ميکنم جاي تو در جان، گر چه

ميکنم جاي تو در جان، گر چه شاعر : اوحدي مراغه اي گفتي: از دل بدرت مي‌دارم ميکنم جاي تو در جان، گر چه روي بر خاک درت مي‌دارم همچو خاکم بدر افگندي و من به سر تو که سرت مي‌دارم دوش گفتي که: نداري سر من که به خون جگرت مي‌دارم به جفا خونم ازين بيش مريز من از آن دوست‌ترت مي‌دارم دل ترا دوست‌تر از جان دارد ناوک دل سپرت مي‌دارم سپري شد دلم، از بس که درو کز ميان زودترت مي‌دارم در تو بستم چو کمر دل، گفتي همچو نقش حجرت مي‌دارم اوحدي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ميکنم جاي تو در جان، گر چه
ميکنم جاي تو در جان، گر چه
ميکنم جاي تو در جان، گر چه

شاعر : اوحدي مراغه اي

گفتي: از دل بدرت مي‌دارمميکنم جاي تو در جان، گر چه
روي بر خاک درت مي‌دارمهمچو خاکم بدر افگندي و من
به سر تو که سرت مي‌دارمدوش گفتي که: نداري سر من
که به خون جگرت مي‌دارمبه جفا خونم ازين بيش مريز
من از آن دوست‌ترت مي‌دارمدل ترا دوست‌تر از جان دارد
ناوک دل سپرت مي‌دارمسپري شد دلم، از بس که درو
کز ميان زودترت مي‌دارمدر تو بستم چو کمر دل، گفتي
همچو نقش حجرت مي‌دارماوحدي وار در آيينه‌ي دل
گوش دل بر خبرت مي‌دارمچشم جان بر اثرت مي‌دارم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط