سرگران از چشم دلبر دوش چون بر ما گذشت شاعر : سنايي غزنوي اشک خون کردم ز غم چون بر من از عمدا گذشت سرگران از چشم دلبر دوش چون بر ما گذشت کاندرين ساعت برين ره حور يا حورا گذشت من ز غم رفتم ولي ترسيدم از نظارهاي کز تکبر دوش او ابر بر زهرهي زهرا گذشت گفت خورشيد خرامان ديدم و ماه سما کز کنارم ناگهان آن لولو لالا گذشت لولو لال همي بارم ز عشقش در کنار مورچه گويي به عمدا بر رهي بيضا گذشت با خط مشکين ز سيمين عارضي کايزد نهاد صد يکي زان بالله ار...