آن جام لبالب کن و بردار مرا ده آن جام لبالب کن و بردار مرا دهشاعر : سنايي غزنوي اندک تو خودراي ساقي و بسيار مرا دهآن جام لبالب کن و بردار مرا دهاو را بر خود بار مده بار مرا دههرکس که نيايد به خرابات و کند کبرتسبيح ترا دادم و زنار مرا دهمسجد به تو بخشيدم ميخانه مرا بخشپس مرد مني دست دگر بار مرا دهاي آنکه سر رندي و قلاشي داريسردي مکن آن بادهي کردار مرا دهاي زاهد ابدال چو کردار برد مي