اي مونس جان من خيال تو شاعر : سنايي غزنوي خوشتر ز جهان جان وصال تو اي مونس جان من خيال تو سرگشته به پيش زلف و خال تو جانهاي مقدس خردمندان چون نيست به دلبري همال تو کس نيست به بيدلي نظير من آن مثل منست با خيال تو گر صورت عشق و حسن کس بيند از حال جهان همه محال تو ليکن چکنم چو آيدم خوشتر از تير دو چشم بد سگال تو هر چند هميشه تنگدل باشم اي خسته چگونه بود حال تو خرسند شوم چو گوييم يک ره وان کيست که نيست در جوال تو هستم به جوال...