من نصيب خويش دوش از عمر خود برداشتم شاعر : سنايي غزنوي کز سمن بالين و از شمشاد بستر داشتم من نصيب خويش دوش از عمر خود برداشتم پايهي تخت خود از خورشيد برتر داشتم داشتم در بر نگاري را که از ديدار او تا به هنگام سحر هر هفت در بر داشتم نرگس و شمشاد و سوسن مشک و سيم و ماه و گل لب نهاده بر لب چون شير و شکر داشتم بر نهاده بر بر چون سيم و سوسن داشتم دست خود در گردن او همچو چنبر داشتم دست او بر گردن من همچو چنبر بود و من چنير از زر داشت او سوسن...