ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم

ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم شاعر : سنايي غزنوي در کار عشق تن به بلاها نهاده‌ايم ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم کاکنون به شغل بي دلي اندر فتاده‌ايم آهستگي مجوي تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم
ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم
ما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم

شاعر : سنايي غزنوي

در کار عشق تن به بلاها نهاده‌ايمما را ميفگنيد که ما اوفتاده‌ايم
کاکنون به شغل بي دلي اندر فتاده‌ايمآهستگي مجوي تو از ماوراي هوش
دل را به يادگار به معشوق داده‌ايمما بي‌دليم و بي‌دل هر چه کند رواست
ما مردمان بي دل و بي مکر و ساده‌ايماز ما بهر حديث به آزار چون کشد
ما در وفاش چندين درها گشاده‌ايمخصمان ما اگر در خوبي ببسته‌اند
زيرا که پاک نسبت و آزاده زاده‌ايمگر بد کنند با ما ما نيکويي کنيم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط