نه سيم نه دل نه يار داريم

نه سيم نه دل نه يار داريم شاعر : سنايي غزنوي پس ما به جهان چه کار داريم نه سيم نه دل نه يار داريم خجلت‌زدگان روزگاريم غفلت‌زدگان پر غروريم ما جمله ز بهر يار داريم اي دل تو ز سيم و زر چگويي در پاي هزار خار داريم از دست بداده دسته‌ي گل چون عمر عزيز خوار داريم هل تا نفسي به هم برآريم اکنون غم يک مهار داريم اندر بنه صد شتر بديديم
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نه سيم نه دل نه يار داريم
نه سيم نه دل نه يار داريم
نه سيم نه دل نه يار داريم

شاعر : سنايي غزنوي

پس ما به جهان چه کار داريمنه سيم نه دل نه يار داريم
خجلت‌زدگان روزگاريمغفلت‌زدگان پر غروريم
ما جمله ز بهر يار داريماي دل تو ز سيم و زر چگويي
در پاي هزار خار داريماز دست بداده دسته‌ي گل
چون عمر عزيز خوار داريمهل تا نفسي به هم برآريم
اکنون غم يک مهار داريماندر بنه صد شتر بديديم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط