همه جانست سر تا پاي جانان

همه جانست سر تا پاي جانان شاعر : سنايي غزنوي از آن جز جان نشايد جاي جانان همه جانست سر تا پاي جانان براي چون تو جان سوداي جانان به آب روي و خون دل توان ريخت ازيرا نيست هم بالاي جانان خرد داند که وصف او نداند چه خواهد وصف سرتاپاي جانان چه جاي دعوي سروست در باغ جز اندر نوش عيسي‌زاي جانان نيايد کس به آب چشمه‌ي خضر شکن در زلف جانفرساي جانان نديدي دين کفرآميز بنگر سراندر خود کشد ياراي جانان همي کشف خردمندان کشف وار ز جانانست او گوياي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همه جانست سر تا پاي جانان
همه جانست سر تا پاي جانان
همه جانست سر تا پاي جانان

شاعر : سنايي غزنوي

از آن جز جان نشايد جاي جانانهمه جانست سر تا پاي جانان
براي چون تو جان سوداي جانانبه آب روي و خون دل توان ريخت
ازيرا نيست هم بالاي جانانخرد داند که وصف او نداند
چه خواهد وصف سرتاپاي جانانچه جاي دعوي سروست در باغ
جز اندر نوش عيسي‌زاي جاناننيايد کس به آب چشمه‌ي خضر
شکن در زلف جانفرساي جاناننديدي دين کفرآميز بنگر
سراندر خود کشد ياراي جانانهمي کشف خردمندان کشف وار
ز جانانست او گوياي جانانسنايي نيست با جان زنده ليکن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط