پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟ شاعر : اوحدي مراغه اي ز مردم تو دل ميبري، من چه دانم؟ پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟ ز من چون تو داناتري، من چه دانم؟ چه گويي: بدان تا کجا شد دل تو؟ تو اين بنده ميپروري، من چه دانم؟ مرا چند پرسي که: لاغر چرايي؟ پريشانم، اين داوري من چه دانم؟ ز من صبر جستي و عقل و سکونت تو اين پردهها ميدري، من چه دانم؟ نمودي که: چون فاش گرديد رازت؟ به دست تو بود، اي پري، من چه دانم؟ مپرس اينکه: ديوانه چون شد دل...