اي سنايي خيز و بشکن زود قفل ميکده شاعر : سنايي غزنوي باز خرما را زماني زين غمان بيهده اي سنايي خيز و بشکن زود قفل ميکده درد مي درده براي درد اين محنت زده جام جمشيدي بيار از بهر اين آزادگان تا زماني مي خوريم آسوده دل در ميکده درد صافي درده اي ساقي درين مجلس همي مي چه خواهي اي جوان زين عاشقان دل زده محتسب را گو ترا با مست کوي ما چکار از براي مهربازان خرابات آمده مينداني کادم از کتم عدم سوي وجود بت پرستي پيشه گير اندر ميان بتکده تا ترا...