خود را ز بد و نيک جدا کردم و رفتم شاعر : اوحدي مراغه اي رستم ز خودي، رخ به خدا کردم و رفتم خود را ز بد و نيک جدا کردم و رفتم او را چو خران سر به چرا کردم و رفتم آن نفس به همي، که گرفتار علف بود کم گفتم و آن کام فدا کردم و رفتم کام همگان محنت و ناکامي من بود در يک رکعت جمله قضا کردم و رفتم هر فرض که از من به همه عمر قضا شد از خون دل و ديده ادا کردم و رفتم هر قرض که در گردن من بود ز غيري من پشت برين روي و ريا کردم و رفتم روي همگان چونکه...