیباشناختی رایج در میان یونانیان]

یونانیان مجبور بودند زبانی را پایه ریزی کنند که با آن بتوانند درباره هنری که خلق کرده اند، بیاندیشند و صحبت کنند. برخی از مفاهیمی که آنها معمولا به کار می گرفتند حتی پیش از ظهور فلاسفه شکل گرفته بود. این مفاهیم توسط فیلسوفانی که آنها را توسعه داده و منتقل شان کردند، دست کم تا حدی به کار گرفته شدند. با وجود این، از مباحث عالمانه ای که پس از قرن‌ها امروزه متداول و رایج است، بسیار متفاوت بودند. حتی جایی که کلمات و واژه های مشابه و یکسانی به کار می رفت، باز معنا و مفهومشان متفاوت بود.
 

١. مفهوم زیبایی

 پیش از هر چیز بایستی بگوییم که معنای واژه( natow kalon ) که یونانیان به کار می بردند و ما آن را به معنای زیبایی ترجمه کرده ایم، با معنایی که معمولا امروزه میرساند، متفاوت است. این واژه به هر چیزی که لذت میبخشید، مجذوب میکرد و موجب ستایش و تقدیر بود، دلالت داشت. به عبارت دیگر، دامنه مفهوم و مصداق آن گسترده تر از مفهومی بود که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد. این تعریف چیزهایی را شامل میشد که برای چشم و گوش لذتبخش بودند و با شکل موجب این لذت میگشتند. همچنین تعدادی از چیزهای دیگر را نیز در بر می گرفت که به روشهای مختلف و به دلایل مختلف موجب لذت میشدند. منظور از آن نه تنها تاثیرات بصری و صوتی بلکه ویژگی ای از ذهن انسان بود که امروزه در آن نظم و قاعده ای متفاوت را می یابیم و با توجه به کاربرد مجازی اش آن را «زیبا» می نامیم. گفتار مشهور سروش معبد دلفی مبنی بر اینکه «زیباترین درست ترین است»، نشان میدهد که یونانیان زیبایی را چگونه میفهمیدند. جدا از این مفهوم زیبایی که معمولا توسط یونانیان به کار میرفت، به تدریج، از منظر زیباشناسی، مفهومی خاص تر و محدودتر نیز برای زیبایی پدید آمد.
 
یونانیان نخست به این مفهوم محدود نامهای دیگری دادند. برای مثال شاعران درباره «دلربایی و افسونگری» (Charm) که به «موجودات میرا و خدایان لذت می بخشید» شعر می نوشتند. سرودهای مذهبی از «هارمونی» جهان صحبت میکردند، مجسمه سازان و هنرمندان تجسمی از تقارن ( oppetpla , Symmetria ) و به عبارت دیگر از تناسب و اندازه مناسب از واژه syn به معنای با هم و METpov , metron به معنای اندازه)، و خطیبان درباره نوعی از حرکت هماهنگ بدن که با ریتم موسیقی و کلمات هماهنگ است یعنی خوش ریتمی (eurhythmia از eu به معنای خوب و rhythmos به معنای ریتم) سخن می راندند. اما این اصطلاحات تا دوره های بعد یعنی دوره پختگی، فراگیر و رایج نشد. در چنین اصطلاحاتی یعنی هارمونی، تقارن و خوش ریتمی، مهر و نشان فلاسفه فیثاغورثی (Pythagorean) دیده میشود.
 

2.مفهوم هنر

 یونانیان برای اصطلاح تخنه ( regum , techne ) که به عنوان «هنر» ترجمه شده است، اهمیت زیادی قائل بودند. بنابر عقیده آنهاء منظور از این واژه تمام اشیا و محصولاتی بود که به طور ماهرانه خلق میشدند، از جمله اثر یک نجار یا بافنده و یا معمار. آنها این اصطلاح را برای هر مهارت و فنی به کار می بردند که توسط انسان در مقابل طبیعت) مورد استفاده قرار می گرفت، به شرطی که تولیدی (Productive) و متکی به مهارت (نه به الهام) بوده و شناختی (cognitive) نباشد. همچنین به طور آگاهانه و به واسطه قوانین و قواعد کلی (نه فقط قوانین عادی و روزمره خلق شود. آنان معتقد بودند که در هنر، مهارت بسیار ضروری و حائز اهمیت است و به همین دلیل تصور می کردند که هنر (از جمله هنر یک نجار و بافنده) یک فعالیت ذهنی است. آنها همچنین بر دانشی که هنر با خود به ارمغان می آورد، توجه زیادی داشتند و هنر را در درجه اول، براساس دانش ارزشگذاری میکردند.
 
چنین مفهومی از هنر شامل ویژگی هایی می شد که نه تنها در معماری، نقاشی و مجسمه سازی، بلکه در نجاری و بافندگی نیز مشترک بود. یونانیان واژه ای را نداشتند که بتواند به طور انحصاری هنرهای زیبا (fine arts) یعنی معماری، نقاشی و مجسمه سازی را در بر بگیرد. تلقی جامع و مبسوط آنها از هنر (که شاید امروزه در ازای آن بتوان واژه «مهارت» را به کار برد) تا پایان دوران باستان باقی ماند و دوره های طولانی ای در زبان های اروپایی (که به هنگام تاکید بر خصلت‌های ویژه نقاشی با معماری نمی توانست آنها را هنر صرف بنامد بلکه هنرهای «زیبا» توصیف میکرد) رایج و متداول بود. برای اولین بار در قرن نوزده تلاش هایی برای تفکیک و حذف صفت fine از عبارت fine arts صورت گرفت. و واژه art (هنر) مترادفی برای اصطلاح fine arts(هنرهای عالی) دانسته شد. دگرگونی مفهوم هنر (art) شبیه دگرگونی مفهوم زیبایی (beauty) بود: هر دو مفهوم ابتدا معنایی جامع و گسترده داشتند که به تدریج به مفهوم زیباشناختی خاصی محدود شدند.
 
منبع: تاریخ زیباشناسی، جلد اول، ووادیسواف تاتارکیوچ، ترجمه: سید جواد فندرسکی، صص 67-62، نشر علم، تهران، چاپ أول، 1392


اخبار مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
هوس‌های نفتی ترامپ در سوریه
play_arrow
هوس‌های نفتی ترامپ در سوریه
قاب متفاوتی از دیدار صبح امروز اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب
play_arrow
قاب متفاوتی از دیدار صبح امروز اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب
حاشیه‌های دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبرانقلاب
play_arrow
حاشیه‌های دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبرانقلاب
آخرین وضعیت تامین سوخت نیروگاه‌ها
play_arrow
آخرین وضعیت تامین سوخت نیروگاه‌ها
سنگین ترین محموله تاریخ صنعت فضایی ایران پرتاب شد!
play_arrow
سنگین ترین محموله تاریخ صنعت فضایی ایران پرتاب شد!
وقتی کارشناس آمریکایی مناظره پخش زنده را ترک می‌کند!
play_arrow
وقتی کارشناس آمریکایی مناظره پخش زنده را ترک می‌کند!
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان
music_note
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان
بیان دیدگاه و نظرات | خانم مریم سهرابی، برگزیده جشنواره کشوری قصه‌گویی
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم مریم سهرابی، برگزیده جشنواره کشوری قصه‌گویی
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)
بیان دیدگاه و نظرات | خانم سمیرا خطیب‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی سوره
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم سمیرا خطیب‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی سوره
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه ترابی، معاون علمی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه ترابی، معاون علمی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
بیان دیدگاه و نظرات | خانم عائده سرور، مادر دو شهید، از لبنان
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم عائده سرور، مادر دو شهید، از لبنان
این سوپرگل از گارناچو به اورتون برنده جایزه پوشکاش شد!
play_arrow
این سوپرگل از گارناچو به اورتون برنده جایزه پوشکاش شد!
ریشه کلمه «کلاهبردار» در زبان فارسی از کجا آمده است؟
play_arrow
ریشه کلمه «کلاهبردار» در زبان فارسی از کجا آمده است؟
وحیدی: ما نباید در تله جنگ روانی دشمن قرار بگیریم
play_arrow
وحیدی: ما نباید در تله جنگ روانی دشمن قرار بگیریم