اي مونس جان من خيال تو

اي مونس جان من خيال تو شاعر : سنايي غزنوي خوشتر ز جهان جان وصال تو اي مونس جان من خيال تو سرگشته به پيش زلف و خال تو جانهاي مقدس خردمندان چون نيست به دلبري همال تو کس نيست به بيدلي نظير من آن مثل منست با خيال تو گر صورت عشق و حسن کس بيند از حال جهان همه محال تو ليکن چکنم چو آيدم خوشتر از تير دو چشم بد سگال تو هر چند هميشه تنگدل باشم اي خسته چگونه بود حال تو خرسند شوم چو گوييم يک ره وان کيست که نيست در جوال تو هستم به جوال...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي مونس جان من خيال تو
اي مونس جان من خيال تو
اي مونس جان من خيال تو

شاعر : سنايي غزنوي

خوشتر ز جهان جان وصال تواي مونس جان من خيال تو
سرگشته به پيش زلف و خال توجانهاي مقدس خردمندان
چون نيست به دلبري همال توکس نيست به بيدلي نظير من
آن مثل منست با خيال توگر صورت عشق و حسن کس بيند
از حال جهان همه محال توليکن چکنم چو آيدم خوشتر
از تير دو چشم بد سگال توهر چند هميشه تنگدل باشم
اي خسته چگونه بود حال توخرسند شوم چو گوييم يک ره
وان کيست که نيست در جوال توهستم به جوال عشوه‌ات دايم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط