گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او

گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او شاعر : سنايي غزنوي چون ز ما پنهان کند هر ساعتي ديدار او گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او اين چه آفت رفت يارب بر من از ديدار او يک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم گر نشد جادو به رخ آن طره‌ي طرار او غمزه‌ي غماز او چون مي‌ربايد جان و دل عمر يارب مي‌گذارم در غم تيمار او گر نيابم وصل رويش باشد از وي اينقدر
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او
گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او
گر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او

شاعر : سنايي غزنوي

چون ز ما پنهان کند هر ساعتي ديدار اوگر نشد عاشق دو زلف يار بر رخسار او
اين چه آفت رفت يارب بر من از ديدار اويک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم
گر نشد جادو به رخ آن طره‌ي طرار اوغمزه‌ي غماز او چون مي‌ربايد جان و دل
عمر يارب مي‌گذارم در غم تيمار اوگر نيابم وصل رويش باشد از وي اينقدر


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط