رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم

رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم شاعر : سنايي غزنوي وز دام هواي تو بجستيم و برستيم رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم ما نيز هم از صحبت تو سير شدستيم چونان که تو از صحبت ما سير شدستي در سايه‌ي ديوار صبوري بنشستيم از تف دل و آتش عشقت برهيديم ور زان که تو نگشادي ما نيز ببستيم ور زان که تو دل بردي ما نيز ببرديم وز خار خمار تو همه ساله چو مستيم از عشوه‌ي عشق تو بجستيم يکي دم از روز وصال تو مگر باد به دستيم شبهاي فراق تو نديديم نهايت ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم
رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم
رورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم

شاعر : سنايي غزنوي

وز دام هواي تو بجستيم و برستيمرورو که دل از مهر تو بد عهد گسستيم
ما نيز هم از صحبت تو سير شدستيمچونان که تو از صحبت ما سير شدستي
در سايه‌ي ديوار صبوري بنشستيماز تف دل و آتش عشقت برهيديم
ور زان که تو نگشادي ما نيز ببستيمور زان که تو دل بردي ما نيز ببرديم
وز خار خمار تو همه ساله چو مستيماز عشوه‌ي عشق تو بجستيم يکي دم
از روز وصال تو مگر باد به دستيمشبهاي فراق تو نديديم نهايت
در خواب خيال تو بجز آن نپرستيمگر هيچ ظفر يابيم اي مايه‌ي شادي
چونان که تو بشکستي ما نيز شکستيمچونان که تو ببريدي ما نيز بريديم
با مات چکارست چنانيم که هستيمزين بيش نخواهم که کني ياد سنايي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط