اي من مه نو به روي تو ديده

اي من مه نو به روي تو ديده شاعر : سنايي غزنوي واندر تو ماه نو بخنديده اي من مه نو به روي تو ديده از دور نگاه کرده دزديده تو نيز ز بيم خصم اندر من در زير سياه ابر پوشيده بنموده فلک مه نو و خود را بردار ز روي زلف ژوليده تو نيز مه چهارده بنماي چون در زر و سيم مرد ناديده کي باشد کي که در تو آويزم من دو لب تو به بوسه خاييده تو روي مرا به ناخنان خسته خود را لقبي نهاده شوريده اي تو چو پري و من ز عشق تو
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي من مه نو به روي تو ديده
اي من مه نو به روي تو ديده
اي من مه نو به روي تو ديده

شاعر : سنايي غزنوي

واندر تو ماه نو بخنديدهاي من مه نو به روي تو ديده
از دور نگاه کرده دزديدهتو نيز ز بيم خصم اندر من
در زير سياه ابر پوشيدهبنموده فلک مه نو و خود را
بردار ز روي زلف ژوليدهتو نيز مه چهارده بنماي
چون در زر و سيم مرد ناديدهکي باشد کي که در تو آويزم
من دو لب تو به بوسه خاييدهتو روي مرا به ناخنان خسته
خود را لقبي نهاده شوريدهاي تو چو پري و من ز عشق تو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط