ميکنم جاي تو در جان، گر چه شاعر : اوحدي مراغه اي گفتي: از دل بدرت ميدارم ميکنم جاي تو در جان، گر چه روي بر خاک درت ميدارم همچو خاکم بدر افگندي و من به سر تو که سرت ميدارم دوش گفتي که: نداري سر من که به خون جگرت ميدارم به جفا خونم ازين بيش مريز من از آن دوستترت ميدارم دل ترا دوستتر از جان دارد ناوک دل سپرت ميدارم سپري شد دلم، از بس که درو کز ميان زودترت ميدارم در تو بستم چو کمر دل، گفتي همچو نقش حجرت ميدارم اوحدي...