الحق نه دروغ سخت زارم شاعر : سنايي غزنوي تا فتنهي آن بت عيارم الحق نه دروغ سخت زارم امسال هنوز در خمارم من پار شراب وصل خوردم تا با غم عشق يار غارم صاحب سر درد و رنج گشتم قلاشترين روزگارم قتالترين دلبرانست از ديده و دل در آب و نارم وز درد فراق و رنج هجرش با درد و خيال و رنج يارم با حسن و جمال يار جفتست بنگر که هميشه سازگارم با آتش عشق سوزناکش شکر ايزد را که من سوارم گر منزل عشق او درازست من بر سر گنج صدهزارم در شادي...