حافظه هاي DDR3 سريع در کنار و مقابل حافظه Clarkdale
با وجود آن که پردازنده دو هسته اي با فناوري پيشرفته تر 32 نانومتري توليد و بعد از همکار چهار هسته اي خود به بازار عرضه شده، اما به طور چشمگيري از آن عقب مي ماند. با اين حال، اين فاصله براي ما يک پديده غيرقابل توضيح به شمار نمي آيد. موضوع اين است که پردازنده هاي دو هسته اي Clarkdale برخلاف پردازنده هاي چهار هسته اي Lynnfield فاقد ساختار يکپارچه هستند، بلکه از دو die نيمه هادي تشکيل شده اند که در داخل يک بسته بندي واحد قرار گرفته اند. در عين حال، کنترلر حافظه در داخل يک die مجزا از هسته هاي محاسباتي پياده سازي شده است. به همين دليل است که زير سيستم حافظه با سرعت پايين تري کار مي کند، زيرا اکنون يک QPI اضافي در فاصله ميان پردازنده و حافظه قرار گرفته است که به اين واحدهاي داخل بسته بندي پردازنده Clarkdale براي برقراري ارتباط با يکديگر کمک مي کند. به همين دليل ويژه، خصوصيات عملکرد زيرسيستم حافظه در سيستم هاي مبتني بر پردازنده هاي دو هسته اي Core i3 و Core i5 شايسته مطالعه جداگانه اي است. تعميم نتايجي که قبلاً در سيستم هاي LGA 1156 مجهز به پردازنده هاي چهار هسته اي به دست آمده اند، به وضوح منطقي به نظر نمي رسد. به همين دليل، ما يک آزمايش جداگانه را ترتيب داده ايم که تأثير فرکانس کلاک و زمانبندي تأخيرهاي حافظه بر عملکرد سيستم هاي مبتني بر Clarkdale را آشکار خواهد کرد. ايده مذکور با توجه به اين واقعيت که ما يک پردازنده قابل اورکلاک Core i5-655 با ضريب فرکانس باز را در اختيار داريم، بيش از پيش حساسيت پيدا مي کند. اين پردازنده نه تنها امکان تنظيم ضريب فرکانس را براي دستيابي به سرعت کلاک مورد نظر فراهم مي سازد، بلکه دسترسي به دامنه گسترده اي از حالت هاي عملکردي حافظه را نيز در اختيار شما مي گذارد. در حالي که پردازنده هاي معمولي Clarkdale تنها از حافظه هاي DDR3-1333 در حالت اسمي آن ها پشتيباني مي کنند، اين مدل پردازنده با يک ضريب فرکانس باز امکان افزايش سرعت کلاک حافظه تا سطح DDR3-1866, DDR3-1600 و DDR3-2133 را فراهم مي کند.
اميدواريم توانايي پردازنده Core i5-655 براي پشتيباني از حالت هاي سريع تر حافظه حداقل تا حدودي سرعت پايين کنترلر حافظه را جبران کند، زيرا در اکثر موارد اين کنترلر حافظه است که به گلوگاه ريز معماري Clarkdale تبديل مي شود و از آشکار شدن پتانسيل عملکردي واقعي اين پردازنده ها جلوگيري مي کند.
با وجود آن که کيت حافظه Gell GE34GB2133C9DC در يک بسته بندي استاندارد عرضه مي شود، ماجول هاي داخل آن تا حدودي غيرعادي به نظر مي رسند. اين موضوع چندان تعجب آور نيست زيرا ماجول هاي حافظه اي که حتي بدون يک افزايش چشمگير ولتاژ در چنين فرکانس بالايي کار مي کنند، به خنک کنندگي پيشرفته اي براي تراشه هاي خود نياز دارند. در واقع بديهي است که حرارت گيرهاي آلومينيومي ساده نظير نمونه هايي که بر روي اکثر ماجول هاي حافظه رده Enthusiast ديده مي شوند، براي چنين ماجول هايي کافي نخواهند بود.
خنک کنندگي ماجول هاي EVO ONE شامل دو بخش است. اولين بخش از صفحات آلومينيومي نسبتاً معمولي ساخته شده که با يک نوار اينترفيس حرارتي به تراشه ها چسبانده شده است. بخش دوم حاوي يک لوله حرارتي صاف با 25 پره ظريف بر روي آن است که با زاويه 90 درجه نسبت به خود ماجول قرار گرفته اند. انتهاي اين لوله حرارتي مابين صفحات حرارت گير در بالاي تراشه هاي حافظه پرس شده و به همين دليل هيچ حرارت مستقيمي را جذب نمي کند. همين موضوع باعث مي شود ما تا حدودي درباره کارآيي واقعي آن نگران باشيم. با اين حال، اين پيکربندي خنک کنندگي داراي يک مزيت بي چون و چرا است؛ اين ساختار به صورتي طراحي شده است تا جريان هواي خنک کننده پردازنده درست از مابين پره هاي آن عبور کند.
در ميان مزاياي EVO ONE، بايد به آزمايش شدن آن با فناوري DBT(Die-hard Burn-in) اشاره کنيم. اين رويه آزمايشي نشان مي دهد که ماجول ها يک آزمايش فشار 24 ساعته را با افزايش چشمگير ولتاژ و همچنين افزايش دماي محيطي تا سطح 100 درجه سانتيگراد پشت سر گذاشته اند. اين روش به توليد کننده امکان مي دهد تا تراشه هاي بالقوه ضعيفي که مي توانند در طول يک دوره زماني ابتدايي دچار خرابي شوند (و بخش عمده اي از محصولات برگشتي را تشکيل مي دهند) را جدا کند.
اما حتي اين مزاياي قابل ملاحظه نيز نمي توانند يک نقيصه جدي ماجول هاي حافظه سري EVO ONE شرکت Gell را جبران کنند: بزرگي بيش از حد سيستم خنک کنندگي آن ها. حرارت گيرها به حدي بلند هستند که اين ماجول ها نمي توانند در هر سيستمي نصب شوند. تعداد نسبتاً زيادي ازخنک کننده هاي قدرتمند پردازنده ها، تا روي اسلات هاي DIMM گسترش پيدا مي کنند و در اين وضعيت ماجول هاي EVO ONE واقعاً هيچ شانسي براي نصب در اين اسلات هاي DIMM نخواهند داشت.
برچسب هاي موجود بر روي هر دو ماجول حافظه، حاوي شماره قطعه محصول و همچنين مشخصات اصلي آن ها هستند. فهرست کامل مشخصات کيت حافظه Gell GE34GB2133C9DC عبارتند از:
کيت دو کاناله با دو ماجول 2 گيگابايتي( مجموعاً 4 گيگابايت)
فرکانس اسمي: 2133 مگاهرتز
زمانبندي: 1T- 27-9-9-9
ولتاژ: 1.65v
به عبارت ديگر، اين حافظه براي کار در فرکانس 2133 مگاهرتز از تغذيه 1/65 ولت استفاده مي کند که به يک استاندارد غيررسمي براي ماجول هاي قابل اورکلاک در سيستم هاي LGA 1156 و LGA 1366 تبديل شده است.
ماجول هاي Gell GE34GB2133C9DC از پروفايل هاي XMP پشتيباني مي کنند. يکي از اين پروفايل ها، مشخصات رسمي ماجول ها را تکرار مي کند. به علاوه، پروفايل هاي مذکور در عين حال نشان مي دهند که توليد کننده ماجول ها عملکرد بي نقص کيت با زمانبندي 25-8-8-8 در فرکانس 1900 مگاهرتز و زمانبندي 22-7-7-7 در فرکانس 1666 مگاهرتز را تضمين کرده است. SPD مثل هميشه حاوي تنظيماتي است که عملکرد سيستم را بدون هرگونه تنظيمات پيکربندي، تضمين مي کند.
حافظه DDR3-2133 شرکت Gell در طول آزمايش هاي عملي ثابت کرده است که مشخصات سطح بالاي آن دقيقاً همان چيزي هستند که ادعا مي کند. وقتي ما از اين حافظه در يک سيستم مبتني بر مادربرد Asus P7P55D Premium با چيپ ست Intel P55 Express و يک پردازنده Core i7-860 استفاده کرديم، توانستيم آن را به طور پايداري در پيکربندي DDR3-2214 با زمانبندي 2T-27-9-9-9 به کار بيندازيم. در همين شرايط، ولتاژ ماجول هاي حافظه DDR3 ما 1/65 ولت بود که دقيقاً مشخصات رسمي آن و وضعيت توصيه شده توسط اينتل به شمار مي آيد.
اين يک نتيجه بسيار مثبت بوده و گوياي سطح بسيار بالاي اين کيت حافظه Gell است. جذابيت اين موضوع زماني دو چندان مي شود که بدانيد 17000-Gell EVO ONE PC3 نيز با زمانبندي تهاجمي حافظه ما را نااميد نکرد. به طور دقيق تر، اين حافظه در حالت 1745-DDR3 با زمانبندي 1T-20-7-7-7 به صورت کاملاً پايداري کار مي کرد. در اين حالت، عملکرد زير سيستم حافظه تنها اندکي پايين تر از عملکرد آن با حداکثر فرکانس ممکن و تنظيمات زمانبندي نسبتاً آرام تر، بوده است.
در اينجا مي توانيم ماجراجويي خود با ماجول هاي حافظه عالي DDR3-2133 شرکت Gell را به پايان برسانيم، البته اگر يک نکته مهم در اين ميان وجود نداشت. به احتمال متوجه شده ايد که ما پتانسيل اورکلاکينگ کيت Gell GE34GB2133C9DC o,n خود را در يک سيستم LGA1156 مبتني بر يک پردازنده Core i7 آزمايش کرده ايم که ارتباط چنداني با عنوان اين مقاله ندارد. البته ما دلايل خود را براي انجام اين کار داشته ايم. موضوع اين است که کنترلر حافظه پردازنده Clarkdale با کنترلر حافظه پردازنده هاي Lynnfield تفاوت دارد و اين تفاوت صرفاً به محل قرارگيري آن در داخل يک die نيمه هادي جداگانه مربوط نمي شود. همانطور که آزمايش هاي عملي ما نشان دادند، وقتي ماجول هاي DDR3 با پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 مورد استفاده قرار مي گيرند به صورت کاملاً متفاوتي کار مي کنند. در واقع ما نتوانستيم در طول اورکلاکينگ حافظه با يک پردازنده Clarkdale به همان نتايج بالا دست پيدا کنيم. در عين حال به نظر مي رسد که اين يک مشکل عمومي است؛ هر حافظه پر سرعتي که براي مشتاقان سخت افزاري ارائه شده با پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 کندتر از زماني کار مي کند که با يک پردازنده چهار هسته اي LGA1156 مورد استفاده قرار مي گيرد.
براي مثال، کيت Gell EVO ONE PC3-17000 که در ابتدا براي کار در حالت DDR3-2133 طراحي شده و در واقع مي تواند کاملاً در فرکانس هاي بالاتر از 2/2 گيگاهرتز پايدار بماند، هنگامي که در يک سيستم مبتني بر Core i5-655K نصب مي شود تا سطوح غيرمنتظره اي افت مي کند.
DDR3-2000 بالاترين سطحي است که پردازنده Clarkdale ما مي تواند در اختيار حافظه Gell GE34GB2133C9DC قرار دهد. به عبارت ديگر، اورکلاک کنترلر حافظه پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156، يک مانع مخفي را آشکار مي سازد و اين حقيقت که پردازنده قابل اورکلاک Core i5-655K حالت تنظيمات DDR3-2133 را براي حافظه امکانپذير مي سازد، هيچ معنايي ندارد. در واقع ما براي يافتن هرگونه تائيد عملي در اين زمينه که حافظه مي تواند با چنين پردازنده اي در سطح مذکور مورد استفاده قرار گيرد، ناکام مانديم.
به هر حال، همان طور که آزمايش هاي بيشتر نشان دادند، کنترلر حافظه Clarkdale تنها زماني که از حافظه DDR3 پرسرعت استفاده مي کرديم مشکل ساز نبود. هنگامي که تنظيمات تهاجمي حافظه را آزمايش مي کنيد نيز با مشکلاتي مواجه خواهيد شد، هرچند که اين موضوع تا حدود زيادي به تقسيم کننده مورد استفاده شما براي فرکانس حافظه بستگي دارد. با وجود اين، انعطاف پذيري پايين تر کنترلر حافظه پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 در مقايسه با کنترلر حافظه درون پردازنده هاي Lynnfield، يک واقعيت اجتناب ناپذير است.
پردازنده: Core i5-655K (دو هسته.Clarkdale/ چهار رشته پردازشي، 3/2 گيگاهرتز، و 4 مگابايت کاشه L3)
مادربرد: ASUS P7P55D Premium
( LGA1156 با چيپ ست P55 Express)
حافظه: دو ماجول 2 گيگابايتي Gell EVO ONE PC3-17000
کارت گرافيک: ATI Radeon HD 5870
درايو ديسک سخت: WD VelociRaptor
(WD3000HLFS)
خنک کننده پردازنده:Thermalrigth Ultra-120 eXtreme
با فن Enermax Everest
منبع تغذيه: (W 880(Tagan TG880-U33II
سيستم عامل: Windows 7 Ultimate x64
آزمايش اول: حالت اسمي
اولين بخش از آزمايش ما به کار سيستم در حالت اسمي آن اختصاص دارد، يعني زماني که هيچ يک از قطعات سيستم اورکلاک نشده اند. تنها ضريب فرکانس حافظه و زمانبندي حافظه تغيير کرده اند. بايد بگوييم که ما در طول اين آزمايش تلاش کرديم تا عادي ترين شرايط کاري را براي سکوي خود تقليد کنيد، بنابراين تصميم گرفتيم که هيچ يک از فناوري هاي پردازنده را غيرفعال نکنيم. Hyper-Threading, Hyper-Threading و Intel SpeedStep طبق معمول کار مي کردند. سيستم، پردازنده Core i5-655K ما را به عنوان يک پردازنده چهار هسته اي شناسايي مي کرد و فرکانس کلاک آن تحت فشار محاسباتي با شدت هاي مختلف تا 3/33 گيگاهرتز يا 3/46 گيگاهرتزي افزايش مي يافت. در ابتدا تصميم داشتيم Core i5-655K را در تمام حالت هاي ممکن، که بسيار بيشتر از حالت هاي ممکن بر روي يک پردازنده LGA1156 عادي هستند، آزمايش کنيم. پردازنده هاي معمولي Core i5 صرفاً مي توانند کلاک حافظه را در حالت هاي DDR3-800، DDR3-1066 يا DDR3-1333 تنظيم کنند، اما پردازنده قابل اورکلاک Core i5-655K در عين حال از حالت هاي DDR3-1866, DDR3-1600 و DDR3-2133 نيز پشتيباني مي کند. حداقل، اين نتيجه اي است که ما پس از بررسي تنظيمات قابل دسترس با اين پردازنده در تنظيمات بايوس مادربرد به آن رسيديم. با اين حال، تجربه هاي عملي نشان دادند که همه اين پيکربندي هاي حافظه عملي نخواهند بود. به طور خاص، همانطور که قبلاً نيز اشاره کرديم، Core i5-655K در کار با فرکانس حافظه 2133 مگاهرتزي به صورت پايدار با شکست مواجه شد. بنابراين، مجبور شديم حالت DDR3-2133 را از آزمايش ها حذف کنيم. يک مشکل ديگر در حالت DDR3-1600 ظاهر شد. در اين حالت، حافظه تنها با زمانبندي هاي ملايم تر 9-9-9-27 يا 8-8-8-24 پايدار مي ماند. هنگامي که ما زمانبندي را به صورت 7-7-7-21 تنظيم کرديم، سيستم در زمان بوت قفل مي کرد، حتي با وجود اين واقعيت که کيت Gell GE34GB2133C9DC براساس مشخصات خود مطمئناً از اين حالت کاري پشتيباني مي کند. به عبارت ديگر، کنترلر حافظه Clarkdale همان قدر که در اولين نگاه به نظر مي رسد ساده نيست، پس به طور آشکاري بسيار عجيب است که نمايندگان عادي خانواده Clarkdale هيچ ضريبي ندارند که امکان تنظيم کلاک حافظه در سطحي بالاتر از DDR3-1333 را فراهم کند.
ما از آزمايش مقايسه اي Cachemem در يوتيليتي Lavalys Everest براي بررسي پهناي باند و تأخير زير سيستم حافظه استفاده کرديم. وضعيت در اينجا بسيار جالب توجه بود. از يک سو، افزايش فرکانس حافظه و زمانبندي هاي پايين تر به طور منطقي به کاهش تأخير عملي کلي منتهي مي شود. اما از سوي ديگر، اگر به سطح عملکرد در طول عمليات خواندن زير سيستم حافظه نگاه کنيد(که يکي از مهم ترين پارامترهاي عملي به شمار مي آيد)، نمي توانيد يک رشد واقعاً قابل توجه را مشاهده کنيد. به نظر مي رسد در حالي که حافظه در سرعت هاي بالاتر از DDR3-1333 کار مي کند، پهناي باند در مسير مابين هسته هاي محاسباتي پردازنده و حافظه به طور مصنوعي توسط نوعي مانع محدود مي شود. بنابراين، تقريباً منطقي خواهد بود که فرض کنيم اين مانع، چيزي غير از گذرگاه داخلي اتصال دهنده die پردازنده با die حاوي خود کنترلر حافظه نيست. به عبارت ديگر، استفاده از حافظه پرسرعت با پردازنده هاي Clarkdale بدون هيچ اورکلاکي و تنها با افزايش فرکانس کلاک پايه پردازنده، معناي چنداني نخواهد داشت. البته نتايج آزمايش هاي مقايسه اي ما نيز اين مشاهدات را به وضوح تأييد مي کنند. گرچه DDR3 SDRAM پرسرعت تنها سطح پايين تري از تأخير زير سيستم حافظه را تأمين مي کند، به ندرت بر افزايش پهناي باند تأثير مي گذارد و شاهد هستيم که سطح عملکرد در تعدادي از آزمايش هاي ما با نصب ماجول هاي حافظه سريع تر افزايش مي يابد. به طور متوسط، استفاده از DDR3-1866 به جاي DDR3-1333 تقريباً 3 درصد بهبود عملکرد را به همراه خواهد داشت. اين دقيقاً همان چيزي است که اينتل با توصيه عدم استفاده از حافظه هاي سريع تر از 1333 مگاهرتزي به همراه پردازنده هاي Core i5 و Core i3 خود، از ما پنهان کرده بود. به اعتقاد ما، اين يک افزايش بي دوام در سرعت عملي به شمار مي آيد که دلايل خوبي را در اختيارمان قرار مي دهد تا درباره نياز به DDR3 SDRAM پرسرعت در سيستم هاي LGA1156 اورکلاک نشده ترديد داشته باشيم.
بايد همين جا به اين نکته اشاره کنيم که وقتي پردازنده خود را با افزايش کلاک مبناي آن اورکلاک مي کنيد، تمام گذرگاه ها در داخل سيستم شما با سرعت هاي بالاتري کار خواهند کرد. علاوه بر فرکانس کلاک پردازنده، سرعت گذرگاه QPI که ارتباط مابين dieهاي پردازنده را با يکديگر برقرار مي کند نيز افزايش پيدا مي کند. در نتيجه، انتظار داريم که ارتباط آشکارتري را مابين سرعت زير سيستم حافظه و عملکرد آن مشاهده کنيم.
براي اين که شرايط آزمايش را تا حد امکان واقعي تر کرده باشيم، پردازنده Core i5-655K خود را تا سطح 4/4 گيگاهرتز اورکلاک کرديم. اين فرکانس با ضريب ×22 و کلاک BCLK 200 مگاهرتزي به دست آمده بود. تمام پردازنده هاي دو هسته اي Clarkdale از اين ضريب پشتيباني مي کنند، پس نتايج اين آزمايش مي تواند به آساني در مورد اکثر سيستم هاي موجود اعمال شود.
ما در طول اين آزمايش ها حالت Turbo(که ضريب فرکانس پردازنده را به طور ديناميک تغيير مي دهد) را غيرفعال کرديم، زيرا اورکلاکينگ تنها در اين حالت مي توانست بالاترين بازدهي را داشته باشد.
افزايش فرکانس کلاک مبنا باعث شد که مجموعه فرکانس هاي قابل دسترسي حافظه با ضريب هاي جداگانه تغيير کند. به جاي DDR3-1067, DDR3-800 و DDR3-133 پردازنده به طور خودکار پشتيباني خود را به ترتيب DDR3-1600, DDR3-1200 و DDR3-2000 تغيير داد. تمام اين سه حالت نه تنها در سيستم هايي که از يک CPU با ضريب فرکانس باز استفاده مي کنند، بلکه بر روي ساير سيستم ها نيز قابل دسترسي هستند. در واقع اين فرکانس ها مي توانند با هر پردازنده Clarkdale امکانپذير شوند. دقيقاً به همين دليل است که ما از اين فرکانس BCLK ويژه 200 مگاهرتزي استفاده کرديم، زيرا به شما اجازه مي دهد که حالت DDR3-2000 را بر روي هر پردازنده LGA1156 در اختيار داشته باشيد.
همانطور که انتظار داشتيم، تأثير فرکانس حافظه بر پهناي باند عملي زير سيستم حافظه، پس از اورکلاک شدن پردازنده بسيار بيشتر است. با وجود اين که 40 درصد افزايش فرکانس حافظه در حالت اسمي تنها با 7 درصد بهبود در عمليات خواندن حافظه همراه است، حالا 66 درصد افزايش فرکانس DDR3 SDRAM بيش از 21 درصد تقويت در پهناي باند عملي زير سيستم حافظه را نمايش مي دهد. به عبارت ديگر، اورکلاکينگ گذرگاه QPI داخلي پردازنده تأثير مثبتي بر عملکرد زيرسيستم حافظه دارد. تنها يک نکته در اين ميان به چشم مي خورد: نتايج آزمايش سيستم با DDR3-1600 SDRAM بسيار پايين هستند. با اين حال، هيچ اشتباهي رخ نداده: کنترلر حافظه Clarkdale تنها غافلگيري ديگري را براي ما آماده کرده است. اين يک خصوصيت عجيب ضريب ×8 فرکانس حافظه( که در حالت اسمي امکان تنظيم کلاک حافظه به صورت DDR3-1067 را فراهم مي کند) است که پهناي باند عملي زير سيستم حافظه را کاهش مي دهد.
حالت DDR3-1600 انتخاب شده با افزايش BCLK به 200 مگاهرتز واقعاً بهينه ترين گزينه به شمار نمي آيد. براساس نتايج به دست آمده، DDR3-1200 با زمانبندي هاي پايين تر تقريباً هميشه نتيجه بهتري را به همراه دارد. با اين حال، ما هيچ شکايتي در مورد DDR3-2000 نداريم. به طور متوسط، استفاده از DDR3-2000 در يک سيستم اورکلاک شده با پردازنده LGA1156 دو هسته اي مي تواند عملکرد را تا سطح 5 درصد افزايش دهد و در برنامه هايي که به پارامترهاي زير سيستم حافظه حساس هستند(مانند بازي ها)، اين افزايش عملکرد مي تواند به 10 درصد برسد.
با اين حال يک وضعيت ويژه در اينجا وجود دارد. هر چند که پردازنده هاي Clarkdale به طور رسمي داراي يک کنترلر حافظه مجتمع هستند، اما در واقع کنترلر مذکور در داخل يک die نيمه هادي جداگانه قرار دارد که از طريق گذرگاه QPI با die پردازنده ارتباط برقرار مي کند. اين گذرگاه اضافي به يک گلوگاه تبديل مي شود که در نتيجه آن افزايش عملکرد وقتي از حافظه سريع تر از DDR3-1333 استفاده مي کنيد، بسيار اندک خواهد بود. با وجود اين، DDR3-1600 و DDR301866 بدون اورکلاک شدن فرکانس BCLK تنها با پردازنده هاي Core i5-655K که ضريب فرکانس بازي دارند قابل استفاده خواهند بود، وضعيتي که چندان گسترده به شمار نمي آيد. پردازنده هاي دو هسته اي معمولي خانواده هاي Core i5 و Core i3 در حالت اسمي خود امکان تنظيم کلاک حافظه در هر سطحي بالاتر از 1333 مگاهرتز را فراهم نمي کنند. در طول آزمايش اورکلاکينگ با افزايش فرکانس BCLK، فرکانس گذرگاه QPI نيز افزايش مي يابد و به همين دليل هيچ مشکلي در رابطه با حافظه پر سرعت در سيستم هايي با پردازنده Clarkdale اورکلاک شده وجود نخواهد داشت. در مقابل، ما يک خصوصيت عجيب ديگر را کشف کرديم: بهتر است از به کارگيري ضريب ×8 براي حافظه اجتناب کنيد، زيرا پهناي باند عملي زير سيستم حافظه به دلايلي در اين وضعيت با افت چشمگير مواجه مي شود. بنابراين، بهتر است از ضريب کوچک تر ×6 با تنظيمات زمانبندي پايين و يا بالاترين ضريب ×10 براي دستيابي به حداکثر عملکرد استفاده کنيد. در بهترين حالت، شما مي توانيد با تغيير پارامترهاي زير سيستم حافظه به 8 تا 10 درصد عملکرد بيشتر دست پيدا کنيد.
خودتان بايد تصميم بگيريد که آيا اين سطح بهبود مي تواند سرمايه گذاري براي خريد حافظه هاي قابل اورکلاک را توجيه کند يا خير. با اين حال، خريد هر نوع حافظه اي سريع تر از DDR3-2000 براي سيستمي با يک پردازنده دو هسته اي LGA1156 به هيچوجه منطقي نخواهد بود. حتي اگر يک پردازنده Core i5-655K با ضريب فرکانس باز را در اختيار داشته باشيد، تا زماني از راه حل هاي خنک کنندگي سطح بالا را در اختيار نداشته باشيد نمي توانيد از حافظه هاي فوق سريع استفاده کنيد. در پايان بايد تنها يک نکته را اضافه کنيم: ما توانستيم کنترلر پردازنده Clarkdale خود را تنها اندکي به همکار آن در پردازنده هاي Lynnfield نزديک تر کنيم. براي اين کار مجبور شديم تمام گذرگاه هاي داخل سيستم مبتني بر Clarkdale را تا 50 درصد اورکلاک کرده و از حافظه هاي پرسرعت و قابل اورکلاک DDR3-2000 استفاده کنيم تا زير سيستم حافظه را به سطح پيکربندي هاي مبتني بر Lynnfield با حافظه DDR3-1333 برسانيم. بنابراين، کاملاً آشکار است که پردازنده هاي چهار هسته اي گران تر LGA1156 بدون هيچ بحثي سريع تر از برادران دو هسته اي خود هستند، نه تنها در زمينه قدرت محاسباتي بلکه در هنگام کار با زير سيستم حافظه.
منبع: عصر شبکه، شماره 112.
/ج
اميدواريم توانايي پردازنده Core i5-655 براي پشتيباني از حالت هاي سريع تر حافظه حداقل تا حدودي سرعت پايين کنترلر حافظه را جبران کند، زيرا در اکثر موارد اين کنترلر حافظه است که به گلوگاه ريز معماري Clarkdale تبديل مي شود و از آشکار شدن پتانسيل عملکردي واقعي اين پردازنده ها جلوگيري مي کند.
نگاه نزديک تري به حافظهGell EVO ONE PC3-17000
با وجود آن که کيت حافظه Gell GE34GB2133C9DC در يک بسته بندي استاندارد عرضه مي شود، ماجول هاي داخل آن تا حدودي غيرعادي به نظر مي رسند. اين موضوع چندان تعجب آور نيست زيرا ماجول هاي حافظه اي که حتي بدون يک افزايش چشمگير ولتاژ در چنين فرکانس بالايي کار مي کنند، به خنک کنندگي پيشرفته اي براي تراشه هاي خود نياز دارند. در واقع بديهي است که حرارت گيرهاي آلومينيومي ساده نظير نمونه هايي که بر روي اکثر ماجول هاي حافظه رده Enthusiast ديده مي شوند، براي چنين ماجول هايي کافي نخواهند بود.
خنک کنندگي ماجول هاي EVO ONE شامل دو بخش است. اولين بخش از صفحات آلومينيومي نسبتاً معمولي ساخته شده که با يک نوار اينترفيس حرارتي به تراشه ها چسبانده شده است. بخش دوم حاوي يک لوله حرارتي صاف با 25 پره ظريف بر روي آن است که با زاويه 90 درجه نسبت به خود ماجول قرار گرفته اند. انتهاي اين لوله حرارتي مابين صفحات حرارت گير در بالاي تراشه هاي حافظه پرس شده و به همين دليل هيچ حرارت مستقيمي را جذب نمي کند. همين موضوع باعث مي شود ما تا حدودي درباره کارآيي واقعي آن نگران باشيم. با اين حال، اين پيکربندي خنک کنندگي داراي يک مزيت بي چون و چرا است؛ اين ساختار به صورتي طراحي شده است تا جريان هواي خنک کننده پردازنده درست از مابين پره هاي آن عبور کند.
در ميان مزاياي EVO ONE، بايد به آزمايش شدن آن با فناوري DBT(Die-hard Burn-in) اشاره کنيم. اين رويه آزمايشي نشان مي دهد که ماجول ها يک آزمايش فشار 24 ساعته را با افزايش چشمگير ولتاژ و همچنين افزايش دماي محيطي تا سطح 100 درجه سانتيگراد پشت سر گذاشته اند. اين روش به توليد کننده امکان مي دهد تا تراشه هاي بالقوه ضعيفي که مي توانند در طول يک دوره زماني ابتدايي دچار خرابي شوند (و بخش عمده اي از محصولات برگشتي را تشکيل مي دهند) را جدا کند.
اما حتي اين مزاياي قابل ملاحظه نيز نمي توانند يک نقيصه جدي ماجول هاي حافظه سري EVO ONE شرکت Gell را جبران کنند: بزرگي بيش از حد سيستم خنک کنندگي آن ها. حرارت گيرها به حدي بلند هستند که اين ماجول ها نمي توانند در هر سيستمي نصب شوند. تعداد نسبتاً زيادي ازخنک کننده هاي قدرتمند پردازنده ها، تا روي اسلات هاي DIMM گسترش پيدا مي کنند و در اين وضعيت ماجول هاي EVO ONE واقعاً هيچ شانسي براي نصب در اين اسلات هاي DIMM نخواهند داشت.
برچسب هاي موجود بر روي هر دو ماجول حافظه، حاوي شماره قطعه محصول و همچنين مشخصات اصلي آن ها هستند. فهرست کامل مشخصات کيت حافظه Gell GE34GB2133C9DC عبارتند از:
کيت دو کاناله با دو ماجول 2 گيگابايتي( مجموعاً 4 گيگابايت)
فرکانس اسمي: 2133 مگاهرتز
زمانبندي: 1T- 27-9-9-9
ولتاژ: 1.65v
به عبارت ديگر، اين حافظه براي کار در فرکانس 2133 مگاهرتز از تغذيه 1/65 ولت استفاده مي کند که به يک استاندارد غيررسمي براي ماجول هاي قابل اورکلاک در سيستم هاي LGA 1156 و LGA 1366 تبديل شده است.
ماجول هاي Gell GE34GB2133C9DC از پروفايل هاي XMP پشتيباني مي کنند. يکي از اين پروفايل ها، مشخصات رسمي ماجول ها را تکرار مي کند. به علاوه، پروفايل هاي مذکور در عين حال نشان مي دهند که توليد کننده ماجول ها عملکرد بي نقص کيت با زمانبندي 25-8-8-8 در فرکانس 1900 مگاهرتز و زمانبندي 22-7-7-7 در فرکانس 1666 مگاهرتز را تضمين کرده است. SPD مثل هميشه حاوي تنظيماتي است که عملکرد سيستم را بدون هرگونه تنظيمات پيکربندي، تضمين مي کند.
حافظه DDR3-2133 شرکت Gell در طول آزمايش هاي عملي ثابت کرده است که مشخصات سطح بالاي آن دقيقاً همان چيزي هستند که ادعا مي کند. وقتي ما از اين حافظه در يک سيستم مبتني بر مادربرد Asus P7P55D Premium با چيپ ست Intel P55 Express و يک پردازنده Core i7-860 استفاده کرديم، توانستيم آن را به طور پايداري در پيکربندي DDR3-2214 با زمانبندي 2T-27-9-9-9 به کار بيندازيم. در همين شرايط، ولتاژ ماجول هاي حافظه DDR3 ما 1/65 ولت بود که دقيقاً مشخصات رسمي آن و وضعيت توصيه شده توسط اينتل به شمار مي آيد.
اين يک نتيجه بسيار مثبت بوده و گوياي سطح بسيار بالاي اين کيت حافظه Gell است. جذابيت اين موضوع زماني دو چندان مي شود که بدانيد 17000-Gell EVO ONE PC3 نيز با زمانبندي تهاجمي حافظه ما را نااميد نکرد. به طور دقيق تر، اين حافظه در حالت 1745-DDR3 با زمانبندي 1T-20-7-7-7 به صورت کاملاً پايداري کار مي کرد. در اين حالت، عملکرد زير سيستم حافظه تنها اندکي پايين تر از عملکرد آن با حداکثر فرکانس ممکن و تنظيمات زمانبندي نسبتاً آرام تر، بوده است.
در اينجا مي توانيم ماجراجويي خود با ماجول هاي حافظه عالي DDR3-2133 شرکت Gell را به پايان برسانيم، البته اگر يک نکته مهم در اين ميان وجود نداشت. به احتمال متوجه شده ايد که ما پتانسيل اورکلاکينگ کيت Gell GE34GB2133C9DC o,n خود را در يک سيستم LGA1156 مبتني بر يک پردازنده Core i7 آزمايش کرده ايم که ارتباط چنداني با عنوان اين مقاله ندارد. البته ما دلايل خود را براي انجام اين کار داشته ايم. موضوع اين است که کنترلر حافظه پردازنده Clarkdale با کنترلر حافظه پردازنده هاي Lynnfield تفاوت دارد و اين تفاوت صرفاً به محل قرارگيري آن در داخل يک die نيمه هادي جداگانه مربوط نمي شود. همانطور که آزمايش هاي عملي ما نشان دادند، وقتي ماجول هاي DDR3 با پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 مورد استفاده قرار مي گيرند به صورت کاملاً متفاوتي کار مي کنند. در واقع ما نتوانستيم در طول اورکلاکينگ حافظه با يک پردازنده Clarkdale به همان نتايج بالا دست پيدا کنيم. در عين حال به نظر مي رسد که اين يک مشکل عمومي است؛ هر حافظه پر سرعتي که براي مشتاقان سخت افزاري ارائه شده با پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 کندتر از زماني کار مي کند که با يک پردازنده چهار هسته اي LGA1156 مورد استفاده قرار مي گيرد.
براي مثال، کيت Gell EVO ONE PC3-17000 که در ابتدا براي کار در حالت DDR3-2133 طراحي شده و در واقع مي تواند کاملاً در فرکانس هاي بالاتر از 2/2 گيگاهرتز پايدار بماند، هنگامي که در يک سيستم مبتني بر Core i5-655K نصب مي شود تا سطوح غيرمنتظره اي افت مي کند.
DDR3-2000 بالاترين سطحي است که پردازنده Clarkdale ما مي تواند در اختيار حافظه Gell GE34GB2133C9DC قرار دهد. به عبارت ديگر، اورکلاک کنترلر حافظه پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156، يک مانع مخفي را آشکار مي سازد و اين حقيقت که پردازنده قابل اورکلاک Core i5-655K حالت تنظيمات DDR3-2133 را براي حافظه امکانپذير مي سازد، هيچ معنايي ندارد. در واقع ما براي يافتن هرگونه تائيد عملي در اين زمينه که حافظه مي تواند با چنين پردازنده اي در سطح مذکور مورد استفاده قرار گيرد، ناکام مانديم.
به هر حال، همان طور که آزمايش هاي بيشتر نشان دادند، کنترلر حافظه Clarkdale تنها زماني که از حافظه DDR3 پرسرعت استفاده مي کرديم مشکل ساز نبود. هنگامي که تنظيمات تهاجمي حافظه را آزمايش مي کنيد نيز با مشکلاتي مواجه خواهيد شد، هرچند که اين موضوع تا حدود زيادي به تقسيم کننده مورد استفاده شما براي فرکانس حافظه بستگي دارد. با وجود اين، انعطاف پذيري پايين تر کنترلر حافظه پردازنده هاي دو هسته اي LGA1156 در مقايسه با کنترلر حافظه درون پردازنده هاي Lynnfield، يک واقعيت اجتناب ناپذير است.
پيکربندي بستر آزمايش
پردازنده: Core i5-655K (دو هسته.Clarkdale/ چهار رشته پردازشي، 3/2 گيگاهرتز، و 4 مگابايت کاشه L3)
مادربرد: ASUS P7P55D Premium
( LGA1156 با چيپ ست P55 Express)
حافظه: دو ماجول 2 گيگابايتي Gell EVO ONE PC3-17000
کارت گرافيک: ATI Radeon HD 5870
درايو ديسک سخت: WD VelociRaptor
(WD3000HLFS)
خنک کننده پردازنده:Thermalrigth Ultra-120 eXtreme
با فن Enermax Everest
منبع تغذيه: (W 880(Tagan TG880-U33II
سيستم عامل: Windows 7 Ultimate x64
آزمايش اول: حالت اسمي
اولين بخش از آزمايش ما به کار سيستم در حالت اسمي آن اختصاص دارد، يعني زماني که هيچ يک از قطعات سيستم اورکلاک نشده اند. تنها ضريب فرکانس حافظه و زمانبندي حافظه تغيير کرده اند. بايد بگوييم که ما در طول اين آزمايش تلاش کرديم تا عادي ترين شرايط کاري را براي سکوي خود تقليد کنيد، بنابراين تصميم گرفتيم که هيچ يک از فناوري هاي پردازنده را غيرفعال نکنيم. Hyper-Threading, Hyper-Threading و Intel SpeedStep طبق معمول کار مي کردند. سيستم، پردازنده Core i5-655K ما را به عنوان يک پردازنده چهار هسته اي شناسايي مي کرد و فرکانس کلاک آن تحت فشار محاسباتي با شدت هاي مختلف تا 3/33 گيگاهرتز يا 3/46 گيگاهرتزي افزايش مي يافت. در ابتدا تصميم داشتيم Core i5-655K را در تمام حالت هاي ممکن، که بسيار بيشتر از حالت هاي ممکن بر روي يک پردازنده LGA1156 عادي هستند، آزمايش کنيم. پردازنده هاي معمولي Core i5 صرفاً مي توانند کلاک حافظه را در حالت هاي DDR3-800، DDR3-1066 يا DDR3-1333 تنظيم کنند، اما پردازنده قابل اورکلاک Core i5-655K در عين حال از حالت هاي DDR3-1866, DDR3-1600 و DDR3-2133 نيز پشتيباني مي کند. حداقل، اين نتيجه اي است که ما پس از بررسي تنظيمات قابل دسترس با اين پردازنده در تنظيمات بايوس مادربرد به آن رسيديم. با اين حال، تجربه هاي عملي نشان دادند که همه اين پيکربندي هاي حافظه عملي نخواهند بود. به طور خاص، همانطور که قبلاً نيز اشاره کرديم، Core i5-655K در کار با فرکانس حافظه 2133 مگاهرتزي به صورت پايدار با شکست مواجه شد. بنابراين، مجبور شديم حالت DDR3-2133 را از آزمايش ها حذف کنيم. يک مشکل ديگر در حالت DDR3-1600 ظاهر شد. در اين حالت، حافظه تنها با زمانبندي هاي ملايم تر 9-9-9-27 يا 8-8-8-24 پايدار مي ماند. هنگامي که ما زمانبندي را به صورت 7-7-7-21 تنظيم کرديم، سيستم در زمان بوت قفل مي کرد، حتي با وجود اين واقعيت که کيت Gell GE34GB2133C9DC براساس مشخصات خود مطمئناً از اين حالت کاري پشتيباني مي کند. به عبارت ديگر، کنترلر حافظه Clarkdale همان قدر که در اولين نگاه به نظر مي رسد ساده نيست، پس به طور آشکاري بسيار عجيب است که نمايندگان عادي خانواده Clarkdale هيچ ضريبي ندارند که امکان تنظيم کلاک حافظه در سطحي بالاتر از DDR3-1333 را فراهم کند.
ما از آزمايش مقايسه اي Cachemem در يوتيليتي Lavalys Everest براي بررسي پهناي باند و تأخير زير سيستم حافظه استفاده کرديم. وضعيت در اينجا بسيار جالب توجه بود. از يک سو، افزايش فرکانس حافظه و زمانبندي هاي پايين تر به طور منطقي به کاهش تأخير عملي کلي منتهي مي شود. اما از سوي ديگر، اگر به سطح عملکرد در طول عمليات خواندن زير سيستم حافظه نگاه کنيد(که يکي از مهم ترين پارامترهاي عملي به شمار مي آيد)، نمي توانيد يک رشد واقعاً قابل توجه را مشاهده کنيد. به نظر مي رسد در حالي که حافظه در سرعت هاي بالاتر از DDR3-1333 کار مي کند، پهناي باند در مسير مابين هسته هاي محاسباتي پردازنده و حافظه به طور مصنوعي توسط نوعي مانع محدود مي شود. بنابراين، تقريباً منطقي خواهد بود که فرض کنيم اين مانع، چيزي غير از گذرگاه داخلي اتصال دهنده die پردازنده با die حاوي خود کنترلر حافظه نيست. به عبارت ديگر، استفاده از حافظه پرسرعت با پردازنده هاي Clarkdale بدون هيچ اورکلاکي و تنها با افزايش فرکانس کلاک پايه پردازنده، معناي چنداني نخواهد داشت. البته نتايج آزمايش هاي مقايسه اي ما نيز اين مشاهدات را به وضوح تأييد مي کنند. گرچه DDR3 SDRAM پرسرعت تنها سطح پايين تري از تأخير زير سيستم حافظه را تأمين مي کند، به ندرت بر افزايش پهناي باند تأثير مي گذارد و شاهد هستيم که سطح عملکرد در تعدادي از آزمايش هاي ما با نصب ماجول هاي حافظه سريع تر افزايش مي يابد. به طور متوسط، استفاده از DDR3-1866 به جاي DDR3-1333 تقريباً 3 درصد بهبود عملکرد را به همراه خواهد داشت. اين دقيقاً همان چيزي است که اينتل با توصيه عدم استفاده از حافظه هاي سريع تر از 1333 مگاهرتزي به همراه پردازنده هاي Core i5 و Core i3 خود، از ما پنهان کرده بود. به اعتقاد ما، اين يک افزايش بي دوام در سرعت عملي به شمار مي آيد که دلايل خوبي را در اختيارمان قرار مي دهد تا درباره نياز به DDR3 SDRAM پرسرعت در سيستم هاي LGA1156 اورکلاک نشده ترديد داشته باشيم.
آزمايش دوم: اورکلاکينگ
بايد همين جا به اين نکته اشاره کنيم که وقتي پردازنده خود را با افزايش کلاک مبناي آن اورکلاک مي کنيد، تمام گذرگاه ها در داخل سيستم شما با سرعت هاي بالاتري کار خواهند کرد. علاوه بر فرکانس کلاک پردازنده، سرعت گذرگاه QPI که ارتباط مابين dieهاي پردازنده را با يکديگر برقرار مي کند نيز افزايش پيدا مي کند. در نتيجه، انتظار داريم که ارتباط آشکارتري را مابين سرعت زير سيستم حافظه و عملکرد آن مشاهده کنيم.
براي اين که شرايط آزمايش را تا حد امکان واقعي تر کرده باشيم، پردازنده Core i5-655K خود را تا سطح 4/4 گيگاهرتز اورکلاک کرديم. اين فرکانس با ضريب ×22 و کلاک BCLK 200 مگاهرتزي به دست آمده بود. تمام پردازنده هاي دو هسته اي Clarkdale از اين ضريب پشتيباني مي کنند، پس نتايج اين آزمايش مي تواند به آساني در مورد اکثر سيستم هاي موجود اعمال شود.
ما در طول اين آزمايش ها حالت Turbo(که ضريب فرکانس پردازنده را به طور ديناميک تغيير مي دهد) را غيرفعال کرديم، زيرا اورکلاکينگ تنها در اين حالت مي توانست بالاترين بازدهي را داشته باشد.
افزايش فرکانس کلاک مبنا باعث شد که مجموعه فرکانس هاي قابل دسترسي حافظه با ضريب هاي جداگانه تغيير کند. به جاي DDR3-1067, DDR3-800 و DDR3-133 پردازنده به طور خودکار پشتيباني خود را به ترتيب DDR3-1600, DDR3-1200 و DDR3-2000 تغيير داد. تمام اين سه حالت نه تنها در سيستم هايي که از يک CPU با ضريب فرکانس باز استفاده مي کنند، بلکه بر روي ساير سيستم ها نيز قابل دسترسي هستند. در واقع اين فرکانس ها مي توانند با هر پردازنده Clarkdale امکانپذير شوند. دقيقاً به همين دليل است که ما از اين فرکانس BCLK ويژه 200 مگاهرتزي استفاده کرديم، زيرا به شما اجازه مي دهد که حالت DDR3-2000 را بر روي هر پردازنده LGA1156 در اختيار داشته باشيد.
همانطور که انتظار داشتيم، تأثير فرکانس حافظه بر پهناي باند عملي زير سيستم حافظه، پس از اورکلاک شدن پردازنده بسيار بيشتر است. با وجود اين که 40 درصد افزايش فرکانس حافظه در حالت اسمي تنها با 7 درصد بهبود در عمليات خواندن حافظه همراه است، حالا 66 درصد افزايش فرکانس DDR3 SDRAM بيش از 21 درصد تقويت در پهناي باند عملي زير سيستم حافظه را نمايش مي دهد. به عبارت ديگر، اورکلاکينگ گذرگاه QPI داخلي پردازنده تأثير مثبتي بر عملکرد زيرسيستم حافظه دارد. تنها يک نکته در اين ميان به چشم مي خورد: نتايج آزمايش سيستم با DDR3-1600 SDRAM بسيار پايين هستند. با اين حال، هيچ اشتباهي رخ نداده: کنترلر حافظه Clarkdale تنها غافلگيري ديگري را براي ما آماده کرده است. اين يک خصوصيت عجيب ضريب ×8 فرکانس حافظه( که در حالت اسمي امکان تنظيم کلاک حافظه به صورت DDR3-1067 را فراهم مي کند) است که پهناي باند عملي زير سيستم حافظه را کاهش مي دهد.
حالت DDR3-1600 انتخاب شده با افزايش BCLK به 200 مگاهرتز واقعاً بهينه ترين گزينه به شمار نمي آيد. براساس نتايج به دست آمده، DDR3-1200 با زمانبندي هاي پايين تر تقريباً هميشه نتيجه بهتري را به همراه دارد. با اين حال، ما هيچ شکايتي در مورد DDR3-2000 نداريم. به طور متوسط، استفاده از DDR3-2000 در يک سيستم اورکلاک شده با پردازنده LGA1156 دو هسته اي مي تواند عملکرد را تا سطح 5 درصد افزايش دهد و در برنامه هايي که به پارامترهاي زير سيستم حافظه حساس هستند(مانند بازي ها)، اين افزايش عملکرد مي تواند به 10 درصد برسد.
جمع بندي
با اين حال يک وضعيت ويژه در اينجا وجود دارد. هر چند که پردازنده هاي Clarkdale به طور رسمي داراي يک کنترلر حافظه مجتمع هستند، اما در واقع کنترلر مذکور در داخل يک die نيمه هادي جداگانه قرار دارد که از طريق گذرگاه QPI با die پردازنده ارتباط برقرار مي کند. اين گذرگاه اضافي به يک گلوگاه تبديل مي شود که در نتيجه آن افزايش عملکرد وقتي از حافظه سريع تر از DDR3-1333 استفاده مي کنيد، بسيار اندک خواهد بود. با وجود اين، DDR3-1600 و DDR301866 بدون اورکلاک شدن فرکانس BCLK تنها با پردازنده هاي Core i5-655K که ضريب فرکانس بازي دارند قابل استفاده خواهند بود، وضعيتي که چندان گسترده به شمار نمي آيد. پردازنده هاي دو هسته اي معمولي خانواده هاي Core i5 و Core i3 در حالت اسمي خود امکان تنظيم کلاک حافظه در هر سطحي بالاتر از 1333 مگاهرتز را فراهم نمي کنند. در طول آزمايش اورکلاکينگ با افزايش فرکانس BCLK، فرکانس گذرگاه QPI نيز افزايش مي يابد و به همين دليل هيچ مشکلي در رابطه با حافظه پر سرعت در سيستم هايي با پردازنده Clarkdale اورکلاک شده وجود نخواهد داشت. در مقابل، ما يک خصوصيت عجيب ديگر را کشف کرديم: بهتر است از به کارگيري ضريب ×8 براي حافظه اجتناب کنيد، زيرا پهناي باند عملي زير سيستم حافظه به دلايلي در اين وضعيت با افت چشمگير مواجه مي شود. بنابراين، بهتر است از ضريب کوچک تر ×6 با تنظيمات زمانبندي پايين و يا بالاترين ضريب ×10 براي دستيابي به حداکثر عملکرد استفاده کنيد. در بهترين حالت، شما مي توانيد با تغيير پارامترهاي زير سيستم حافظه به 8 تا 10 درصد عملکرد بيشتر دست پيدا کنيد.
خودتان بايد تصميم بگيريد که آيا اين سطح بهبود مي تواند سرمايه گذاري براي خريد حافظه هاي قابل اورکلاک را توجيه کند يا خير. با اين حال، خريد هر نوع حافظه اي سريع تر از DDR3-2000 براي سيستمي با يک پردازنده دو هسته اي LGA1156 به هيچوجه منطقي نخواهد بود. حتي اگر يک پردازنده Core i5-655K با ضريب فرکانس باز را در اختيار داشته باشيد، تا زماني از راه حل هاي خنک کنندگي سطح بالا را در اختيار نداشته باشيد نمي توانيد از حافظه هاي فوق سريع استفاده کنيد. در پايان بايد تنها يک نکته را اضافه کنيم: ما توانستيم کنترلر پردازنده Clarkdale خود را تنها اندکي به همکار آن در پردازنده هاي Lynnfield نزديک تر کنيم. براي اين کار مجبور شديم تمام گذرگاه هاي داخل سيستم مبتني بر Clarkdale را تا 50 درصد اورکلاک کرده و از حافظه هاي پرسرعت و قابل اورکلاک DDR3-2000 استفاده کنيم تا زير سيستم حافظه را به سطح پيکربندي هاي مبتني بر Lynnfield با حافظه DDR3-1333 برسانيم. بنابراين، کاملاً آشکار است که پردازنده هاي چهار هسته اي گران تر LGA1156 بدون هيچ بحثي سريع تر از برادران دو هسته اي خود هستند، نه تنها در زمينه قدرت محاسباتي بلکه در هنگام کار با زير سيستم حافظه.
منبع: عصر شبکه، شماره 112.
/ج