هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم

هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم شاعر : سنايي غزنوي من روي ترا اي بت مانند ندانم هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم خواهم که دل و ديده و جان بر تو فشانم هر گه که برآيي به سر کو به تماشا گر دست نگيري تو مرا زنده نمانم هجرانت دمار از من بيچاره برآورد اي چشم و چراغ من و اي جان جهانم يک ره نظري کن به سوي بنده نگارا هرگز نشوم مرده و جاويد بمانم گر هيچ ظفر يابم يک روز بر آن کوي من فرق سر از چرخ فلک در گذرانم گر دولت ياري کند و بخت مساعد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم
هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم
هر گه که به تو در نگرم خيره بمانم

شاعر : سنايي غزنوي

من روي ترا اي بت مانند ندانمهر گه که به تو در نگرم خيره بمانم
خواهم که دل و ديده و جان بر تو فشانمهر گه که برآيي به سر کو به تماشا
گر دست نگيري تو مرا زنده نمانمهجرانت دمار از من بيچاره برآورد
اي چشم و چراغ من و اي جان جهانميک ره نظري کن به سوي بنده نگارا
هرگز نشوم مرده و جاويد بمانمگر هيچ ظفر يابم يک روز بر آن کوي
من فرق سر از چرخ فلک در گذرانمگر دولت ياري کند و بخت مساعد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط