تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم

تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم شاعر : اوحدي مراغه اي از ما چرا رنجيده‌اي؟ حاشاک، حاشاک! اي صنم تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم گفتار تلخ و لعل تو زهرست و ترياک، اي صنم آثار خشم و چشم تو کفرست و ايمان، اي پري ما را شگفت آيد همي زان گوهر پاک، اي صنم از دردمندان چنين در دل کدورت داشتن از دوستان اندر مکش روي طربناک، اي صنم وقت گلست، اي ماهوش، در وقت گل خوش باش، خوش چشمت به تير انداختن ترکيست بي‌باک، اي صنم زلفت به صيد انگيختن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم
تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم
تو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم

شاعر : اوحدي مراغه اي

از ما چرا رنجيده‌اي؟ حاشاک، حاشاک! اي صنمتو گلشن حسني و ما چون خار و خاشاک، اي صنم
گفتار تلخ و لعل تو زهرست و ترياک، اي صنمآثار خشم و چشم تو کفرست و ايمان، اي پري
ما را شگفت آيد همي زان گوهر پاک، اي صنماز دردمندان چنين در دل کدورت داشتن
از دوستان اندر مکش روي طربناک، اي صنموقت گلست، اي ماهوش، در وقت گل خوش باش، خوش
چشمت به تير انداختن ترکيست بي‌باک، اي صنمزلفت به صيد انگيختن داميست ديگر، اي پسر
هرگز نخواهم داشتن دستت ز فتراک، اي صنمکز سر به شمشيرم دهي، يا بند بر پايم نهي
يارب! که باد اين جان و تن، آن باد را خاک، اي صنمديشب مبارکباد من کردي به عشق خويشتن
ماکان يصبوا خاطري ما يحب لولاک، اي صنممن شوق وحشي ناظري يبکي بدمع سايري
از آسمان آمد ندا: آمين و اياک، اي صنمدوشم چو مي‌گفتي که: تو در غم نماني، اوحدي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط