هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود

هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود شاعر : سنايي غزنوي تا رنج وقت او همه اندر بلا شود هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود تا همتش بريده ز هر دو سرا شود آري بدين مقام نيارد کسي رسيد کمتر منازلش دهن اژدها شود راهيست بلعجب که درو چون قدم زني گاهي زمين تيره و گاهي سما شود بي چون و بي چگونه رهي کاندر و قدم از روزگار مذهب و آيين جدا شود در منزل نخستين مردم ز نام و ننگ آن مرد غرقه گشته به دريا کجا شود هر کس نشان نيافت از اين راه بر کران کاندر نسب...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود
هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود
هر کو به راه عاشقي اندر فنا شود

شاعر : سنايي غزنوي

تا رنج وقت او همه اندر بلا شودهر کو به راه عاشقي اندر فنا شود
تا همتش بريده ز هر دو سرا شودآري بدين مقام نيارد کسي رسيد
کمتر منازلش دهن اژدها شودراهيست بلعجب که درو چون قدم زني
گاهي زمين تيره و گاهي سما شودبي چون و بي چگونه رهي کاندر و قدم
از روزگار مذهب و آيين جدا شوددر منزل نخستين مردم ز نام و ننگ
آن مرد غرقه گشته به دريا کجا شودهر کس نشان نيافت از اين راه بر کران
کاندر نسب عقيده‌ي مردم دو تا شوددر کوي آدمي نتوان جست راه دين
پس جز به نيستي نسب تو خطا شودزاندر که آمدي به همان بايدت شدن
ور عيب غيب گردد عاشق فنا شودصحرا مشو که عيب نهانست در جهان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط