ماه من مشک سيه در دامن گل ميکند شاعر : خواجوي کرماني سايبان آفتاب از شاخ سنبل ميکند ماه من مشک سيه در دامن گل ميکند خط سبزش حکم بر دور تسلسل ميکند گر چه از روي خرد دور تسلسل باطلست مي پرستي کو ببادامش تنقل ميکند هرگز از جام مي لعلش نميباشد خمار کان سهي سرو روان ميل تمايل ميکند راستي را شاخ عرعر ميدرفشد همچو بيد سبزي خطش سزا در دامن گل ميکند جادوي چشمش قلم در سحر بابل ميکشد ميتواند ساختن ليکن تغافل ميکند آنکه ما را ميتواند...