اي زلف تو تکيه کرده بر گوش

اي زلف تو تکيه کرده بر گوش شاعر : سنايي غزنوي اي جعد تو حلقه گشته بر دوش اي زلف تو تکيه کرده بر گوش وي کرده تنم ز هجر مدهوش اي کرده دلم ز عشق مفتون اي لاله رخ سمن بناگوش چون رزم کني و بزم سازي خوانند ترا بت زره پوش گويند ترا مه قدح گير تا روز نگيري اندر آغوش گيرم که مرا شبي به خلوت يک باره مرا کني فراموش نيکو نبود که بي گناهي باري سخنش به طبع بنيوش گيرم که سنايي از غمت مرد از ناله‌ي او جهان پر از جوش بي روي تو بود دوش تا صبح...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي زلف تو تکيه کرده بر گوش
اي زلف تو تکيه کرده بر گوش
اي زلف تو تکيه کرده بر گوش

شاعر : سنايي غزنوي

اي جعد تو حلقه گشته بر دوشاي زلف تو تکيه کرده بر گوش
وي کرده تنم ز هجر مدهوشاي کرده دلم ز عشق مفتون
اي لاله رخ سمن بناگوشچون رزم کني و بزم سازي
خوانند ترا بت زره پوشگويند ترا مه قدح گير
تا روز نگيري اندر آغوشگيرم که مرا شبي به خلوت
يک باره مرا کني فراموشنيکو نبود که بي گناهي
باري سخنش به طبع بنيوشگيرم که سنايي از غمت مرد
از ناله‌ي او جهان پر از جوشبي روي تو بود دوش تا صبح
زينگونه که او گذاشت شب دوشيارب شب کس مباد هرگز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط