ما نور چشم مادر اين خاک تيرهايم شاعر : اوحدي مراغه اي آباي انجم فلکي را نبيرهايم ما نور چشم مادر اين خاک تيرهايم هر فيض را که تا ابد آمد پذيرهايم هر نقد را که از ازل آمد به کام گير بر چار سکن متفقالفرع چيرهايم در پنج رکن متفقالاصل چارهگر قانونيان طب بقا را ذخيرهايم مستوفيان مال بقا را خزينهدار که اکسير و اصلان قدم را خميرهايم اي مدعي، مکن تو ندانسته طرح ما داني که: ما متاع کدامين جزيرهايم؟ گر کردهاي تجارت هندوستان عشق ...