خيز تا مي خوريم و غم نخوريم

خيز تا مي خوريم و غم نخوريم شاعر : سنايي غزنوي وانده روز نامده نبريم خيز تا مي خوريم و غم نخوريم رادمردي و مردمي سپريم تا توانيم کرد با همه کس پرده‌ي راز دشمنان ندريم قصد آزار دوستان نکنيم زانچه ناگفتنيست درگذريم نشنوين آنچه ناشنودنيست عيب خود بر خودي همي شمريم ما که خواهيم جست عيب کسان ما نه مردان عاقبت نگريم اي که گفتي که عاقبت بنگر عاشق دلبران سيمبريم بنده‌ي نيکوان لاله رخيم روز هر سو به گلخني دگريم شب نباشيم جز به مصطبه‌ها...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم
خيز تا مي خوريم و غم نخوريم

شاعر : سنايي غزنوي

وانده روز نامده نبريمخيز تا مي خوريم و غم نخوريم
رادمردي و مردمي سپريمتا توانيم کرد با همه کس
پرده‌ي راز دشمنان ندريمقصد آزار دوستان نکنيم
زانچه ناگفتنيست درگذريمنشنوين آنچه ناشنودنيست
عيب خود بر خودي همي شمريمما که خواهيم جست عيب کسان
ما نه مردان عاقبت نگريماي که گفتي که عاقبت بنگر
عاشق دلبران سيمبريمبنده‌ي نيکوان لاله رخيم
روز هر سو به گلخني دگريمشب نباشيم جز به مصطبه‌ها
همه از ما بهند و ما بتريممي کشان و مقامران دغا
به گه باختن به جو نخريمپاکبازان هر دو عالم را
دشمن مال مادر و پدريمدوستار نگار و سرخ مييم
نه چو ما کس که ناخلف پسريمپدران را خداي مزد دهاد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط