هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار

هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار شاعر : سنايي غزنوي خوش لب و شيرين زبان خوش عيش و خوش گفتار دار هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار تا تواني دوستي با يار معني دار دار يار معني دار بايد خاصه اندر دوستي روي نيکو را عزيز و مال و نعمت خوار دار از عزيزي گر نخواهي تا به خواري اوفتي مه ز ترکستان گزين و ز ماه گردون دون عار دار ماه ترکستان بسي از ماه گردون خوبتر دوستي با جام و با زلفين عنبر بار دار زلف عنبر بار گير و جام مالامال کش چون سنايي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار
هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار
هر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار

شاعر : سنايي غزنوي

خوش لب و شيرين زبان خوش عيش و خوش گفتار دارهر که او معشوق دارد گو چو من عيار دار
تا تواني دوستي با يار معني دار داريار معني دار بايد خاصه اندر دوستي
روي نيکو را عزيز و مال و نعمت خوار داراز عزيزي گر نخواهي تا به خواري اوفتي
مه ز ترکستان گزين و ز ماه گردون دون عار دارماه ترکستان بسي از ماه گردون خوبتر
دوستي با جام و با زلفين عنبر بار دارزلف عنبر بار گير و جام مالامال کش
چون سنايي خويشتن در عشق او بر کار دارور همي خواهي که گردد کار تو همچون نگار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط