آمد بر من جهان و جانم

آمد بر من جهان و جانم شاعر : سنايي غزنوي انس دل و راحت روانم آمد بر من جهان و جانم بفزود هزار جان به جانم بر خاستمش به بر گرفتم گفتم که مگر به آسمانم از قد بلند و زلف پشتش رفت از بر من جهان و جانم چون سر بنهاد در کنارم من بنده‌ي بانگ پاسبانم فرياد مرا ز بانگ موذن
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آمد بر من جهان و جانم
آمد بر من جهان و جانم
آمد بر من جهان و جانم

شاعر : سنايي غزنوي

انس دل و راحت روانمآمد بر من جهان و جانم
بفزود هزار جان به جانمبر خاستمش به بر گرفتم
گفتم که مگر به آسمانماز قد بلند و زلف پشتش
رفت از بر من جهان و جانمچون سر بنهاد در کنارم
من بنده‌ي بانگ پاسبانمفرياد مرا ز بانگ موذن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط