پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟

پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟ شاعر : اوحدي مراغه اي ز مردم تو دل مي‌بري، من چه دانم؟ پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟ ز من چون تو داناتري، من چه دانم؟ چه گويي: بدان تا کجا شد دل تو؟ تو اين بنده مي‌پروري، من چه دانم؟ مرا چند پرسي که: لاغر چرايي؟ پريشانم، اين داوري من چه دانم؟ ز من صبر جستي و عقل و سکونت تو اين پرده‌ها ميدري، من چه دانم؟ نمودي که: چون فاش گرديد رازت؟ به دست تو بود، اي پري، من چه دانم؟ مپرس اينکه: ديوانه چون شد دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟
پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟
پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟

شاعر : اوحدي مراغه اي

ز مردم تو دل مي‌بري، من چه دانم؟پر از دل مپرس، اي پري، من چه دانم؟
ز من چون تو داناتري، من چه دانم؟چه گويي: بدان تا کجا شد دل تو؟
تو اين بنده مي‌پروري، من چه دانم؟مرا چند پرسي که: لاغر چرايي؟
پريشانم، اين داوري من چه دانم؟ز من صبر جستي و عقل و سکونت
تو اين پرده‌ها ميدري، من چه دانم؟نمودي که: چون فاش گرديد رازت؟
به دست تو بود، اي پري، من چه دانم؟مپرس اينکه: ديوانه چون شد دل تو؟
تويي ماه و او مشتري، من چه دانم؟مگو: کاوحدي چون خريدار من شد؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط