اسب را باز کشيدي در زين

اسب را باز کشيدي در زين شاعر : سنايي غزنوي راه را کردي بر خانه گزين اسب را باز کشيدي در زين دل من کردي گمراه و حزين راه بيداري آوردي پيش بدل جام گرفتي زوبين بدل و شق بپوشيدي درع روي دادي به سوي حرب و کمين دست بردي به سوي تير و کمان نه ببخشايي بر خلق زمين نه برانديشي از کرب زمان بارم از ديده به رخ بر پروين تا نبينم رخ چون ماه ترا غم بود بستر و حيرت بالين چون بخسبم ز فراق تو مرا
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسب را باز کشيدي در زين
اسب را باز کشيدي در زين
اسب را باز کشيدي در زين

شاعر : سنايي غزنوي

راه را کردي بر خانه گزيناسب را باز کشيدي در زين
دل من کردي گمراه و حزينراه بيداري آوردي پيش
بدل جام گرفتي زوبينبدل و شق بپوشيدي درع
روي دادي به سوي حرب و کميندست بردي به سوي تير و کمان
نه ببخشايي بر خلق زميننه برانديشي از کرب زمان
بارم از ديده به رخ بر پروينتا نبينم رخ چون ماه ترا
غم بود بستر و حيرت بالينچون بخسبم ز فراق تو مرا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط