گر خسته دل همي نپسندي بيار رو گر خسته دل همي نپسندي بيار روشاعر : سنايي غزنوي تيمار عاشقي ز رهي باز دار روگر خسته دل همي نپسندي بيار روهل تا گيه بجوشد بر من بهار روگر من گياه سبزم و تو ابر نوبهارغرقه بمان مرا تو و کشتي مدار روپس گر به رود جيحون غرقه شوم در آبهل تا شوم هلاک تو آبم ميار روور من به ياد تو شوم از تشنگي هلاکما را تو دست گير و به مالک سپار روگر در بهشت باقي و تنها تو ميروي