جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم

جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم شاعر : اوحدي مراغه اي رايگان باشي اگر، جان در کف پايت کنم جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم چون حديث پسته‌ي تنگ شکر خايت کنم پسته حيران آيد و شکر به تنگ آيد ز شرم آفرين بر دست زلف عقل فرسايت کنم گر چه شد فرسوده عقل من ز دست زلف تو ديده را مزدور و دل را کارفرمايت کنم بر دل و بر ديده‌ي من گر کني حکم، اي پسر خلق را در حلقه‌ي زلف سمن سايت کنم خويش را ديوانه سازم، تا بدين صحبت مگر چون مرا روي تو بايد، خدمت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم
جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم
جاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم

شاعر : اوحدي مراغه اي

رايگان باشي اگر، جان در کف پايت کنمجاي آن دارد که: من بر ديدها جايت کنم
چون حديث پسته‌ي تنگ شکر خايت کنمپسته حيران آيد و شکر به تنگ آيد ز شرم
آفرين بر دست زلف عقل فرسايت کنمگر چه شد فرسوده عقل من ز دست زلف تو
ديده را مزدور و دل را کارفرمايت کنمبر دل و بر ديده‌ي من گر کني حکم، اي پسر
خلق را در حلقه‌ي زلف سمن سايت کنمخويش را ديوانه سازم، تا بدين صحبت مگر
چون مرا روي تو بايد، خدمت رايت کنمراي راي تست، هر حکمي که مي‌خواهي بکن
جان فداي حسن روي عالم آرايت کنماوحدي گر دل به دست چشم مستت داد، من


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط