اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم

اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم شاعر : سنايي غزنوي يا مگر سوداي عشق او ز سر بيرون کنم اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم صدهزاران دل براي عاشقي پر خون کنم عاشقي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم
اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم
اي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم

شاعر : سنايي غزنوي

يا مگر سوداي عشق او ز سر بيرون کنماي مسلمانان ندانم چاره‌ي دل چون کنم
صدهزاران دل براي عاشقي پر خون کنمعاشقي را دوست دارم عاشقان را دوستر
عاجزم در کار خود يارب ندانم چون کنمسوختم در عاشقي تا ساختم با عاشقان
آب درياها بسوزم عالمي هامون کنمآتشي دارم درين دل گر شراري بر زنم
من ز ديده چون ببارم آبها افزون کنمآب درياها بسوزد کوهها هامون شود
هر کجا من ني زنم از خون دل جيحون کنممسکن من در بيابان مونس من آهوان
طوق فرمان را چو مه در گردن گردون کنمگر شبي خود طوق گردد دست من در گردنش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط