ما را ميفگنيد که ما اوفتادهايم ما را ميفگنيد که ما اوفتادهايمشاعر : سنايي غزنوي در کار عشق تن به بلاها نهادهايمما را ميفگنيد که ما اوفتادهايمکاکنون به شغل بي دلي اندر فتادهايمآهستگي مجوي تو از ماوراي هوشدل را به يادگار به معشوق دادهايمما بيدليم و بيدل هر چه کند رواستما مردمان بي دل و بي مکر و سادهايماز ما بهر حديث به آزار چون کشدما در وفاش چندين درها گشادهايمخصمان ما اگر در خوبي ببستهاندزيرا که پاک نسبت و آزاده زادهايمگر بد کنند با ما ما نيکويي کنيم